برنامه یاد بعضی نفرات
 
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:54

یکی از مشکلات عمیق ما آن است که ما منتقد نداریم. کسی را نداریم که نقد را در معنای دقیق خود بشناسد چون ما عملا آدم بی طرف و قاضی دقیق در مورد این مسائل و همچنین آدم با سواد و توانمندی کافی در این موارد نداریم. محسن چاوشی تا کنون نه آلبوم (5 آلبوم مجاز و 4 آلبوم غیر مجاز) داشته است، که تا قبل از اجراهائی که برای فیلم سنتوری داشت تا این اندازه زیر ذربین نبود. بعد از سنتوری تمام قطعات، تمام آلبوم ها را با سنتوری مقایسه میکنیم. این وضع قیاس به شکل مهوعی آدم را منزجر میکند. هر اجرا و هر سبکی را ابتدا به ساکن با سنتوری مقایسه میکنند و هر بار آلبوم جدیدی از محسن چاوشی روانه ی بازار می شود ناشنیده این باور را در خودشان تقویت کرده اند که محسن چاوشی پسرفت کرده است و در ذهنشان دو نمودار، یکی برای آهنگ جدید و یکی برای اجراهای سنتوری و گذشته می کشند و نقطه به نقطه قیاس میکنند. واقعا اسفناک است که ما منتقدی نداریم که موسیقی را بشناسد، بداند سبک چیست، تلفیق چیست، تنظیم چیست. همه یک سری تعاریف خوش آب و رنگ دارند که در مرحله ی عمل هیچ هم نیست. ما آدم های زیادی داریم که حرافان حرفه ای هستند ولی در عمل خودشان هیچ کاره اند. اگر همه تعاریف دقیق پاپ و راک و موسیقی و آواز و ترانه و اجرا را میدانند اما در حد این تعاریف آدم های بزرگی نداریم؟ حرف زدن اسان است اما عمل کردن کار هر کسی نیست.
بهتر نیست این شیوه از نقد را کنار بگذاریم و با معیارهای امروز یک اثر هنری را نقد کنیم؟ هنر ظریف ترین و زیبا ترین مقوله ی انسانی ست. بهتر نیست با همان ظرافت با این مقوله رفتار کنیم تا عملمان تبدیل به یک اقدام ضد هنری و استعداد کش نشود؟
بی انصافی را کنار بگذاریم. با چند جمله که هیچ نشانی از دنیای حرفه ای ندارد نمی شود یک اثر را بررسی کرد و در نهایت به آن حمله کرد و گفت که ضعیف ترین کار است؟ نقد مستلزم آن است که شما یک اثر را چندین و چند بار شنیده باشید و با معیارهای روز، بررسی کنید نه اینکه فلش بک بزنید به ده سال پیش و بگوئید این آهنگ با فلان آهنگ فرق دارد. شما نمی توانید دو سبک مختلف را با هم قیاس کنید. شما می توانید اسم نوشته تان را یک اظهار نظر و موضع گیری شخصی از جانب یک مخاطب کاملا عام بگذارید اما نقد، هرگر.
چرا می خواهیم ایجاد تمایز را سرکوب کنیم؟ چرا میخواهیم همیشه یک خط راست را دنبال کنیم؟ چرا هر چیزی که متفاوت است برایمان ناخوشایند است و جذاب نیست؟
بهتر است بجای استعداد کشی، توانائی اندیشه هامان را بالاببریم. شما از استاندارد های یک ترانه نام بردید اما خودتان هم نمیدانید یک ترانه ی استاندارد چه جور ترانه ای ست. از موضع خاصی دفاع نمی کنم اما فهرست وار آوردن چند کلمه و بعد کوبیدن یک اثر، ان هم در اولین روزهای انتشارش، واقعا هیچ ذهنیتی جز "تخریب کردن و کوباندن یک اثر یا شخصیت هنری" به آدم منتقل نمیکند.
من از دیدگاه خودم برای این نوشته (که آن را نه نقد میدانم و نه حتی اعمال سلیقه) پاسخ نوشتم. دلیلی هم برای عدم تائید این نوشته وجود ندارد.

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



افزودن یک دیدگاه جدید | موسیقی ما