برنامه یاد بعضی نفرات
 
گزارش تصویری و متنی این مراسم را اینجا ببینید و بخوانید؛
هفتاد و پنجمین نشست عصر شعر و ترانه به یاد استاد جلیل شهناز برگزار شد
موسیقی ما - سحر همتیان: هفتاد و پنجمین برنامه از سری نشست های عصر شعر و ترانه، روز پنج شنبه ششم تیر ماه به یاد  هنرمند فرهیخته موسیقی ایران، زنده یاد استاد جلیل شهناز، در تالار هنر فرهنگسرای ارسباران با اجرای عبدالجبار کاکایی برگزار شد.

پس از تلاوت آیاتی چند از قرآن مجید، پخش کلیپی از خلاصه نشست خرداد ماه و سرود جمهوری اسلامی ایران، عصر تابستانی شعر و ترانه آغاز شد.

از چهره ی های شاخص ادبیات و موسیقی کشور افرادی همچون: محمدعلی بهمنی، علیرضا آدینه، حمیدرضا گلشن، حامد عسگری، مونا برزویی، حامد ابراهیم پور، هادی خوانساری، مهدی ایوبی، میثم یوسفی، حسین غیاثی، مختار شبرنگ، مهرداد نصرتی، رستاک حلاج، محسن کریمی راهجردی، حسین صفا، حمید حافظی و بهیاد کریمی حضور داشتند.

موسیقی ابتدای برنامه، تکنوازی تار بود که بهنام هانی، به یاد شهنواز تار ایران، استاد جلیل شهناز قطعاتی را برای حاضران در سالن نواخت.

سپس عبدالجبار کاکایی به روی سن رفت و اثری از زنده یاد منوچهر آتشی، به نام "نعل بیگانه" را خواند:

آمدم ز گرد راه گرم و عریق ریز
 سوخته پیشانی ام ز تابش خورشید
مرکب آشفته یال خانه شناسم
 سم به زمین می زند که در بگشایید
 آمده ام تا به
 پای دوست بریزم
 بسته به ترکم شکار کبک و کبوتر
 پاس چنین تحفه خنده ایست که اینک
 می بردم یاد رنج و خستگی از سر
 دست نیازم گرفته حلقه در را
 سینه ام از شور و شوق در تب و تابست
 در بگشایید شیهه می کشد اسبم
 خسته سوارم هنوز پا به رکابست
 اما در بسته است
 صامت و سنگین
 سینه جلو داده است یعنی برگرد
 از که پرسم دوای این تب مرموز
 به چه گشایم زبان این در نامرد
...
کاکایی با تبریک موفقیت های اخیر میهن عزیزمان ایران، افزود: «امیدواریم در آینده شاهد رویکردهای جدید در حوزه فرهنگ و هنر باشیم و به نحو احسن از ظرفیت های جامعه هنری بهره برده شود».

سپس با گرامی داشت یاد و نام مرحوم جلیل شهناز و افسوس از فقدان این هنرمند شایسته و بنام موسیقی سنتی ایران، زندگی نامه آن بزرگ را برای حاضران خواند و به این نکته اشاره کرد که استاد شهناز علاوه بر تار، در نوازندگی تمبک، ویولن و همچنین آواز هم مهارت چشمگیری داشت. در همین رابطه کلیپی از تک نوازی تار استاد شهناز در سالن پخش شد.

کاکایی یادی کرد از محمد حسین شهریار و به این نکته اشاره کرد که شهریار یکی از علاقه مندان به تارنوازی استاد جلیل شهناز بوده و از همین رو در یکی از غزل هایش این علاقه را به قلم کشیده بوده است:
تار و پودم در اهتراز آرد
سیم سازِ ترانه پردازت
حیف نای فرشتگانم نیست
تا کنم ساز دل هم آوازت
وای از این مرغ عاشق زخمی
که بنالد به زخمه سازت
چون من ای مرغ عالم ملکوت
کی شکسته است بال پروازت
شور فرهاد و عشوه شیرین
زنده کردی به شور شهنازت
...
 
طبق گفته ی عبدالجبار کاکایی قرار بر این بود که در این نشست، محمد علی بهمنی و رسول یونان کارشناسی بخش های ترانه و شعر را به عهده داشته باشند ولی به دلیل عدم حضور رسول یونان، کارشناسی حوزه شعر را محمد علی بهمنی و کارشناسی حوزه ترانه را مهدی ایوبی و میثم یوسفی، بر عهده گرفتند تا عبدالجبار کاکایی را در نقد کارگاهی آثار شاعران و ترانه سرایان همراهی کنند.

بخش نقد با شعر خوانی حامد داراب آغاز شد و در ادامه برنامه از حضور شاعران و ترانه سرایانی همچون: فرهاد خوشخوان، مریم حائری، ایمان فرستاده، راضیه بهرامی، مهدی قهرمانی، احمد امیرخلیلی، سعید کیانی، الهام صداقتی، قریب، محمد حسین رشیدی، امید روزبهانی، علیرضا آدینه، نوای رحیمی پور، حسین بختیاری، حامد ابراهیم پور، صابر قدیمی، هادی خوانساری، امیرحسین کاکایی، مهدی اشرفی، مونا برزویی، حسین صفا و آقای مقدم استفاده شد.

در ابتدای بخش نقد، میثم یوسفی در باب ممیزی های موجود در فضای هنری صحبت کرد و گفت: «هیچ وقت کسی حق و اجازه جلوگیری از تولید آثار یک هنرمند را نخواهد داشت. فرصت ها را نباید از بین برد وگرنه جلوی راه پیشرفت هنر گرفته خواهد شد. آثار هنری باید خلق شوند و بعد از عرضه، مخاطب در مورد پذیرش و یا ارتباط برقرار کردن با اثر و نقاط قوت و ضعفش تصمیم بگیرد».

عبدالجبار کاکایی در همین رابطه افزود: «به یقین همه در این موضوع اتفاق نظر داریم که قلم نباید بنا بر ترس از ممیزی های موجود، ننویسد و از شکوفایی اش جلوگیری شود».

در ادامه محمد علی بهمنی در نقدر یکی از آثار خوانده شده گفت: «ما به ذات شعر که فکر کنیم، در می یابیم که نمی توانیم و نباید ابتدا بیاندیشیم و  سپس شعر بگویم به عبارتی فرد نباید خود را مجبور به شعر گفتن کند، به موازات و بنا بر اندیشه اش. شاعر باید فقط بنویسد... صرفن پرداختن به بازی های زبانی و ایجاد صنعت های مختلف در شعر گاهی نشان از پیش اندیشی دارد و نه خلاقیت شاعرانه».

کاکایی این نکته را تأیید کرد و گفت: «شاعر بهتر است به عالم ناهوشیاری تن بدهد و البته این نکته قابل انکار نیست که در ترانه اندکی اندیشه رو به جلو و از پیش تعیین شده با توجه به بازار و مخاطب ترانه، نیاز است».
مهدی ایوبی افزود: «ترانه فرصتی است که اگر بخواهیم اثر با مخاطب ارتباط برقرار کند، باید خصوصن در ترکیب ها ی موجود، حتی بعد از خلق ترانه، تغییراتی ایجاد شود. سعی ترانه سرا بر این باشد که اثرش بیشتر به سمت و سوی محاوره بودن پیش رود. از این رو، ترانه به شکلی نیست که ما آن را وحی منزل بدانیم. می توان تلاش کرد که زبان را با تفکر از پیش تعیین شده به زبان عامیانه نزدیک کرد و چه قبل از خلق اثر و چه بعد از آن دقیق تر  به مخاطب و آهنگسازی و ... اندیشید».

محمد علی بهمنی در ادامه برنامه این موضوع را بیان کرد که گاهی در برخی آثار شاعران امروز، علی رغم عدم ضعف های فنی، با نگاه ها و بیان های کهنه و قدیمی مواجه می شویم.

نسل امروز گاهی دیده می شود که در جا می زنند. باید به دنبال چرایی این مسئله باشیم که در روزگار بعد از نیما آثاری شنیده می شود که جهان بینی 100سال گذشته را برای ما تداعی می کنند.

کاکایی افزود: «استفاده از عناصر زیبایی شناسی دنیای قدیم، نوعی سوء استفاده است. باید مصالح از پیش آماده شده گرفته شود، اما با توجه به دنیای امروزمان پالایش داده شوند و بعد از تبدیل شدن به نگاه های شاعرانه، به خلق اثری نو بیانجامد».

محمد علی بهمنی برای پیشرفت بهتر برنامه و مغتنم شمردن این فرصت، پیشنهاد کرد که خصوصاً در نقد ترانه، یک نفر از اهالی دنیای موسیقی هم در جمع کارشناسان حضور داشته باشد تا بتوان از دیدگاه آنها هم استفاده کرد و آثار ترانه سرایان از منظر اهالی موسیقی بررسی شوند که چقدر قابلیت ترانه شدن و به اجرا درآمدن را دارند.

بهمنی در نقدر اثری دیگر این نکته را یادآور شد که گاهی مخاطب در مواجه شدن به اثر متوجه می شود که شاعر با جهان بینی منحصر به فرد خود غزل به روزی ارائه کرده است ولی با این وجود، نتوانسته از ظرفیت غزل به طور کامل استفاده کند. با نپرداختن ترکیب ها و تصویرها و همچنین به طور مثال استفاده از حشوها و به کار بردن فعل های اضافی، نقاط ضعفی به شکل واضح به چشم می خورد.

در بخش موسیقی میانی برنامه، قطعه «کمک کن» با ترانه ای از عبد الجبار کاکایی و ملودی و تنظیم بهنام کریمی، توسط حمید حافظی اجرا شد. بهیاد کریمی نیز با تک نوازی پیانو حافظی را همراهی کرد.

مهدی ایوبی گفت: «گاهی تصویرهای نو توسط شاعر خلق می شوند ولی به شکلی مطلوب و پر قدرت این تصاویر پرداخت نمی شوند و شاید حتی به دلیل کوتاهی شاعر، خلاقیت وی از بین برود و مخاطب نتواند از اثر لذت ببرد».

کاکایی به این نکته اشاره کرد که اگر هنرمند در کنار تصاویر و مضمون های تازه اش، پایبندی به وزن عروضی هم داشته باشد مسلماً نه تنها جلوی شکوفایی اثر گرفته نمی شود بلکه رعایت صحیح اوزان عروضی باعث می شود قدرت شاعر و شعرش بهتر نمایان شود.

محمد علی بهمنی گفت: «امروز بعضی از حشوهای غیر مستقیم در ترانه دیده می شود که اگر نباشد، ترانه قوی تر خواهد بود».

در همین رابطه مهدی ایوبی افزود: «به عقیده من، ترانه سرا باید به زبان عامیانه نزدیک شود و به همین دلیل بعضی از عبارات ممکن است در زبان کلاسیک حشو محسوب شوند ولی چون در زبان محاوره استفاده می شوند به کار بردن آنها در ترانه حشو نیست».

میثم یوسفی بر این موضوع تأکید کرد که وظیفه شاعر و ترانه سرا حفظ ارزش های زبانی است و نباید به دلیل استفاده های عامیانه از بعضی ترکیب ها و محاوره بودن ترانه، این وظیفه اصلاح زبان عامیانه از عهده ترانه سرا برداشته شود. پایبندی به زبان اصیل و سالم پارسی و رعایت دستور زبان، موضوع قابل توجهی است که ابتدا هنرمند باید آن رعایت کند.

بهمنی گفت: «گاهی شاعران از تصاویر و مضامین به کاربرده شده توسط شاعری دیگر استفاده می کنند. طبیعتاً تقلید صرف پذیرفته نیست. ولی اگر آنقدر قدرتمند توانسته باشد از آن تصاویر بهره بگیرد و اثری کاملاَ متفاوت و نو ارائه کند، نه تنها ضعف نیست بلکه ارزشمند هم خواهد بود. واژه تکراری ست ولی استفاده از آن باید متفاوت و منحصر به فرد باشد. به طور مثال استفاده های حافط از آثار دیگران در غزل هایش نه تنها تقلید صرف نیست بلکه نگاه جدیدی را به مخاطب انتقال می دهد. از ارزش های زبان و شعر کلاسیک این است که گاهی مخاطب با خوانش های متفاوت برداشت های مختلفی از اثر خواهد داشت».

بهمنی ادامه داد: «این ایراد در برخی از غزل های امروز به چشم می خورد که صرفاَ شاعر به چینش زیبای واژگان و یک تصویر کوتاه در تک بیت ها بسنده می کند . توانایی این را ندارند که تصویرهای موجود را با استفاده از قدرت شاعری و دانسته های خود به شکل گسترده ارائه دهد. به طور مثال وسعت نگاه و تصاویر در اشعار فروغ فرخزاد مثال زدنی ست».

در ادامه برنامه عبدالجبار کاکایی شعری از بانوی غزل ایران، سیمین بهبهانی را برای اهالی شعر و ادب خواند:

کودک روانه از پی بود
نق نق کنان که: من پسته
"پول از کجا بیاورم من؟"
زن ناله کرد آهسته
کودک دوید در دکان
پایی فشرد و عری زد
گوشش گرفت دکان دار
"کو صاحبت زبان بسته؟"
مادر کشید دستش را
" دیدی که آبومان رفت؟"
کودک سری تکان می داد
دانسته یا ندانسته
...
بهمنی در آخر این نکته را یادآور شد که هم شاعران و هم ترانه سرایان، روزها با آثارشان زندگی کرده اند و آنها را زیسته اند، سپس قلم به دست گرفته آن ها را در قالب واژگان ریخته اند . پس با یک بار شنیدن اگر بخواهیم واقعن به عنوان منتقد اثری را نقد کنیم ما را از دایره انصاف خارج می کند. و ما جمعی هستیم که این نکته را پذیرفته ایم و به دنبال افزایش دانسته هایمان به تبادل تجربه ها می پردازیم و تلاشمان بر این است که گامی به سوی پیشرفت شاعران و ترانه سرایان و در کل جامعه هنری برداریم.
در بخش بعدی، اجرای زنده موسیقی پایانی برنامه بر عهده رستاک حلاج بود که دو قطعه از آثارش را همراه با تکنوازی گیتار، برای حاضران در سالن اجرا کرد، با استقبال و تشویق حضار، این بخش نیز به پایان رسید.
در روزی گرم و تابستانی، حاضران در فرهنگسرای ارسباران، نشست مشترک اهالی ادبیات و موسیقی را سپری کردند. با اعلام اسامی علیرضا آدینه و مریم حائری به عنوان برگزیدگان حوزه های شعر و ترانه، نشست تیرماه عصر شعر و ترانه پایان یافت.
 
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 13 تیر 1392 - 15:06

دیدگاه‌ها

شنبه 15 تیر 1392 - 01:31

همه چیز مثل همیشه عالی بود
عکس هام که حرف ندارن

شنبه 15 تیر 1392 - 13:01

قبلا بیشتر تو این نشست چهره ها حضور داشتند

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود هفتاد و پنجمین نشست عصر شعر و ترانه به یاد استاد جلیل شهناز برگزار شد | موسیقی ما