حیفِ چشای خیسم که تو نبودت شب تا صبح باریدن
کی می‌دونست این همه دروغ پشت حرفات خوابیدن
گیم بازی کردی با من فکر کردی اسباب بازی‌ام
فهمیدم دل ندم به آدمایی مث تو که اینقد از خود راضی‌ان

داره داد می‌زنه چشات منو کم داره نگات دلت هنوزم منو می‌خواد
تو بری از اینجا میاد یکی دیگه به جات باز شروع می‌شه گریه‌هات
آره داد می‌زنه چشات منو کم داره نگات
دلت هنوزم منو می‌خواد
تو بری از اینجا میاد یکی دیگه به جات
باز شروع می‌شه گریه‌هات

یکیو می‌خوام که رو دلم پا نذاره
یکی که همیشه باشه و تنهام نذاره
که سریع ساکشو نبنده بره
یه کسی که اصاً حوصله دعوا نداره

یکیو میخوام که مسکّن باشه
نه یه کسی مث تو که اینقد سنگ‌دل باشه
مهربون باشه یه ذره دلش
یه کسی که مث اون تو آدما کم پیدا شه

داره داد می‌زنه چشات منو کم داره نگات دلت هنوزم منو می‌خواد
تو بری از اینجا میاد یکی دیگه به جات باز شروع می‌شه گریه‌هات
آره داد می‌زنه چشات منو کم داره نگات
دلت هنوزم منو می‌خواد
تو بری از اینجا میاد یکی دیگه به جات
باز شروع می‌شه گریه‌هات