آلبوم «زمان» شاملِ چهار قطعه از آهنگساز و پژوهشگرِ برجستهی موسیقی ایران منتشر شد
محمدرضا درویشی: نه به تعریفها اهمیت دادهام و نه تخریبها
موسیقی ما - به تازگی آلبوم «زمان» اثر «محمدرضا درویشی» - آهنگساز و پژوهشگرِ برجستهی موسیقی ایران- منتشر شد. این آلبوم شامل چهار قطعه است که آهنگساز در فاصلهی زمانی بینِ 20 تا 60 سالگی ساخته است. روزِ گذشته این اثر در حالی رونمایی شد که این آهنگسازِ برجسته تاکید کرد که در زندگیاش نه تعریفها برایش اهمیتی داشته است و نه تخریبها و تنها بر اساسِ عشق و احساسِ خود کار و زندگی کرده است.
«زمان» با قطعه «تناسخ» (کوارتت برای سازهای زهی) آغاز میشود که در سال ۱۳۹۴ نوشته شده است. در این کوارتت برداشتهایی از فضاها و موتیفهایی از مقام «گواتی» در سبک «جت» از منطقه مکران بلوچستان و نیز برداشتهای آزادی از چند مقام تنبور از ناحیه کرمانشاهان به شکل انتزاعی صورت گرفته است. در ادامه این آلبوم قطعه «آواز سحر» (تریو برای دو کلارینت و پیانو) گنجانده شده است. این اثر در سال ۱۳۷۵ بر اساس مقام «سحری» که از مقامهای ناحیه کرمانشاهان است، ساخته شده است. پارتیتور این مقام به همراه تجزیه و تحلیل در سال ۱۳۷۶ به چاپ رسیده است.
قطعه سوم «به یاد اقبال» نام دارد که سال ۱۳۶۲ برای پیانو نوشته است. در این اثر نه منظور اقبال لاهوری است و نه اقبال آذر بلکه مقصود اقبال بوشهری است. درویشی درباره او میگوید: «دختری گمنام، زیبارخ، نازنیندل و جوان که در برابر سختیهایی که ناخواسته بر او تحمیل شده و او را در چنگال خود گرفتار کرده بود تاب نیاورد و تصمیم به غیبت گرفت. این اثر یک موسیقی تصویری است از واپسین لحظات زندگی این دختر. اقبال دوست همسر درویشی بوده که این آهنگساز او را هرگز ندیده است و آنچه از او میداند نتیجه مرور خاطرات همسرش بوده است.» قطعهی چهارم این اثر نیز «پردازش» (پنج قطعه کوتاه برای پیانو) نام دارد که در سال ۱۳۵۴ نوشته شده است و میتوان آن را نخستین اثر رسمی درویشی به حساب آورد.
«محمدرضا درویشی» در این مراسم اظهار کرد: «غالب آهنگسازها در طول عمرشان شیوه عوض میکنند و البته شیوه با سبک فرق دارد، اما من این امکان را از طبیعت دریافتم که در 20 سالگی شیوهی آهنگسازیام را پیدا کنم و تا به امروز نیز آن را حفظ کردهام؛ هر هنرمندی شیوهی خودش را در آهنگسازی دارد؛ اما تعداد اندکی از افراد دارای سبک میشوند، در دنیای غرب هم ماجرا به همین منوال است و تنها افرادِ معدودی مثل باخ، بتهوون، موتسارت و ... صاحبِ سبک هستند؛ اما ما در ایران آهنگسازی نداشته و نداریم که صاحب سبک باشد.»
او سپس به توضیحاتی دربارهی این آلبوم پرداخت و گفت: «در این آلبوم چهار قطعه وجود دارد و آثار از انتها به ابتدا امدهاند. هر چهار اثر شامل یک جنس هارمونی است و به همین خاطر شما میتوانید تاریخ اینها را جابهجا کنید، بدون آنکه تفاوتی حاصل شود. این نکته اصلی در کار آهنگسازی من همین نکته کوچک است و بس.»
این پژوهشگر همچنین دربارهی کتاب دایرهالمعارف سازهایش توضیح داد: «من در این کتاب که هماکنون در حالِ آمادهسازی بخش اول جلد سومِ آن هستم و جلد نخستش توانست در سالِ 2002 جایزهای از امریکا را دریافت کند، طبقهبندیای را انجام دادم که خودم آن را ابداع کردم و مبتنی بر نهاد انسانی بود. من نگفتم دوتار شمال خراسان بلکه گفتم دوتار حاج محمدحسین یگانه از شمال خراسان. در واقع من طبقهبندی را بر اساسِ انسان انجام دادم نه چوب. در سازهای دارای پرده در موسیقی دستگاهی هم چنین است. من آزمایش کردم و به آقای داریوش طلایی (نوازنده تار) گفتم آنقدر با سازت شور بزن تا سیر شوی. هرچقدر میخواهی پردههای ساز را جا به جا کن تا سیر شوی هر وقت سیر شدی بگو پردههای این تار در گوش من درست و کامل است. پس از یک ساعت گفت درست است. از او خواهش کردم از این تارش به مدت یک هفته استفاده نکند. بعد از یک هفته از او خواستم شور بنوازد. دیدم دست برد به پرده و جا به جا کرد. گفتم تو که گفتی پردهها درست است. گفت آن هفته پیش بود من الان در یک حال دیگر هستم. در موسیقی نواحی هم چنین است هر استادی یک زیباشناسی در گوشش هست. من آن را اندازهگیری کردم، برای همین گفتند این یک رساله سازشناسی مبتنی بر زیباشناسی انسان است.»
«محمدرضا درویشی» همچنین با بیانِ اینکه در دایرةالمعارف پوستصداها هم به طبقهبندی جدیدی رسیده است، توضیح داد: «سازهای پوستی را بر اساس یک طرفه بودن و دو طرفه بودن طبقهبندی کردم. من پوستصداهایی پیدا کردم که چند طرفه بودند و رده دیگری به سازهای دارای پوست اضافه شد.»
هوشیار خیام (نوازنده پیانو)، پانیذ شفائی (نوازنده کلارینت)، داریوش بیژنی (نوازنده کلارینت)، امیر باورچی (نوازنده ویولن)، دانیال جورابچی (نوازنده ویولن)، بابک کوهستانی (نوازنده ویولا) و نرگس فلاحپسند (نوازنده ویولنسل) هنرمندانی هستند که در این آلبوم آثار درویشی را نواختهاند.
«زمان» با قطعه «تناسخ» (کوارتت برای سازهای زهی) آغاز میشود که در سال ۱۳۹۴ نوشته شده است. در این کوارتت برداشتهایی از فضاها و موتیفهایی از مقام «گواتی» در سبک «جت» از منطقه مکران بلوچستان و نیز برداشتهای آزادی از چند مقام تنبور از ناحیه کرمانشاهان به شکل انتزاعی صورت گرفته است. در ادامه این آلبوم قطعه «آواز سحر» (تریو برای دو کلارینت و پیانو) گنجانده شده است. این اثر در سال ۱۳۷۵ بر اساس مقام «سحری» که از مقامهای ناحیه کرمانشاهان است، ساخته شده است. پارتیتور این مقام به همراه تجزیه و تحلیل در سال ۱۳۷۶ به چاپ رسیده است.
قطعه سوم «به یاد اقبال» نام دارد که سال ۱۳۶۲ برای پیانو نوشته است. در این اثر نه منظور اقبال لاهوری است و نه اقبال آذر بلکه مقصود اقبال بوشهری است. درویشی درباره او میگوید: «دختری گمنام، زیبارخ، نازنیندل و جوان که در برابر سختیهایی که ناخواسته بر او تحمیل شده و او را در چنگال خود گرفتار کرده بود تاب نیاورد و تصمیم به غیبت گرفت. این اثر یک موسیقی تصویری است از واپسین لحظات زندگی این دختر. اقبال دوست همسر درویشی بوده که این آهنگساز او را هرگز ندیده است و آنچه از او میداند نتیجه مرور خاطرات همسرش بوده است.» قطعهی چهارم این اثر نیز «پردازش» (پنج قطعه کوتاه برای پیانو) نام دارد که در سال ۱۳۵۴ نوشته شده است و میتوان آن را نخستین اثر رسمی درویشی به حساب آورد.
«محمدرضا درویشی» در این مراسم اظهار کرد: «غالب آهنگسازها در طول عمرشان شیوه عوض میکنند و البته شیوه با سبک فرق دارد، اما من این امکان را از طبیعت دریافتم که در 20 سالگی شیوهی آهنگسازیام را پیدا کنم و تا به امروز نیز آن را حفظ کردهام؛ هر هنرمندی شیوهی خودش را در آهنگسازی دارد؛ اما تعداد اندکی از افراد دارای سبک میشوند، در دنیای غرب هم ماجرا به همین منوال است و تنها افرادِ معدودی مثل باخ، بتهوون، موتسارت و ... صاحبِ سبک هستند؛ اما ما در ایران آهنگسازی نداشته و نداریم که صاحب سبک باشد.»
او سپس به توضیحاتی دربارهی این آلبوم پرداخت و گفت: «در این آلبوم چهار قطعه وجود دارد و آثار از انتها به ابتدا امدهاند. هر چهار اثر شامل یک جنس هارمونی است و به همین خاطر شما میتوانید تاریخ اینها را جابهجا کنید، بدون آنکه تفاوتی حاصل شود. این نکته اصلی در کار آهنگسازی من همین نکته کوچک است و بس.»
این پژوهشگر همچنین دربارهی کتاب دایرهالمعارف سازهایش توضیح داد: «من در این کتاب که هماکنون در حالِ آمادهسازی بخش اول جلد سومِ آن هستم و جلد نخستش توانست در سالِ 2002 جایزهای از امریکا را دریافت کند، طبقهبندیای را انجام دادم که خودم آن را ابداع کردم و مبتنی بر نهاد انسانی بود. من نگفتم دوتار شمال خراسان بلکه گفتم دوتار حاج محمدحسین یگانه از شمال خراسان. در واقع من طبقهبندی را بر اساسِ انسان انجام دادم نه چوب. در سازهای دارای پرده در موسیقی دستگاهی هم چنین است. من آزمایش کردم و به آقای داریوش طلایی (نوازنده تار) گفتم آنقدر با سازت شور بزن تا سیر شوی. هرچقدر میخواهی پردههای ساز را جا به جا کن تا سیر شوی هر وقت سیر شدی بگو پردههای این تار در گوش من درست و کامل است. پس از یک ساعت گفت درست است. از او خواهش کردم از این تارش به مدت یک هفته استفاده نکند. بعد از یک هفته از او خواستم شور بنوازد. دیدم دست برد به پرده و جا به جا کرد. گفتم تو که گفتی پردهها درست است. گفت آن هفته پیش بود من الان در یک حال دیگر هستم. در موسیقی نواحی هم چنین است هر استادی یک زیباشناسی در گوشش هست. من آن را اندازهگیری کردم، برای همین گفتند این یک رساله سازشناسی مبتنی بر زیباشناسی انسان است.»
«محمدرضا درویشی» همچنین با بیانِ اینکه در دایرةالمعارف پوستصداها هم به طبقهبندی جدیدی رسیده است، توضیح داد: «سازهای پوستی را بر اساس یک طرفه بودن و دو طرفه بودن طبقهبندی کردم. من پوستصداهایی پیدا کردم که چند طرفه بودند و رده دیگری به سازهای دارای پوست اضافه شد.»
هوشیار خیام (نوازنده پیانو)، پانیذ شفائی (نوازنده کلارینت)، داریوش بیژنی (نوازنده کلارینت)، امیر باورچی (نوازنده ویولن)، دانیال جورابچی (نوازنده ویولن)، بابک کوهستانی (نوازنده ویولا) و نرگس فلاحپسند (نوازنده ویولنسل) هنرمندانی هستند که در این آلبوم آثار درویشی را نواختهاند.
تاریخ انتشار : شنبه 4 اسفند 1397 - 16:03
افزودن یک دیدگاه جدید