عادت نکن به بودنم تکلیفه من معلوم نیست
شاید به ظاهر ساکتم اما دلم آروم نیست
تو غربته حاله خودم زندونیو سردرگمم
چند وقتیه حس میکنم غریبه با این مردمم
میخوام که باور کنی چیزی ازت پنهون نیست
دیگه نفس کشیدنم اینجا برام آسون نیست
میخوام که باور کنی چیزی ازت پنهون نیست
تحمله دوری ازت واسه منم آسون نیست

نگاه تو از من نگیر نذار که دل واپس بشم
با دیدن اشکایه تو منم عذاب میکشم
سخته ولی باید برم از من نپرس مقصد کجاست
شاید همین روزا بگم این آخرین دیداره ماست
این آخرین دیداره ماست
میخوام که باور کنی چیزی ازت پنهون نیست
دیگه نفس کشیدنم اینجا برام آسون نیست
میخوام که باور کنی چیزی ازت پنهون نیست
تحمله دوری ازت واسه منم آسون نیست