حضور پررنگ ستارههای سینما در عالم خوانندگی
خانمهای عزیز! لطفا به بازیگریتان ادامه دهید
موسیقی ما ـ معلوم نیست یک تب داغ واگیردار است یا یک چشم و همچشمی معمولی. شاید هم باید اسمش را یکجور سرگرمی مفرح گذاشت. در هر صورت موسیقی به همهی ما آرامش و احساس خوب میدهد؛ اما چه میشود که بعضیها فکر میکنند، فقط با خواننده شدن و کنسرت دادن است که میتوانند به ساحت این هنر اظهار ارادت کنند؟ چرا آنها فکر میکنند، «کنسرت» یکجور دورهمی است؟
خیلی وقت است که شاهد روی آوردن هنرمندان عرصهی بازیگری به عرصهی خوانندگی هستیم. هنرمندانی که هرکدام در جایگاه اصلی خود یک وزنه محسوب میشوند؛ اما بعد از مدتی با خودشان به این نتیجه میرسند که صدای خوبی دارند و حتما وقت انتشار آلبوم و برگزاری کنسرتشان رسیده است؛ اما وقتی پیشینهی هنری آنها را جستجو میکنید، هیچ دورهی آکادمیک و یا حتی تجربی و آموزشی در زمینهی موسیقی از آنان نمیبینید.
آنها با پشتوانهی مالی و اعتبار هنری که نزد مردم دارند، با استقبال خوبی هم مواجه میشوند؛ اما تا بحال کدامیک از آنها یک اتفاق مهم موسیقایی را رقم زدهاند؟ جالب است، حالا میبینیم که خانمها گوی سبقت را از آقایان ربودهاند و یکی پس از دیگری در مهمترین تالار شهر کنسرت میدهند یا به همخوانی در آلبومهای مختلف میپرازند؛ بدون اینکه فکر کنند اثرآنها قرار است، چه حرف جدیدی در موسیقی داشته باشد یا چقدر به اعتبار حرفهایشان خدشه وارد میکند؟
شاید این پرسش برایتان پیش بیاید که چرا بسیاری از هنرمندان اروپایی و آمریکایی در زمینهی بازیگری و موسیقی به صورت توامان و بسیار حرفهای فعالیت میکنند و کسی هم به آنها انتقاد نمیکند؟
بله؛ الویس پریسلی، مادونا، جنیفر لوپز، جان تراولتا و خیلیهای دیگر ستارههای موسیقی و سینما هستند. به دلیل اینکه آنها ستارگانی تکبعدی نیستند و از سنین پایین در مدارس مخصوص، این هنرها را به صورت توامان آموزش دیدهاند. یعنی به بهترین نحو ممکن و با دانش آکادمیک آواز میخوانند و از طرفی به بهترین نحو بازیگرند. هنر، سرگرمی آنها نیست؛ بلکه حرفه و اعتبارشان است.
از آنجا که برگزاری کنسرت بانوان اینروزها بدجوری روی بورس است و تازهکارها به راحتی در تالاری که مخصوص هنرمندان درجه یک است، کنسرت میدهند با پری ملکی (خوانندهی پیشکسوت) همصحبت شدهایم. او یکی از قدیمیهاست و سالهای سال هم کنسرت بانوان برگزار کرده است.
او میگوید: «اگر ما در جامعهای زندگی میکردیم که فضای هنر در آن مثل کشورهای غربی آزاد و باز بود، قطعا تعاریف دیگری داشتیم. در جوامع غربی هنرمند هرکاری که دلش بخواهد، ارائه میدهد. حالا چه مخاطب داشته باشد؛ چه نداشته باشد. هیچکس هم نیست که به او خرده بگیرد. از کشورهایی میگویم که فضا برای همهی هنرمندان آنجا همسطح و یکسان است و همه در آن اجازهی کار کردن دارند.»
پری ملکی ادامه میدهد: «این در حالی است که ما هنوز در جامعهای زندگی میکنیم که نمیدانیم، تکلیفمان چیست؟ نمیدانیم، هویت داریم یا نداریم؟ برای هر اجرا باید مراحل طولانی سپری کنیم و به سختی اجراهایمان را در تالاری مثل وحدت روی صحنه ببریم. در این شرایط دلمان میسوزد که یکی از گرد راه میرسد و پایش را در این مسیر میگذارد.»
خوانندهی گروه «خنیا» همچنین میگوید: «ما که شغل و حرفهمان خوانندگی است، باید به سختی کار کنیم. اما بعضیها چون پشتوانهی مالی قوی دارند و سینماگر هستند به راحتی وارد عرصه میشوند. چرا آثارشان را در یک محفل خصوصی عرضه نمیکنند؟ چرا مسئولین چنین اجازهای میدهند؟ چرا وقتی شرایط برای اهالی موسیقی انقدر سخت است، یک نفر میآید و مثلا به اسم تئاتر 60 شب در تالار وحدت کنسرت میدهد؟»
وقتی دربارهی کیفیت چنین کنسرتهایی از او میپرسیم، پاسخ میدهد: «شک ندارم که کنسرتهای بیکیفیتی هستند. متاسفانه به طور کلی کنسرتهای بانوان مدتی است که به خودی خود بیکیفیت هستند؛ با اینکه برگزارکنندگان آنها آموزشدیدهی موسیقیاند.»
او ادامه میدهد: «اگر هم این خانمهای بازیگر در زمینهی موسیقی آموزش دیدهاند، تالار وحدت نباید گام اول آنها باشد. میتوانند از اجرا در یک فرهنگسرا کارشان را شروع کنند. اگر کنسرت در تالار وحدت انقدر راحت است، پس دیگر اینهمه قوانین و درجهبندی هنرمندان برای چیست؟ بنده پس از 30 سال کار، هنوز باید در شوراهای مختلف مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرم اما بعضیها...»
ملکی در پایان سخنانش هم با بیان خاطرهای گفت: «باور کنید، چند وقت پیش یکی از کارگردانان مطرح از من خواست که در فیلمش بازی کنم و آواز بخوانم اما به او پاسخ دادم که حرفهی من خوانندگی است و بازیگری پیشهام نیست. گفتم اگر بخواهی در فیلمت میخوانم اما محال است که در آن بازی کنم!»
این در حالی است که علیاکبر صفی پور ـ مدیرعامل جدید بنیاد رودکی ـ قول داده است که تمام تلالش را میکند تا به شان هنری تالار وحدت خدشه وارد نشود.
او به سایت موسیقی ما میگوید: «اگر گاهي شاهد اجراي چنين برنامه هايي در تالار بودهايم، در واقع زمان خالي تالار وحدت به آن هنرمندان اختصاص پيدا كرده است. فكر نكنيد كه بنياد رودکی براي پول تالار را به همه اجاره ميدهد. آن طرف ماجرا را هم ببينيد كه هنرمندان هم دوست دارند، برنامه خود را به بهترين نحو و در بهترين سالن اجرا كنند. قطعا آن هنرمند هم تلاش مي كند، برنامه اي درخور اجرا کند.»
حالا فارغ از هر جور وجاهت و شان هنری نظر شما در این باره چیست؟ فکر میکنید، وارد شدن بازیگران به عرصهی موسیقی که صرفا جنبهی سرگرمی دارد، اتفاق خوبی است؟
خیلی وقت است که شاهد روی آوردن هنرمندان عرصهی بازیگری به عرصهی خوانندگی هستیم. هنرمندانی که هرکدام در جایگاه اصلی خود یک وزنه محسوب میشوند؛ اما بعد از مدتی با خودشان به این نتیجه میرسند که صدای خوبی دارند و حتما وقت انتشار آلبوم و برگزاری کنسرتشان رسیده است؛ اما وقتی پیشینهی هنری آنها را جستجو میکنید، هیچ دورهی آکادمیک و یا حتی تجربی و آموزشی در زمینهی موسیقی از آنان نمیبینید.
آنها با پشتوانهی مالی و اعتبار هنری که نزد مردم دارند، با استقبال خوبی هم مواجه میشوند؛ اما تا بحال کدامیک از آنها یک اتفاق مهم موسیقایی را رقم زدهاند؟ جالب است، حالا میبینیم که خانمها گوی سبقت را از آقایان ربودهاند و یکی پس از دیگری در مهمترین تالار شهر کنسرت میدهند یا به همخوانی در آلبومهای مختلف میپرازند؛ بدون اینکه فکر کنند اثرآنها قرار است، چه حرف جدیدی در موسیقی داشته باشد یا چقدر به اعتبار حرفهایشان خدشه وارد میکند؟
شاید این پرسش برایتان پیش بیاید که چرا بسیاری از هنرمندان اروپایی و آمریکایی در زمینهی بازیگری و موسیقی به صورت توامان و بسیار حرفهای فعالیت میکنند و کسی هم به آنها انتقاد نمیکند؟
بله؛ الویس پریسلی، مادونا، جنیفر لوپز، جان تراولتا و خیلیهای دیگر ستارههای موسیقی و سینما هستند. به دلیل اینکه آنها ستارگانی تکبعدی نیستند و از سنین پایین در مدارس مخصوص، این هنرها را به صورت توامان آموزش دیدهاند. یعنی به بهترین نحو ممکن و با دانش آکادمیک آواز میخوانند و از طرفی به بهترین نحو بازیگرند. هنر، سرگرمی آنها نیست؛ بلکه حرفه و اعتبارشان است.
از آنجا که برگزاری کنسرت بانوان اینروزها بدجوری روی بورس است و تازهکارها به راحتی در تالاری که مخصوص هنرمندان درجه یک است، کنسرت میدهند با پری ملکی (خوانندهی پیشکسوت) همصحبت شدهایم. او یکی از قدیمیهاست و سالهای سال هم کنسرت بانوان برگزار کرده است.
او میگوید: «اگر ما در جامعهای زندگی میکردیم که فضای هنر در آن مثل کشورهای غربی آزاد و باز بود، قطعا تعاریف دیگری داشتیم. در جوامع غربی هنرمند هرکاری که دلش بخواهد، ارائه میدهد. حالا چه مخاطب داشته باشد؛ چه نداشته باشد. هیچکس هم نیست که به او خرده بگیرد. از کشورهایی میگویم که فضا برای همهی هنرمندان آنجا همسطح و یکسان است و همه در آن اجازهی کار کردن دارند.»
پری ملکی ادامه میدهد: «این در حالی است که ما هنوز در جامعهای زندگی میکنیم که نمیدانیم، تکلیفمان چیست؟ نمیدانیم، هویت داریم یا نداریم؟ برای هر اجرا باید مراحل طولانی سپری کنیم و به سختی اجراهایمان را در تالاری مثل وحدت روی صحنه ببریم. در این شرایط دلمان میسوزد که یکی از گرد راه میرسد و پایش را در این مسیر میگذارد.»
خوانندهی گروه «خنیا» همچنین میگوید: «ما که شغل و حرفهمان خوانندگی است، باید به سختی کار کنیم. اما بعضیها چون پشتوانهی مالی قوی دارند و سینماگر هستند به راحتی وارد عرصه میشوند. چرا آثارشان را در یک محفل خصوصی عرضه نمیکنند؟ چرا مسئولین چنین اجازهای میدهند؟ چرا وقتی شرایط برای اهالی موسیقی انقدر سخت است، یک نفر میآید و مثلا به اسم تئاتر 60 شب در تالار وحدت کنسرت میدهد؟»
وقتی دربارهی کیفیت چنین کنسرتهایی از او میپرسیم، پاسخ میدهد: «شک ندارم که کنسرتهای بیکیفیتی هستند. متاسفانه به طور کلی کنسرتهای بانوان مدتی است که به خودی خود بیکیفیت هستند؛ با اینکه برگزارکنندگان آنها آموزشدیدهی موسیقیاند.»
او ادامه میدهد: «اگر هم این خانمهای بازیگر در زمینهی موسیقی آموزش دیدهاند، تالار وحدت نباید گام اول آنها باشد. میتوانند از اجرا در یک فرهنگسرا کارشان را شروع کنند. اگر کنسرت در تالار وحدت انقدر راحت است، پس دیگر اینهمه قوانین و درجهبندی هنرمندان برای چیست؟ بنده پس از 30 سال کار، هنوز باید در شوراهای مختلف مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرم اما بعضیها...»
ملکی در پایان سخنانش هم با بیان خاطرهای گفت: «باور کنید، چند وقت پیش یکی از کارگردانان مطرح از من خواست که در فیلمش بازی کنم و آواز بخوانم اما به او پاسخ دادم که حرفهی من خوانندگی است و بازیگری پیشهام نیست. گفتم اگر بخواهی در فیلمت میخوانم اما محال است که در آن بازی کنم!»
این در حالی است که علیاکبر صفی پور ـ مدیرعامل جدید بنیاد رودکی ـ قول داده است که تمام تلالش را میکند تا به شان هنری تالار وحدت خدشه وارد نشود.
او به سایت موسیقی ما میگوید: «اگر گاهي شاهد اجراي چنين برنامه هايي در تالار بودهايم، در واقع زمان خالي تالار وحدت به آن هنرمندان اختصاص پيدا كرده است. فكر نكنيد كه بنياد رودکی براي پول تالار را به همه اجاره ميدهد. آن طرف ماجرا را هم ببينيد كه هنرمندان هم دوست دارند، برنامه خود را به بهترين نحو و در بهترين سالن اجرا كنند. قطعا آن هنرمند هم تلاش مي كند، برنامه اي درخور اجرا کند.»
حالا فارغ از هر جور وجاهت و شان هنری نظر شما در این باره چیست؟ فکر میکنید، وارد شدن بازیگران به عرصهی موسیقی که صرفا جنبهی سرگرمی دارد، اتفاق خوبی است؟
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 23 تیر 1395 - 12:22
دیدگاهها
سلام و ممنون از گزارش خوبتون
به نظر من تا وقتی هنوز هنرمندان حرفهای موسیقی ما مهجو هستند و در برگزاری برنامههایشان با مشکل مواجهند، فعالیت پراکنده و غیرحرفهای عدهای از دوستان سینمایی وجاهت ندارد و توجه بیمورد به آنها موجب سرخوردگی و داسردی جامعه موسیقی ایران است.
منم کاملا مخالفم با حضور اهالی سینما در موسیقی ... نه تنها اهالی سینما بعضی از فوتبالیست ها نمیدونم چی فکر میکنند میرند اهنگ میخونند .
مثال : گلزار از سینما
پژمان جمشیدی از اهالی فوتبال
«اگر هم این خانمهای بازیگر در زمینهی موسیقی آموزش دیدهاند، تالار وحدت نباید گام اول آنها باشد. میتوانند از اجرا در یک فرهنگسرا کارشان را شروع کنند. »
تالار وحدت مخصوص هنرمندانی است که دارای درجه هنری ممتاز هستند.
البته در این که کیفیت کار ارائه شده باید مطلوب باشه شکی نیست، ولی من کلا با رونق فعالیت بانوان در عرصه موسیقی موافقم. متاسفانه بانوان به نسبت استعدادها و توانایی هاشون، به دلیل محدودیت هایی که به صورت منطقی یا غیر منطقی وجود داره نتونستند فعالیت چشمگیری داشته باشند. اگر حضور زنان بازیگر یا دیگر رشته های هنری بتونه بعضی تابوها را بشکنه، توجه عمومی رو جلب کنه و باعث باز شدن راه برای دیگر بانوان بشه اتفاق خوبی هست. در ضمن فکر می کنم این دیدگاه که "اگر ما نیستیم و محدودیت داریم، دیگران هم نباید باشند"، غلطه! در واقع جهت اعتراض باید به سمت نهادهای مسوول باشه و رفع محدودیت ها برای همه. باید اجازه داد که افراد مختلف کار خود را ارائه دهند و این مخاطب خواهد بود که با استقبال یا عدم استقبالش همه چیز را مشخص خواهد کرد. به طور حتم خانم های بازیگر شاید در یکی دو اجرای اول به دلیل کنجکاوی مردم با استقبال مواجه شوند، اما اگر حرفی برای گفتن نداشته باشند، ماندگار نخواهند بود.
یک نکته دیگه این که، به نظرم تعداد آدم هایی که در کل موسیقی ایران، "اتفاقی" رقم زده اند به اندازه انگشتان دست هم نیست. قرار نیست همه پدیده باشند، اگر اجرا از نظر حرفه ای درست و دلنشین باشد اتفاق خوبی هست.
کاملا با استاد پری ملگی موافقم و ایشان رو یکی از ستودنی ترینها در زمینه موسیقی میدنم با توجه به محدودیتها که وجود داره دیگه بازیگرا نباید به این مشکل دامن بزنند .
افزودن یک دیدگاه جدید