متن ترانه
از هُرمِ نفسهایت، بر صورتِ بیروحم، در لحظهی دیدارت،
تب کرده چو خورشیدم
فانوسِ خیالت را، در باد رها کردم. ای همنفسِ آتش!
در یادِ تو تبعیدم.
خاموشم و میسوزم.
میباری و میسوزم.
در آتشِ افسوسم،
میسوزم و میسوزم.
من خاطرهی خویشم، روزی که گذر کردی،
چون ریشهی محکومی، در فکرِ تبر ماندم.
در دفترِ افکارم، آتشکدهای پنهان،
از یادِ تو میگوید، هر بار تو را راندم!
برگرد به آغوشم، در اوجِ زمستانم،
یک مشت غزل دارم، تصویرِ تو تنپوشم!
در زلفِ تو یخ بسته، گلهای جنونِ من،
ای سایهی خوشبختی!
از اشکِ تو مینوشم!
خاموشم و میسوزم.
میباری و میسوزم.
در آتشِ افسوسم،
میسوزم و میسوزم...
دیدگاهها
عالی بود کلی این آهنگ رو میخونم
افزودن یک دیدگاه جدید