برنامه یاد بعضی نفرات
 
dylan
مجموعه مطالبی درباره باب دیلن (4)؛
چند خمپاره باید بر سرمان ببارد؟

موسیقی ما - هستی نقره‌چی‌: جنگ ویتنام، نقض حقوق مدنی شهروندان، تبعیض نژادی و مسائلی از این قبیل همه اقشار جامعه را تحت فشار گذاشته بود و هركدام را به نوعی از وضع جامعه ناراضی می‌كرد. در آن زمان مردم ایالات متحده آمریكا مانند هر جای دیگر به زیر پا گذاشته شدن و به حقوق خود اعتراض می‌كردند و در این قیام‌ها هنرمندان هم در كنار مردم بودند و با زبان تاثیرگذارشان به مردم انرژی و امید فعالیت می‌دادند. گروه‌های هنری زیادی برای این اعتراضات به وجود آمدند و افراد زیادی‌ از این بی‌عدالتی لب به شكایت گشودند اما در این بین یكی از جاودانه‌ترین نام‌ها «باب دیلن» شد. جالب آنجاست كه او در تمام آثارش در اعتراض به تبعیض نژادی، ترس از جهان با سلاح‌های اتمی و وضعیت زندان‌ها و جنگ را در دوره بسیار كوتاهی: از ژانویه 1962 تا نوامبر 1963 نوشت. دیلن تمام شهرت خود به عنوان خواننده اعتراض را مدیون همین دوران كوتاه است.

رابرت زیمرمن 21 می 1941 به دنیا آمد و زندگی پر راز‌و‌رمز خود به عنوان باب دیلن را هیبینگ مینه‌سوتا شروع كرد. از 10 سالگی هویت خود را در موسیقی و شعر دید. بعدها، زمانی كه وارد دانشگاه مینسوتا شد، برنامه‌ای تك صدایی-تنها با صدای خود- برگزار كرد، صدایش تعلیم ندیده بود و در زمان ترانه خواندن هم درست مانند وقتی بود كه صحبت می‌كرد. نمی‌توانیم دیلن را در یك طبقه خاص جا بدهیم، آیا او خواننده اعتراض است؟ راك‌اند رول می‌خواند؟ رهبر یك گروه فولك- راك است؟ شاید هم او جوان سرگشته‌ای باشد كه به دنبال خلق اثری خلاقانه است و تلاش می‌كند تا هویتی قابل قبول برای مردم كشورش، هواداران و نامزد خود پیدا كند؟ با بررسی دقیق زندگی و كار باب دیلن متوجه می‌شویم او منظومه سرای سنتی است كه مسائل مورد علاقه مردم را جمع و مختصر كرده و به مردم به صورت ترانه‌هایی تهییج‌كننده ارائه می‌كند.

دیلن آثار خود را ترانه‌های شفاهی می‌داند. اطرافیانش می‌گویند او تنها می‌نشست و گوش می‌داد و همه چیز را جذب می‌كرد، بعد آنها را در شعرهایش به كار می‌برد.باب دیلن هیچ وقت خود را رهبر نمی‌دانست. در نواری كه دوستش تونی گلوور ضبط كرد، او حتی نسبت به این مساله اعتراض می‌كند كه رهبر معترضان بوده است و می‌‌گوید، او «عاشق نوشتن ترانه برای همه است.» در مصاحبه‌ای هم به نورا ارفون و سوزان ادمیستون می‌گوید: «من فقط افكاری در سرم دارم و آنها را می‌نویسم. هیچ وقت سعی نكردم جریانی را برای دیگران رهبری كنم.» پس منطقی است فكر كنیم كه باب دیلن، احتمالا به اشعار خیلی از آثارش اعتقاد نداشته است. شاید به خود بگوییم، تنها به دنبال خلق آثار بازاری و پرفروش بوده است؟ اما یك اثر برای رسیدن به مقبولیت باید به دل مردم بنشیند، اثری كه برای فریب مردم در دوران سختی نوشته شده است، آنها را جذب نمی‌كند. كسی هم نمی‌تواند قبول كند كه همه این كلمات بدون هیچ دلیل خاصی نوشته شده‌اند و هیچ هدفی را دنبال نمی‌كردند؟ اگر فردی تنها یك اثر در زمینه‌ای خاص خلق كرده باشد، می‌شود قبول كرد كه آن اثر هدف مشخصی را دنبال نمی‌كند اما دیلن در این زمینه چندین اثر دارد از جمله: بلو این ده ویند (1962)، مسترز اف وار (1963)، تاكینگ ورد وار 3 بلوز (1963)،...

خیلی از تاریخ نویسان معتقدند باب دیلن در آلبوم «مسترز اف وار» از رابطه‌اش با سوزه روتولو، منشی كنگره مبارزه با تبعیض‌نژادی سود برده است. او با خلق تصاویر در كنار آهنگ‌ها به باب دیلن كمك كرد موقعیت رهبری پیدا كند. سوزه برای «مسترز اف وار» تصویر مردی را كشیده بود كه با چاقو و چنگال جهان را تقسیم كرده است و خانواده‌اش با نگرانی و حسرت به او نگاه می‌كنند. با نفوذ سوزه، دیلن حتی بیشتر از قبل رهبر اعتراض شد.

یكی از معروف‌ترین آهنگ‌های دیلن، بلو این دِ ویند، تقریبا در تمام اعتراض‌ها، مبارزات برای آزادی حقوق مدنی در انقلابات دهه 60 استفاده شد. ترانه این اثر برای اولین‌بار با انتشار روی جلد نشریه برودسایت به شهرت رسید: چند جاده باید پیموده شودتا فردی را انسان به شمار بیاوریم؟چند خمپاره باید بر سرمان بباردتا این سلاح‌ها را برای همیشه ممنوع كنیم؟چند سال باید افراد زندگی كنندتا اجازه آزاد بودن را داشته باشند؟خط اول ترانه راهپیمایی‌های اعتراضی را به یاد می‌آورد كه در آن دوره اتفاق می‌افتاد. خط دوم و سوم به اعتراضات ضدجنگ اشاره دارد و به جنبش‌های حقوق مدنی در دهه 60 و 70 از جمله حقوق زنان، عدم تبعیض نژادی و... این اثر به ما تصویری از تلاش برای رسیدن به آزادی می‌دهد. در قسمت‌های بعدی اثر راه‌حل این مسائل را بیان می‌كند. اصلا اهمیتی ندارد كه باب دیلن منظورش از این كلمات همین معانی بوده یا خیر. مهم این است كه این كلمات توانستند در زمانی كه مردم احتیاج داشتند به آنها انرژی و روحیه بدهند. اگر ساده از این ترانه بگذریم، منبع اصلی الهام به مردم را از آنها گرفتیم. دیلن هرچقدر هم تلاش كند، نمی‌تواند نقش خود در شكل‌گیری اعتراضات را انكار كند.

علاوه بر تمام شواهد موجود، این نقل‌قول خود او را از یاد نبرده ایم: «با وجود آنكه هر كسی كه به دنیا آمده است، روزی می‌میرد، جهان یكی است. منظورم این است كه به ناپلئون و دیگر دیكتاتورها نگاه كنید؛ آنها رفتند در حالی كه جهان لحظه‌ای از حركت نایستاد. این ناراحت‌كننده است اما حقیقت دارد؛ پس بهتر نیست جان كندی، نگاهی به كارهای خود بكنی؟»

منبع: روزنامه تهران امروز

تاریخ انتشار : سه شنبه 28 مهر 1388 - 00:00

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود چند خمپاره باید بر سرمان ببارد؟ | موسیقی ما