برنامه یاد بعضی نفرات
 
آهنگساز :
در مسیر تلفیق
آهنگساز :
  • جراحت
با اين‌که تنها چند سال است که آريا عظيمي‌نژاد وارد عرصة موسيقي فيلم و سريال شده اما با همان نخستين آثارش توانست جايگاه خودش را به عنوان آهنگ‌سازي آينده‌دار و مستعد محكم سازد.. اولين کار برجسته‌اش در تلويزيون آخرين گناه نيز يك سريال مناسبتي بود كه اتفاقاً در ماه رمضان پخش شد. از همان سال به بعد هم عظيمي‌نژاد هر سال در ماه رمضان در تلويزيون به عنوان آهنگ‌ساز يكي از سريال‌ها حضوري مستمر داشته است. نکتة جالب در كارهاي او سبکي است که از همان روز اول تا الان تغيير چنداني نکرده است. چنين روندي حاصل ديدگاه و تفکري است که در كار او وجود دارد. عظيمي‌نژاد از ابتدا براي خودش شيوه‌اي نو برگزيد که تلفيقي بود از آواهاي موسيقي مقامي و نواحي ايران و سازهاي الکترونيکي. شايد همين تلفيق باعث شد تا نام او زودتر از آن‌چه که بايد سر زبان‌ها بيفتد و همواره پر كار بماند. موسيقي سريال جراحت هم خارج از سبک و سياق کارهاي گذشتة او نيست. به‌راحتي مي‌شود شباهت‌هاي زيادي ميان موسيقي آخرين گناه و او يک فرشته بود با كارهاي سينمايي‌اش مثل طلا و مس پيدا کرد. در جراحت جداي از هم‌نشيني سازهاي موسيقي بومي در کنار سازهاي الکترونيک، سازهاي کوبه‌اي نيز نقش پررنگي دارند. همين کوبه‌اي‌ها هستند که به روايت فضاي پرکشمکش داستان کمک مي‌کنند. از آن طرف هم سازهاي کششي نقش ويژه‌اي دارند که کلاً در فضاسازي داستاني خوب عمل مي‌کنند و نه تنها به حجم موسيقي و پر کردن فضا کمک مي‌کنند که به بار غم و اندوه ماجرا هم مي‌افزايند. در کنار اين‌ها که علاقه‌هاي اصلي عظيمي‌‌نژاد در اين موسيقي هستند، هر از گاهي زخمه‌اي روي سازهاي مضرابي، گذشت زمان را نشان مي‌دهد و مخاطب را با زندگيِ در حال گذار شخصيت‌هاي داستان همراه مي‌کند. البته اين ضرباهنگ‌ها اکثراً براي ساز گيتار و حتي گيتار الکترونيک طراحي شده‌‌اند. عظيمي‌‌نژاد در انتخاب سبک موسيقي در جراحت گاه پا را از محدوده‌اي که طي اين سال‌ها براي خودش فرض کرده هم فراتر مي‌گذارد و سر از شيوه‌هايي مثل متال و هوي‌متال در‌مي‌آورد. فضاهايي که به حال و هواي پر از اشک و آه سريال جراحت مي‌آيد و سياهي روزگار شخصيت‌ها را به خوبي بازگو مي‌کند. با اين‌ حال او خودش را هيچ‌وقت از ملودي دور نمي‌کند و در پي هر حرکت فرمي، ملودي اصلي موسيقي‌اش که با گيتار نواخته مي‌شود را حفظ مي‌كند. اين ملودي اصلي بيش‌تر يک کار پاپ محسوب مي‌شود تا چيز ديگري. آهنگ‌ساز جراحت هم چه در اين کار و چه در آثار قبلي‌اش نشان داده که هيچ‌وقت نه از به‌کارگيري سازهاي ناهمگون ترسيده و نه دلش نگران استفاده از ژانرهاي مختلف موسيقي در عرض پنج دقيقه مي‌شود. عظيمي‌‌نژاد دست خودش را تا جايي که جا دارد در انتخاب‌هايش باز مي‌گذارد. او به فکر تأثيرگذاري در لحظه‌هاست. بي‌شک چنين برخوردي با موسيقي را تنها مي‌شود در سريال، آن هم يک سريال هر شبي داشت و بعيد است فيلمي بتواند چنين حال و هواي پريشان و پراکنده‌اي را تاب بياورد.
استفاده از موسيقي کُرال با صداي غالب زن هم بخش ديگري از موسيقي جراحت را تشکيل مي‌دهد که البته با وفور شخصيت‌هاي زن در قصه و مصيبت‌هايي که مدام سرشان مي‌آيد مي‌خواند. عظيمي‌‌نژاد هرگز وجه دراماتيک را از موسيقي‌اش نمي‌گيرد، به‌خصوص اين‌که واقف است به داستاني که دارد در دل يک خانواده روايت مي‌شود و اگر دزد و پليس‌بازي هم هست از جنس سريال 24 نيست و ماجرا خانوادگي‌تر از اين حرف‌هاست که بخواهد يک‌راست سراغ استفاده از سازهاي کوبه‌اي و ريتم‌هاي تند و موسيقي با حجم بالا برود.
ترانة تيتراژ پاياني اين سريال هم خالي از بحث نيست. عظيمي‌‌نژاد که ثابت کرده آهنگ‌سازي آزاد است، اين بار خودش سراغ خوانندگي رفته تا ترانه‌اي در حال و هواي موسيقي خراسان با نيم‌نگاهي به موسيقي کُردي را روي دوبيتي‌هاي عبدالجبار کاکايي خوانده باشد.ان‌هم در حال و هواي موسيقي‌اي که در آن سازهاي موسيقي مقامي نقش بارزي دارند؛ از تنبور و تار و دوتار گرفته تا سنج و دف و سازهاي بادي/ چوبي. جالب اين‌جاست که در همين فضاهاي بومي‌اي هم که خلق مي‌کند، روراست نيست و پاي ارکستر را هم وسط مي‌کشد تا کسي يادش نرود که موسيقي جراحت ساختة آريا عظيمي‌‌نژادي است که عاشق تلفيق سازها و سبک‌هاست. جدای از اینها،هم موسیقی ترانه تیتراژ پایانی و هم موسیقی ترانه‌های دیگری که در جراحت شنیده می‌شوند بی‌شباهت به موسیقی درویشی و خانقاهی نیستند.ترانه‌هایی که در معیشت با دف و تنبور جایگاه اصلی خودشان را پیدا می‌کنند. ملودی که ترانه‌ها روی آن سوار است، ملودی‌های از نوع چرخشی است به این معنا که خط ملودی از اغاز ترانه تا انتهای آن بارها تکرار می‌شود اما به واسطه آواهای جانبی که در آن جای داده شده و صدای خواننده دیگری که فقط نقش وکالیست را کنار عظیمی‌نژاد بازی کرده است، موسیقی کلی اثر تکراری به نظر نمی‌رسد. اولین تجربه عظیمی‌نژاد در حوزه اجرای موسیقی تجربه موفقی است چرا که سبک موسیقی که انتخاب کرده با صدای بم خودش همخوانی خوبی دارد اما اینکه از این به بعد هم آیا قصد ادامه این مسیر را دارد و اینکه چه سبکی را برای خودش برمی‌گزیند از آن چیزهایی است که طی زمان مشخص می‌شود.

  • در مسير زاينده‌رود
حسن فتحي و احسان خواجه‌اميري همديگر را يافته و گذشته از اين، انگار همديگر را خوب شناخته‌اند. فتحي در کارهاي سينمايي‌اش سراغ خلعتبري مي‌رود و در کارهاي تلويزيوني‌اش طي چند سال اخير خواجه‌اميري را انتخاب کرده است. صحبت از خِست به خرج دادن هميشگي فتحي در استفاده از موسيقي زياد زده مي‌شود اما در در مسير زاينده‌رود ماجرا طور ديگري رقم خورده است. موسيقي در آخرين ساختة فتحي برخوردهاي کوتاه اما مداومي است که روي تصاوير مي‌آيد؛ موسيقي‌اي که اغلب با صداي يک تک‌ساز شنيده مي‌شود. اين تک‌سازها هستند که فرق مي‌کنند، گاه صداي پيانو است که پررنگ‌تر مي‌شود، گاه کمانچه، سنتور و... با اين حال استفاده از سازهاي ايراني کاملاً اولويت اول خواجه‌اميري است؛ سازهايي متنايب با حال و هواي تعزيه و يادآور اين سنت نمايشي. يعني درونمايه‌اي که با دنياي کار فتحي هم تطبيق دارد. با اين حال بهره‌گيري از آواهاي شبيه به تعزيه هم آن‌چنان پرحجم نيست که بقية موسيقي را صددرصد تحت‌الشعاع خودش قرار دهد.
موسيقي خواجه‌اميري موسيقي ملودي‌پرداز نيست حتي ترانه‌هايي هم که در ميانة بعضي قسمت‌ها اجرا مي‌شود، ترانه‌هايي نيستند که بشود به‌راحتي به خاطر سپردشان. هرچند بيش‌تر برگرفته از نوحه‌هاي مذهبي هستند اما نمي‌شود به راحتي ملودي‌شان را زمزمه کرد بلکه اکثراً فرم را به ملودي ترجيح داده‌اند. موسيقي در در مسير زاينده‌رود قرار نيست که کار ويژه و مهم‌تر از آن کاري که به چشم بيايد را انجام بدهد بلکه وظيفة اصلي‌اش کمک به بار حسي فيلم است، آن هم به سيستم خودش يعني استفاده بسيار کوتاه از سازهاي سلوي مختلف. هرجا هم که قرار است فضا حسي‌تر شود، موسيقي با آوا همراه مي‌شود. در ميان سازهاي مختلف کمانچه و پيانو در موسيقي در مسير زاينده‌رود نقش پررنگ‌تري را ايفا مي‌کنند. هرچند که به خاطر ذات ساز کمانچه و غم نهفته در آن، تاثيرگذاري لحظاتي که نواخته مي‌شود روي تصاوير بيش‌تر است. طبيعي هم هست که براي قصه‌اي که در اصفهان روايت مي‌شود و در خانة سنتي ملک‌منصور مسيب با آن معماري ويژه‌اش، نشود سازي را جايگزين سازهاي ايراني کرد. اما هوشمندي‌اي که خواجه‌اميري در ساخت موسيقي در مسير زاينده‌رود از خودش نشان داده، بهره‌گيري از سازهاي کلاسيک در مسير موسيقي ايراني بوده، يعني در واقع کاري که يک ارکستر موسيقي ملي ايراني انجام مي‌دهد. او ويلن‌ها، بادي‌/ چوبي‌ها و مسي‌ها را طوري کنار سنتور، تار و کمانچه چيده که همه در يک مسير حرکت مي‌کنند و اين کاري است که يک ارکستر ملي از عهدة آن برمي‌آيد.
با اینکه خواجه امیری آهنگسازی این مجموعه را هم به عهده داشته است اما کمتر کسی است که او را بیش از آنکه به عنوان خواننده بشناسد، او را یک آهنگساز بداند. هرچند خواجه‌امیری در "در مسیر زاینده‌رود" نشان داد که قریحه آهنگسازی هم دارد اما ترانه پایانی کار آنطور که باید و شاید از آب درنیامده. از احسان خواجه‌امیری که دقیقا به واسطه همین ترانه‌های تیتراژ خواننده معروفی شده است ساخت قطعه یکنواختی چون قطعه پایانی تیتراژ در مسیر زاینده‌رود بعید بود. این در حالی است که بسیاری از ترانه‌های تیتراژ او سر زبان مردم افتاده تا آنجا که در کنسرت‌هایش اغلب اجرای همین ترانه‌ها از او خواسته می‌شود.
در زمینه اجرا هم این ترانه کار ويژه‌اي در ميان کارهاي خواجه‌اميري محسوب نمي‌شود. هرچند که تم اميد در ترانه افشين يداللهي و اجراي خواننده وجود دارد که تا حدي از فضاي کلي موسيقي خواجه‌اميري در طول سريال فاصله گرفته اما کليت کار اتفاق ويژه‌اي نیست. طبیعی است که شاید اگر خواننده تازه‌کاری تیتراژ پایانی این مجموعه را به همین شکل اجرا می‌کرد، نوید ظهور یک خواننده جدید در موسیقی ایران را داده بود، اما با شهرت و تبحری که خواجه‌امیری طی این سال‌ها در اجرای ترانه پیدا کرده است این اثر کار شاخص و ماندگاری محسوب نمی‌شود. شاید بتوان اصلی‌ترین دلیل این مساله را در نبود فراز و فرودهای موسیقایی در این ترانه جستجو کرد که با وجود توانایی بسیار خوب احسان خواجه‌امیری در اجرای اوج‌های موسیقی این خواسته توقع بی‌جایی نباشد.

تاریخ انتشار : پنجشنبه 8 مهر 1389 - 00:00

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:09

به نظر من هیچکس مثل احسان نمی تونست تیتراژ در مسیر زاینده رود رو به این قشنگی بخونه............

الکی عیب رو صدای مردم نذارین...............احسان هم خودش عالیه هم صداش هم البوم جدیدش.........

پیشنهاد می کنم هرکی نخریده بره بخره چوووووووووون واااااقعا محشـــــــــــــــــــــــــره...................

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:09

با تشکر.
دانلود کامل موسیقی متن جراحت ٰبه زودی در سایت هواداران آریا عظیمی نژاد
WWW.ARYAFANS.IR

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:09

ممنون از سایت فوق العاده محشرتون:)
من به شخصه کارهای آقای عظیمی نژاد رو دوست دارم و از این آهنگسازی تلفیقیش لذت می برم. امیدوارم باز هم کارهای قشنگی از آریا عظیمی نژاد ببینیم...
با تشکر.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:09

البته اولین کار آقای عظیمی نژاد سریال "خانه ما" بود و در سریالهای مناسبتی نیز کار "او یک فرشته بود" یک سال قبل از آخرین گناه بود.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:09

البته فکر میکنم سریال پزشکان و کمین و چند سریال دیگه خیلی زود تر از خانه ما پخش شدند ولی درسته. کارهای تلویزیونی آری عظیمی نژاد ا از خانه ما به بعد شناخته شد

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:09

موسیقی متن جراحت در سایت هواداران آریا عظیمی نژاد منتشر شد
www.Aryafans.ir

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود آهنگساز : | موسیقی ما