مرگ نغمه ساز محمد رسول الله
ترکیب موسیقی های کلاسیک و الکترونیک
"موريس ژار" موسيقيدان و آهنگساز فرانسوی مقيم آمريکا، در اثر بيماری سرطان در سن ۸۴ سالگی در لوس آنجلس درگذشت. موريس ژار موسيقی متن فيلمهای مشهوری از سينمای جهان را ساخته است که از ميان آنها میتوان "لورنس عربستان"،"محمد رسول الله" و "دکتر ژيواگو" را نام برد. اگر نام ژار در ميان دوستداران موسيقی امروز با نام "ژان ميشل ژار" سازنده موسيقی اکسيژن، بيشتر بر سر زبانهاست، برای دوستداران سينما، نام پدر او، "موريس ژار" يادآور موسيقی فيلمهای عظيم تاريخ سينماست.موريس ژار، موسيقيدان فرانسوی، که عمدتا در آمريکا زندگی میکرد سه بار برای ساختن موسيقی متن فيلمهای "لورنس عربستان"، "دکتر ژيواگو" و "گذری به هند" موفق به دريافت جايزه اسکار بهترين موسيقی فيلم شد. وی گذشته از آفريدن موسيقی متن فيلم در طول فعاليتهايش در اروپا، از 1951 تا ۱۹۶۳، در زمينه تئاتر نيز حضوری معتبر داشته، و با نويسندگانی چون "آلبر کامو، ژان کوکتو و هارولد پينتر" همکاری داشته است. موريس ژار کار هنری خود را در فرانسه آغاز کرد و موسيقی متن ۴۰ فيلم در سينمای فرانسه را آفريد که "آيا پاريس میسوزد" يکی از مشهورترين آنهاست. وی از اواسط سالهای دهه 60 ميلادی به کاليفرنيا میرود و لوس آنجلس را به عنوان مکان اقامت خود برمیگزيند. اعتبار جهانی موريس ژار پيامد خلاقيت او در آفريدن بيش از۱۵۰ موسيقی فيلم در دوران هنری اوست که اغلب به هنگام عرضه شدنشان، نام او را به عنوان آهنگسازی منحصربهفرد به ثبت رساندند. موريس ژار همچنين به عنوان پايهگذار شيوه استفاده توام موسيقی الکترونيک و کلاسيک شناخته میشود. گذشته از دريافت سه جايزه اسکار برای فيلمهای لورنس عربستان، دکتر ژيواگو و گذری به هند موريس ژار جوايز بينالمللی ديگری نيز برای موسيقی متن فيلمهای "شاهد" در سال ۱۹۸۵، "انجمن شاعران مرده" در ۱۹۸۹، "دختر رايان" در ۱۹۷۰، "گوريلها در مه" در ۱۹۸۶، و "روح" در ۱۹۹۰ و چند فيلم ديگر دريافت کرده است. موريس ژار همچنين به عنوان رهبر ارکستر، با ارکسترهای معتبری چون ارکستر فيلارمونيک لندن، ژاپن، اوساکا، لوس آنجلس و ارکستر راديويی ايتاليا همکاری داشته است. از جمله فعاليتهای ديگر ژار، آفريدن آثار مختلف موسيقی صحنهاي است که از ميان آنها میتوان باله "گوژپشت نتردام" را که در اپرای مشهور پاريس اجرا شد نام برد. موريس ژار در دوران رياست جمهوری فرانسوا ميتران مدال باارزش "لژيون دو نور" را با عنوان مهمترين مقام فرماندهی هنر و ادبيات از دست رئيس جمهوری فرانسه دريافت کرد. وی که به عنوان آهنگساز مورد علاقه "ديويد لين" موسيقی متن اغلب فيلمهای او را ساخته است، با کارگردانان مشهور ديگری چون "جان هیوستون، آلفرد هيچکاک، لوکينو ويسکونتی و هانری ورنوی" نیز همکاری داشته است.
فیلمهایی که به واسطه موسیقی مشهور شدند!
موریس ژار دوران فعالیت موسیقایی خود را با فراگیری پرکاشن و رهبری ارکستر در کنسرواتوار پاریس آغاز كرد. او در سال ۱۹۵۲ با ساختن موسیقی فیلم "خانه معلولها" به کارگردانی "ژار فرانژو " پا به دنیای سینما گذاشت. ژار تا اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی موسیقی چندین فیلم فرانسوی را نوشت، تا اینکه هالیوود او را کشف کرد. با اینکه شهرت ژار در ساختن موسیقی سمفونی است، اما او آثار زیادی برای ارکسترهای مجلسی و حتی آثاری برای تکنوازی نیز ساخته است. استفاده فوقالعاده و خاص او از سازهای کوبهای در قطعاتش، یکی از ویژگیهای منحصر به فرد موسیقی موریس ژار به شمار میآید. دریافت خرس طلایی افتخاری جشنواره بینالمللی فیلم برلین در سال جاری میلادی، آخرین افتخار مهم موریس ژار محسوب میشد. به اعتقاد "دیتر کاسلیک" مدیر جشنواره برلیناله، اغلب آهنگسازان فیلم در سایه کارگردانان و هنرپیشگان بزرگ پنهان و ناشناس باقی میمانند، اما این مسئله در مورد موریس ژار صدق نمیکند. وی میگوید: ((موسیقی فیلم دکتر ژیواگو، مانند بسیاری از آثار دیگرش، شهرت جهانی دارد و در تاریخ سینما اثری فراموش نشدنی باقی خواهد ماند.))
انعطاف روحی
اما "ژان میشل ژار" فرزند موریس ژار که همواره عمده موفقیت هایش را مدیون آموزش های مقدماتی دانسته که توسط پدر برایش فراهم شده، اصلی ترین دلیل موفقیت پدر را انعطاف روحیه کاری وی می داند. میشل می گوید، پدر از همان ابتدای کار هنری من از من خواست که مستقل شده و هیچ گاه به تقلید نپردازم! بخشی از گفتگویی را که با میشل ژار به بهانه درگذشت پدرش انجام شده در زیر می خوانید.
* بدون شک، اصلی ترین عامل موفقیت شما، شرایط خانوادگی تان بوده است! منظورم، پدرتان است که الفبای موسیقی را به شما آموخت.
همین طور است.موسیقی، هنری است که تکامل در آن به دو عنصر وابسته است؛ اول ژنتیک و دوم آموزش در سنین پایین. خوشبختانه من از هر دو عامل بهره بردم، یعنی هم شخصا به موسیقی علاقه داشتم و هم به واسطه توانایی های پدرم، از کودکی به آموختن موسیقی پرداختم.
* آیا پدرتان در ساخت کارها از کسی هم مشورت می گرفت؟
غالب ملودی هایی که پدر من ساخت، بر اثر یک جرقه در ذهنش شکل گرفته بودند یعنی مثلا با دیدن بخشی از یک فیلم، حسی نامرئی وی را وادار میکرد که موسیقی خاصی را برای آن فیلم بنویسد. البته در مقوله تنظیم شرایط فرق می کرد و او تمام تلاشش را به کار میبرد تا از مدرن ترین ابزار برای تنظیم آثارش بهره ببرد.
* البته در بیشتر کارهای پدرتان نوعی در هم آمیزی میان ابزار مدرن و قدیمی هم وجود دارد!
همین طور است. موریس ژار به موسیقی کلاسیک بسیار عاشقانه می نگریست و همواره سعی می کرد با عرضه به روز این نوع موسیقی، یک جور موسیقی همه پسند بیافریند.
* به عنوان یک موزیسین، روش کاری پدر را چگونه ارزیابی می کنید؟
پدرم جزو معدود سازندگان موسیقی فیلم بود که توانست بسیاری از فیلمهای حد متوسط را به واسطه موسیقی، مشهور سازد. این کارِ کمی نیست.شما این روزها به موسیقی مورد علاقه جوانان نگاهی بیندازید تا متوجه شوید اوضاع از چه قرار است. موسیقی مطلوب جوانان قرن جدید یک نوع موسیقی ریتمیک است که البته در برخی مناطق با رگه هایی از موسیقی متکی بر کلام (موسیقی رپ) همراه شده است. در چنین شرایطی هنوز هم در بسیاری از مناسبت های روز موسیقی هایی که پدر من حدود بیست الی سی سال قبل ساخته بود، به کار می روند و همه هم با آن ارتباط برقرار می کنند.این مساله فقط نماد این است که موسیقی های موریس ژار توانایی این را داشته اند که در طی دهه های مختلف تازگی خود را حفظ کنند.
*این موضوع بیشتر از همه از آینده نگری موریس ژار نشات می گیرد.این طور نیست؟
آینده نگری در وجود همه انسانها هست اما واقعا در تمام دوران چند موزیسین را می توان پیدا کرد که کارهایش مرز زمانی نداشته باشد؟! به همین دلیل من فکر می کنم آنچه آثار موریس ژار را جاودانه ساخته تکیه وی بر علم روز و همچنین استفاده وی از تجربیات فراوانش است.
*آیا پدر در ساخت آثارش الگوریتم ذهنی خاصی را هم مد نظر داشته است؟
به این موضوع تا به حال فکر نکرده بودم ولی می توانم حدس بزنم که مطمئنا این اتفاق رخ داده است چون اگر چنین نمی بود موفقیت های موسیقایی وی محدود به یک دوره خاص شده و او نمی توانست این موفقیت ها را تکرار نماید.
*با توجه به این موضوع، ترسیم ذهنی که از این به اصطلاح الگوریتم ارائه می دهید،چیست؟
عدم وحشت از تغییر، پایه این الگوریتم را تشکیل داده است یعنی پدرم هیچ گاه چنین تفکری نداشت که با پیشرفت علم و رفتن موسیقی به سمت موسیقی الکترونیک، ارزش های کار ارکسترال از بین می رود بلکه تفکر پدر ناظر بر این مساله بود که هیچ گاه یک دستگاه ملودی ساز نخواهد توانست جای قوه غریزی انسان در خلق آهنگ را بگیرد.
*...احتمالا موریس ژار درباره ابزاری نظیر سینتی سایزرهای پیشرفته نیز چنین نظری داشت؟!
همین طور است.او از هر پیشرفتی استقبال می کرد و هرگز هیچ سیستمی را تحقیر نمی کرد البته وی نظر صریحش را هم درباره هر چیزی به صراحت اعلام می کرد.مثلا همواره می گفت اگرچه می توان با استفاده از سینتی سایزر و پروتولز(ابزار حرفه ای ضبط موسیقی)، صدای دور از ذهن ترین سازها را هم شنید، اما زندگی موجود در صدای زنده یک ساز هیچ نظیری ندارد!
*پدرتان کدام اثرش را بیش از بقیه دوست داشت؟
هرگز ندیدم پدرم به مقایسه میان آثارش بپردازد. او جمله مشهوری داشت با این مضمون که تک تک آثارش، بهترینِ زمانه خود هستند،او می خواست با این جمله از این مساله سخن گوید که هیچ گاه در ساخت آثارش کم فروشی نکرده و برای تک تک آنها به یک اندازه وقت گذاشته است.
"موريس ژار" موسيقيدان و آهنگساز فرانسوی مقيم آمريکا، در اثر بيماری سرطان در سن ۸۴ سالگی در لوس آنجلس درگذشت. موريس ژار موسيقی متن فيلمهای مشهوری از سينمای جهان را ساخته است که از ميان آنها میتوان "لورنس عربستان"،"محمد رسول الله" و "دکتر ژيواگو" را نام برد. اگر نام ژار در ميان دوستداران موسيقی امروز با نام "ژان ميشل ژار" سازنده موسيقی اکسيژن، بيشتر بر سر زبانهاست، برای دوستداران سينما، نام پدر او، "موريس ژار" يادآور موسيقی فيلمهای عظيم تاريخ سينماست.موريس ژار، موسيقيدان فرانسوی، که عمدتا در آمريکا زندگی میکرد سه بار برای ساختن موسيقی متن فيلمهای "لورنس عربستان"، "دکتر ژيواگو" و "گذری به هند" موفق به دريافت جايزه اسکار بهترين موسيقی فيلم شد. وی گذشته از آفريدن موسيقی متن فيلم در طول فعاليتهايش در اروپا، از 1951 تا ۱۹۶۳، در زمينه تئاتر نيز حضوری معتبر داشته، و با نويسندگانی چون "آلبر کامو، ژان کوکتو و هارولد پينتر" همکاری داشته است. موريس ژار کار هنری خود را در فرانسه آغاز کرد و موسيقی متن ۴۰ فيلم در سينمای فرانسه را آفريد که "آيا پاريس میسوزد" يکی از مشهورترين آنهاست. وی از اواسط سالهای دهه 60 ميلادی به کاليفرنيا میرود و لوس آنجلس را به عنوان مکان اقامت خود برمیگزيند. اعتبار جهانی موريس ژار پيامد خلاقيت او در آفريدن بيش از۱۵۰ موسيقی فيلم در دوران هنری اوست که اغلب به هنگام عرضه شدنشان، نام او را به عنوان آهنگسازی منحصربهفرد به ثبت رساندند. موريس ژار همچنين به عنوان پايهگذار شيوه استفاده توام موسيقی الکترونيک و کلاسيک شناخته میشود. گذشته از دريافت سه جايزه اسکار برای فيلمهای لورنس عربستان، دکتر ژيواگو و گذری به هند موريس ژار جوايز بينالمللی ديگری نيز برای موسيقی متن فيلمهای "شاهد" در سال ۱۹۸۵، "انجمن شاعران مرده" در ۱۹۸۹، "دختر رايان" در ۱۹۷۰، "گوريلها در مه" در ۱۹۸۶، و "روح" در ۱۹۹۰ و چند فيلم ديگر دريافت کرده است. موريس ژار همچنين به عنوان رهبر ارکستر، با ارکسترهای معتبری چون ارکستر فيلارمونيک لندن، ژاپن، اوساکا، لوس آنجلس و ارکستر راديويی ايتاليا همکاری داشته است. از جمله فعاليتهای ديگر ژار، آفريدن آثار مختلف موسيقی صحنهاي است که از ميان آنها میتوان باله "گوژپشت نتردام" را که در اپرای مشهور پاريس اجرا شد نام برد. موريس ژار در دوران رياست جمهوری فرانسوا ميتران مدال باارزش "لژيون دو نور" را با عنوان مهمترين مقام فرماندهی هنر و ادبيات از دست رئيس جمهوری فرانسه دريافت کرد. وی که به عنوان آهنگساز مورد علاقه "ديويد لين" موسيقی متن اغلب فيلمهای او را ساخته است، با کارگردانان مشهور ديگری چون "جان هیوستون، آلفرد هيچکاک، لوکينو ويسکونتی و هانری ورنوی" نیز همکاری داشته است.
فیلمهایی که به واسطه موسیقی مشهور شدند!
موریس ژار دوران فعالیت موسیقایی خود را با فراگیری پرکاشن و رهبری ارکستر در کنسرواتوار پاریس آغاز كرد. او در سال ۱۹۵۲ با ساختن موسیقی فیلم "خانه معلولها" به کارگردانی "ژار فرانژو " پا به دنیای سینما گذاشت. ژار تا اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی موسیقی چندین فیلم فرانسوی را نوشت، تا اینکه هالیوود او را کشف کرد. با اینکه شهرت ژار در ساختن موسیقی سمفونی است، اما او آثار زیادی برای ارکسترهای مجلسی و حتی آثاری برای تکنوازی نیز ساخته است. استفاده فوقالعاده و خاص او از سازهای کوبهای در قطعاتش، یکی از ویژگیهای منحصر به فرد موسیقی موریس ژار به شمار میآید. دریافت خرس طلایی افتخاری جشنواره بینالمللی فیلم برلین در سال جاری میلادی، آخرین افتخار مهم موریس ژار محسوب میشد. به اعتقاد "دیتر کاسلیک" مدیر جشنواره برلیناله، اغلب آهنگسازان فیلم در سایه کارگردانان و هنرپیشگان بزرگ پنهان و ناشناس باقی میمانند، اما این مسئله در مورد موریس ژار صدق نمیکند. وی میگوید: ((موسیقی فیلم دکتر ژیواگو، مانند بسیاری از آثار دیگرش، شهرت جهانی دارد و در تاریخ سینما اثری فراموش نشدنی باقی خواهد ماند.))
انعطاف روحی
اما "ژان میشل ژار" فرزند موریس ژار که همواره عمده موفقیت هایش را مدیون آموزش های مقدماتی دانسته که توسط پدر برایش فراهم شده، اصلی ترین دلیل موفقیت پدر را انعطاف روحیه کاری وی می داند. میشل می گوید، پدر از همان ابتدای کار هنری من از من خواست که مستقل شده و هیچ گاه به تقلید نپردازم! بخشی از گفتگویی را که با میشل ژار به بهانه درگذشت پدرش انجام شده در زیر می خوانید.
* بدون شک، اصلی ترین عامل موفقیت شما، شرایط خانوادگی تان بوده است! منظورم، پدرتان است که الفبای موسیقی را به شما آموخت.
همین طور است.موسیقی، هنری است که تکامل در آن به دو عنصر وابسته است؛ اول ژنتیک و دوم آموزش در سنین پایین. خوشبختانه من از هر دو عامل بهره بردم، یعنی هم شخصا به موسیقی علاقه داشتم و هم به واسطه توانایی های پدرم، از کودکی به آموختن موسیقی پرداختم.
* آیا پدرتان در ساخت کارها از کسی هم مشورت می گرفت؟
غالب ملودی هایی که پدر من ساخت، بر اثر یک جرقه در ذهنش شکل گرفته بودند یعنی مثلا با دیدن بخشی از یک فیلم، حسی نامرئی وی را وادار میکرد که موسیقی خاصی را برای آن فیلم بنویسد. البته در مقوله تنظیم شرایط فرق می کرد و او تمام تلاشش را به کار میبرد تا از مدرن ترین ابزار برای تنظیم آثارش بهره ببرد.
* البته در بیشتر کارهای پدرتان نوعی در هم آمیزی میان ابزار مدرن و قدیمی هم وجود دارد!
همین طور است. موریس ژار به موسیقی کلاسیک بسیار عاشقانه می نگریست و همواره سعی می کرد با عرضه به روز این نوع موسیقی، یک جور موسیقی همه پسند بیافریند.
* به عنوان یک موزیسین، روش کاری پدر را چگونه ارزیابی می کنید؟
پدرم جزو معدود سازندگان موسیقی فیلم بود که توانست بسیاری از فیلمهای حد متوسط را به واسطه موسیقی، مشهور سازد. این کارِ کمی نیست.شما این روزها به موسیقی مورد علاقه جوانان نگاهی بیندازید تا متوجه شوید اوضاع از چه قرار است. موسیقی مطلوب جوانان قرن جدید یک نوع موسیقی ریتمیک است که البته در برخی مناطق با رگه هایی از موسیقی متکی بر کلام (موسیقی رپ) همراه شده است. در چنین شرایطی هنوز هم در بسیاری از مناسبت های روز موسیقی هایی که پدر من حدود بیست الی سی سال قبل ساخته بود، به کار می روند و همه هم با آن ارتباط برقرار می کنند.این مساله فقط نماد این است که موسیقی های موریس ژار توانایی این را داشته اند که در طی دهه های مختلف تازگی خود را حفظ کنند.
*این موضوع بیشتر از همه از آینده نگری موریس ژار نشات می گیرد.این طور نیست؟
آینده نگری در وجود همه انسانها هست اما واقعا در تمام دوران چند موزیسین را می توان پیدا کرد که کارهایش مرز زمانی نداشته باشد؟! به همین دلیل من فکر می کنم آنچه آثار موریس ژار را جاودانه ساخته تکیه وی بر علم روز و همچنین استفاده وی از تجربیات فراوانش است.
*آیا پدر در ساخت آثارش الگوریتم ذهنی خاصی را هم مد نظر داشته است؟
به این موضوع تا به حال فکر نکرده بودم ولی می توانم حدس بزنم که مطمئنا این اتفاق رخ داده است چون اگر چنین نمی بود موفقیت های موسیقایی وی محدود به یک دوره خاص شده و او نمی توانست این موفقیت ها را تکرار نماید.
*با توجه به این موضوع، ترسیم ذهنی که از این به اصطلاح الگوریتم ارائه می دهید،چیست؟
عدم وحشت از تغییر، پایه این الگوریتم را تشکیل داده است یعنی پدرم هیچ گاه چنین تفکری نداشت که با پیشرفت علم و رفتن موسیقی به سمت موسیقی الکترونیک، ارزش های کار ارکسترال از بین می رود بلکه تفکر پدر ناظر بر این مساله بود که هیچ گاه یک دستگاه ملودی ساز نخواهد توانست جای قوه غریزی انسان در خلق آهنگ را بگیرد.
*...احتمالا موریس ژار درباره ابزاری نظیر سینتی سایزرهای پیشرفته نیز چنین نظری داشت؟!
همین طور است.او از هر پیشرفتی استقبال می کرد و هرگز هیچ سیستمی را تحقیر نمی کرد البته وی نظر صریحش را هم درباره هر چیزی به صراحت اعلام می کرد.مثلا همواره می گفت اگرچه می توان با استفاده از سینتی سایزر و پروتولز(ابزار حرفه ای ضبط موسیقی)، صدای دور از ذهن ترین سازها را هم شنید، اما زندگی موجود در صدای زنده یک ساز هیچ نظیری ندارد!
*پدرتان کدام اثرش را بیش از بقیه دوست داشت؟
هرگز ندیدم پدرم به مقایسه میان آثارش بپردازد. او جمله مشهوری داشت با این مضمون که تک تک آثارش، بهترینِ زمانه خود هستند،او می خواست با این جمله از این مساله سخن گوید که هیچ گاه در ساخت آثارش کم فروشی نکرده و برای تک تک آنها به یک اندازه وقت گذاشته است.
تاریخ انتشار : پنجشنبه 13 فروردین 1388 - 23:00
دیدگاهها
تنها آشنایی من با موریس ژار موسیقی های دو فیلم محمد رسول الله و دکتر ژیواگو است.جلب اینجا است که تا قبل از خوندن این مطلب نمیدونستم میشل ژار پسرشه...ممنونم از اطلاع رسانی تون
inke gofte shode michea jaar gerayesh be talfighe music ya hamun musice talfighi dashte az sohbataye pesaresh kamelan malume.musice donya be injur musicianha nyaze vaafer dare
منم با ناهید موافقم.متاسفانه با توجه به اینکه موسیقی ما پیشینه خیلی طولانی داره اما هیچ وقت نتونستیم تو این حیطه حتی یه موزیسین جهانی داشته باشیم.میدونین چرا؟ چون موزیسینای ما مثه موریس ژار نیستن که تخصصشونو با داده های روز تلفیق کنن بلکه میخوان تا دنیا دنیاست با موسیقی صد سال پیش زندگی کنن!!!
سلام.مطلب خوبی بود به ویژه گفتگو با پسرش که از بنیانگذاران سبک مشهور به اکسیژنه.
من فکر میکنم کارنامه کاری موریس ژار یه ویژگی مهم داشت، اونم اینکه این آقا کارهایی رو ساخت که چه آدمای عامی چه آدمای تحصیلکرده خیلی راحت با این کارا ارتباط برقرار کردن.این نکته ایه که تو گفتگو با پسرش هم ذکر شده...کاش موزیسینای ما به خصوص اونایی که تو موسیقی سنتی کار میکنن هم از این ویژگی بهره بگیرن...
ناهید بحثیو شروع کرده که حالا حالاها میشه راجه بهش صحبت کرد البته مرتضی جان ما موزیسینایی مثه برادران روحانی هم داریم که تا یه جاهایی بین المللی به حساب میان ولی چون کارشون پاپ نیست زیاد مشهور نشدن.البته با نظر تو موافقم که موسیقی سنتی ما حداقل طی بیست سال اخیر هیچ نوآوری نداشته و همش همون حرفای سابقه...
موزیک روز دنیا داره به سمت تلفیق پیش میره و این همون چیزیه که آدمایی مثه موریس ژار و جان ویلیامز سردمدارش هستن اما اساتید موسیقی سنتی ما حتی ادمی مثه نامجو رو هنرمند نمیدونن!!!!!!!!!!
مطلب خوبی بود. جالب بود مخصوصا گفتگو با پسرش
سلام.خیلی مطلب جالب و بکری بود تا حالا همچین گفتگویی با پسر موریس ژار نخونده بودم حتی تو مجله فیلم هم نبود. چرا جای اینجور مطالب خوب تو سایتتون تو بدترین یا به عبارت دیگه پرت ترین نقطه است؟! ممنون میشم اگه رسیدگی کنید.
mamnunam.kheyli khub raje be in ahangsaaz bozorg harf zadin.goftegu ba pesaresh ham aali bud.khaste nabashid
خسته نباشید از جمع اوری این مطلب به خصوص گفتگوی آخرش
خیلی مطلب جامعی بود.دستتون درد نکنه.خسته نباشید
نمی دونستم این دو نفر پدر و پسرن...جالب اینجا است که پسره کاری بدعت میذاره که پدره مسیر قبلیشو چیده!!!
من اتفاقی اومدم تو سایتتون. این مطلبتون خیلی جالب بود اما تو بدترین قسمت سایت قرار گرفته.من کا ملا اتفاقی دیدمش،نمی شد بزاریدش یه جای بهتر؟!
wow!عجب مطلب جالبی بود.این همه مطلب راجع به این موزیسین خوندم اما هیچکدوم به ظرافت این متن نبود. گفتگو با پسرش که بنیانگذار اکسیژن هم هست خیلی جالب بود فقط منم مثه یلدا معتقدم که این متنو تو جای خوبی قرار ندادین...خسته نباشین
عالی بود.دستتون درد نکنه.هم جذاب بود هم منحصر به فرد...پسر کو نشان دارد از پدر
آقا دمتون گرم.عجب مطالب خوبی داره این بخش کافه.من عاشق کارای موریس ژار هستم و تا حالا همچین مطلبی راجع بهش نخونده بودم.واقعا خسته نباشید.دمتون گرم
افزودن یک دیدگاه جدید