16 مرداد 1400
اثری از:
آهنگساز:
تنظیمکننده:
میکس و مستر:
ناشر:
موسسه کوبان
طراح کاور:
بهزاد خضرلو، هانیه نایب زاده
متن ترانه
یاد از آن روزی که بودی زهره یار من
دور از چشم رقیبان در کنار من
حالیا خالی است جایت ای نگار من
در شام تار من آخر، کجایی زهره
یاد داری زهره آن روزی که در صحرا
دستاندر دست هم گردشکنان تنها
راه میرفتیم و در بین شقایقها
بود عالم ما را، لطف و صفایی زهره
بود هنگام غروب و آن روز افق زیبا
ایستادیم از برای دیدنش آنجا
تکیه تو بر سینهام دادی سر خود را
گفتیم و ما تنها، بس رازهایی زهره
چون یقین کردی که در عشقت گرفتارم
طرد گشتی و نمودی این چنین خوارم
خود نکردی فکر آخر نازنین یارم
من همچو تو دارم، آخر خدایی زهره
دیدگاهها
واقعا عالی بود موفق باشی
عاااااااااااالی، و فوق العاده، خیلی زیباااااااا، خیلی دلچسب....
Besiaar ziba
عالی بود
افزودن یک دیدگاه جدید