برنامه یاد بعضی نفرات
 
همایون شجریان، پسری که نشان برده است از پدر
گزارشی از آخرین اجرای گروه سیاوش به خوانندگی همایون شجریان و آهنگسازی پورناظری‌ها
همایون شجریان، پسری که نشان برده است از پدر
موسیقی ما- لی لا رضایی: نوشتن گزارش از کنسرتی که نام بزرگی همچون شجریان را با خود یدک می‌کشد کار چندان راحتی نیست بخصوص وقتی پای پورناظری‌ها در میان باشد. اما کنسرت آیینه‌ها با تمامی این‌ها بهانه‌ای کامل می‌شود برای نوشتن. هر چند تو در سرتاسر زندگی نویسندگی‌ات تمرین کرده باشی تا رد پایی از خودت در نوشته‌هایت بر جای نگذاری، نخواهی توانست وقتی صدای شجریان‌ها در میان باشد، در مقابل چنین وسوسه‌ای سر تعظیم فرود آوری.

این گزارش اصلا نمی‌تواند یک گزارش حرفه‌ای باشد. برای همین از انت‌ها شروع می‌شود. درست از جایی که کنسرت پایان می‌یابد.

  • در انتها
صدای دست زدن مردم و هیاهویی که بعداز شنیدن و تماشای کنسرت مورد علاقه خود دارند، در سالن می‌پیچد. جمعیت سرپا ایستاده تا خواننده محبوب خود که با صدا پدرش خاطره‌ها دارند را تشویق کنند. همایون از روی سن می‌رود اما خاطره زنده می‌شود و مردم یکصدا به تشویق اسطوره خاطرات خود می‌پردازند. استاد شجریان ایستاده رو به مردمی که دوستش دارند، رو به مردمی که احترامش می‌گذارند و برای ادی دین به همه تشویقهایی که شده، تعظیم می‌کند. جمعیت دست از تشویق بر نمی‌دارد و اسطوره در میان سوت‌ها و کف زدن‌ها و جیغ زدن‌ها و اشک‌ها و لبخند‌ها سالن را ترک می‌کند.

  • کمی قبل از انتها
 با اینکه جمعیت یکصدا می‌خواهد که همایون و سهراب مرغ سحر را اجرا کنند، این اتفاق نمی‌افتد اما آنچه که به عنوان قطعه بیز توسط گروه سیاوش اجرا می‌شود، سالن را پر از شور و شعف وصف ناشدنی می‌کند. تصنیف جان جهان از آلبوم «نوا» که یک آلبوم مرکب خوانی است فضای سالن را عوض می‌کند. این در حالی است که آخرین قطعه اجرا شده در کنسرت «هفت دریا» بود که با صدای تمامی اعضای گروه سیاوش شنیدنی‌تر شد که اجرای خوبی را نیز به همراه داشت.

پیش از «هفت دریا»، ساز و آواز بود که مهارتهای اجرای شجریان را به رخ می‌کشید تا تصویر جدیدتری از خود را نشان دهد.

 «عشق» بی‌کلام فرصت مناسبی برای ادای دین به همه کسانی بود که برای تماشا آمده بودند. بداهه‌های کوبه‌ای‌ها فضای گفتگوی خوبی برای ساز‌ها فراهم می‌کرد.

 تکنوازی با کمانچه توسط سهراب‌پور ناظری خیلی از مهارت‌ها و چیره دستیهای این نوازنده جوان را به رخ می‌کشد که مهم‌ترین آن‌ها سرعت در نواختن این ساز بود که مانند تنبور درآن مهارت بالایی داشت.

آیینه‌ها فرصت خوبی برای به نمایش گذاشتن ترکیب خوب اجزا و رسیدن به کل در اختیار سهراب و همایون گذاشت. در این قطعه ساز‌ها در کنار هم یک به یک به اجرا پا می‌گذاشتند که با خوانش متفاوت همایون موسیقی سنتی نوینی به گوش می‌رسید که مجال شنیدن آن در جای دیگری شاید فراهم نشود.

قطعه آوازی یکی دیگر از قطعاتی بود که اجرا شد که صدای همایون با سنتور همراه شد و توانست نظرات بسیاری از حضار را به خود جلب کند.

در شروع بخش دوم تار و سنتور به ارکستر اضافه شدند این قسمت با اضافه شدن سازهای تار و سنتور به ارکس‌تر آغاز شد. البته این اضافه شدن با بیرون رفتن اعضای گروه از سن و بازگشت مجدد آن‌ها اتفاق افتاد.

  • پایان بخش اول
جانی و صدآه آخرین قطعه اجرایی در بخش اول این کنسرت بود که به عنوان آخرین قطعه بخش آواز بیات اصفهان اجرا شد

قبل از آن همایون شجریان اشعار خیام را خواند و نخستین قطعه‌اش با کلامی از این شاعر بود که بعداز تکنوازی تنبور فرصت خوبی برای ارائه سلیقه آهنگساز مهیا کرد.

اما پیش از همه تکنوازی تنبور بود که شنیدنی بود. تنبور نوازی سهراب پورناظری به عنوان اولین بخش آغازین این اجرا، مهارتهای پنجه شیرین او را به نمایش گذاشت تا جایی که قدرت نوازندگی‌اش جمعیت را به وجد آورد تا ادامه کنسرت را با انرژی مضاعفی به تماشا بنشینند.

نرم ضربه‌های انگشتان سهراب بر روی تنبور آغاز کننده کنسرت آیینه‌ها در مرکز همایشهای برج میلاد بود که با تشویق حضار مواجه شد.

کنسرت آیینه‌ها در مرکز همایشهای برج میلاد با حضور چشمگیر مردم در حالی برگزار شد که هر شب دوسئانس از این کنسرت را به روی صحنه‌ای بردند که مقابلش پر از مردمی بود که دوستشان داشتند و برای پاسخ به علاقه‌ای که داشتند سر از میلاد در آورده بودند.
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 9 مهر 1391 - 00:00

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

سعید جون دوست دارم یه دنیا عکسات عالیه .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

یک گزارش حسی که به خیلی هم دقیق به کنسرت پرداخت بود

م
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

ببخشید توی اون عکس اون بچه کیه که همایون بقلش کردن؟دختر خودشونه؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

به م.
اون دختر یکی از تماشاچیاست که آخر برنامه به آقای شجریان گل داد، بعد رفت روی سن و بغلش کرد! :) حدود ۳-۴ سال داشت.

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود همایون شجریان، پسری که نشان برده است از پدر | موسیقی ما