برنامه یاد بعضی نفرات
 
گفتگو تفصیلی خبرگزاری تسنیم با عوامل نماهنگ «ایستاده‌ایم، تا آخرین قطره خون»-۱
کارگردان نماهنگ «ایستاده‌ایم، تا آخرین قطره خون»: سعی کردم مظلومیت یک دختر بچه را در برابر جنایت آمریکا نشان بدهم
عوامل نماهنگ «ایستاده‌ایم، تا آخرین قطره خون» با حضور در خبرگزاری تسنیم از فرآیند ساخت نماهنگ گفتند و درباره برخی انتقادات مطرح شده درباره نماهنگ توضیح دادند.
 
باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، چند سالی است که نماهنگهایی انقلابی در کشورمان ساخته می‌شوند، نماهنکهایی که بعضاً نه تنها در سطح کشور باعث ترویج روحیه انقلاب می‌شوند، گاهاً مرزها را نیز در می‌نوردند و تاثیرگذاری و ضریب نفوذ فرهنگی بالایی دارند. در جهان سرعت زده معاصر پرداخت به تولیدات کوتاه و اثرگذار مقبولیت بیشتری نسبت به تولیدات محتوایی پیچیده دارد، چرا که سرعت انتقال اطلاعات به مخاطبان کم حوصله امروزی کاری دشوار و در رقابت با جذابیت‌های نا مأنوس جهان معاصر باید از قدرت رقابت‌پذیری بالایی برخوردار باشد.
 
شاید کمتر کسی را بتوان پیدا کرد که بگوید، نماهنگ ایستاده‌ایم 1 که توسط چند جوان در سال 92 ساخته شد را ندیده باشد، نماهنگی که مورد تقدیر مقام معظم رهبری قرار گرفت و به سازندگان این نماهنگ فرمودند ساخت چنین کارهایی نباید متوقف شود و باید ادامه داشته‌باشد. قسمت دوم این نماهنگ با نام «ایستاده‌ایم، تا آخرین قطره خون» چند روزی است که رونمایی و با تشویقها و انتقاداتی روبه‌رو شده‌است. این نماهنگ موضوعی را انتخاب کرده که علی‌رغم برگزاری یادواره‌های مختلف مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته‌است. داستان شلیک موشک توسط ناوگان آمریکا در خلیج فارس به هواپیمای 655 ایران موضوعی بود که می‌توانست سالها و از دریچه‌های مختلف عرضه شود تا گوشه‌ از جنایات امریکا به ملت ایران را به نمایش بگذارد.
 
خبرگزاری تسنیم برای بررسی این نماهنگ و نحوه ساخت و پرداخت آن، از محمدباقر مفیدی کیا، کارگردان و نویسنده، محمدرضا شفاه تهیه‌کننده، حسین حقیقی خواننده و جواد مطوری مدیر جلوی‌های ویژه این نماهنگ دعوت به عمل آورده است که در ادامه بخش ابتدایی این گفتگوی تفصیلی را مشاهده می‌کنید:
 
آقای مفیدی کیا شما قاعدتاً یک طرح اولیه برای ساخت«ایستاده‌ایم تا آخرین قطر خون» نوشتید، چقدر از این طرح محقق شد و چقدر از آن محقق نشد؟ چرا که برای ساخت نماهنگ گاهی اول یک ترانه موجود است مبنای موسیقی و تصویر همان ترانه قرار می‌گیرد و گاهی یک تصویر مبناست و زمانی هم یک موسیقی بی‌کلام.
 
مفیدی کیا: من از جایی به پروژه اضافه شدم که نیمی از موسیقی بی‌کلام «ایستاده‌ایم1» ساخته شده بود، من رفتم در زیر پله‌ای که آقای شفاه داده بودند به دوستان، برای اولین بار اتود کار را شنیدم، بعد از آن یک طرح دادم و آن طرح کار شد که در نهایت به ساخت «ایستاده‌ایم 1» انجامید. برای «ایستاده‌ایم 2» هم، همین اتفاق افتاده من اول آمدم موسیقی کار را شنیدم و بعد دوستان گفتند که برای این کار احتمالاً باید برویم کنار ساحل و آنجا ضبط داشته باشیم، از آن زمان بود که  کار«ایستاده‌ایم، تا آخرین قطره خون» شروع شد.
 
عادت من این است که وقتی هر موسیقی را گوش می‌دهم تصاویر و صحنه‌هایی در ذهنم مجسم می‌شود، کم پیش می‌آید که این اتفاق برایم نیفتد،  مثلاً آهنگهای محسن چاوشی به آدم تصویرسازی می‌دهد و شرایطی را برایش مجسم می‌کند، بخشی از این هم بر می‌گردد به آن شعر، ملودی و سبکی که برای آن آهنگ انتخاب می‌شود.
 
من وقتی موسیقی ایستاده‌ایم2 را شنیدم اولین صحنه‌ای که در ذهنم تداعی شد، گروهی از جوانانی بودند که در برابر ناوگان آمریکا ایستاده‌اند و می‌خواهند جلوی این ناوگان ایستادگی، از همان اول اصلاً در فکر هواپیمای ایرباس نبودم.

بعد از آن به گروه موسیقی گفتم ادامه موسیقی را با این ذهنیت و داستان بسازند و اگر شاعر هم قرار است شعر بگوید با این دیدگاه و داستان شعر بگوید، یعنی مثلاً با آوردن کلمه کشتی در کلام، رجز خوانی کند، بعداً دیدم که مهمترین درگیری ما با ماجرای ناوهای آمریکایی ماجرای ایرباس بوده است، بنابراین از همین موضوع استفاده کردیم.
 
آهنگ «ایستاده‌ایم 2» در بخش اول آرام شروع و بعد یک کوبه دارد، ما آمدیدیم برای بخش کوبه‌ای این نماهنگ انفجار هواپیما را درنظر گرفتیم و بعد از آن کوبه یک فضای استرسی وارد نماهنگ می‌شود و بخش تقابل با ناوهای آمریکایی به میان می‌یاید.
 
عادتی که دارم این است که  از داخل موسیقی داستان را می‌نویسم، نه اینکه اول بنویسم بعد موسیقی بسازم. این که چقدر توانسته به ایده من نزدیک باشد، آن ایدآلی که در ذهن من است چیزی شبیه به فیلمهای هالیوودی است، بسیار دوست دارم به کیفیت آن فیلمها نزدیک شوم اما فعلاً فاصله بسیاری از آن داریم؛ چیزی که من می‌خواستم در اجرا و میزانسن به آن برسم، حدود 55 درصد از آن محقق شده است.
 

معمولاً در تمام نماهنگهای تولید شده، اول یک سناریو نوشته می‌شود بعد طبق آن سناریو، آهنگ و نما ساخته می‌شود، اما شما می‌فرمایید که اول موسیقی را می‌سازید بعد سناریو می‌نویسید، آیا این موضوع در ساخت نماهنگ معمول است؟
 
مفیدی کیا: نمی‌دانم این حرکت، حرکتی معمول است یا نه؛ اما معتقدم که اساساً وقتی یک شخص می‌خواهد کار هنر انجام دهد، باید چیزی را خلق کند. در ایستاده‌ایم1 هم یادم هست، دقیقاً واکنش من اینچنین بود، آقای شفاه وقتی موسیقی را به من دادند که گوش کنم، گفتم سناریو این موزیک باید به صورتی باشد که یکسری جوان، می‌آیند به صورت ناگهانی جلوی برج آزادی شروع می‌کنند به خواندن سرود ایستاده‌ایم.
 
معتقدم فیلمساز در وهله اول باید خود تاثیر بپذیرد از آن اثری که ساخته است، یعنی آن زمانی که من دارم تصور می‌کنم که آن طرف ناوگان آمریکا صف کشیده این طرف هم یک عده جوان صف می‌کشند، باید در آن صحنه اول خودم خشمگین شوم و دندان‌هایم را به هم فشار بدهم، احساس من وقتی این پروژه را می‌سازد باید اینگونه باشد که انگار می‌خواهم بروم جنگ، اگر این احساس در من به وجود نیاید قطعاً در بقیه عوامل و در نهایت در مخاطب به وجود نمی‌آید.
 
روشم کمی متفاوت است، من اگر قرار باشد اثری بسازم اول روزی  10 بار در یک ماه موسیقی آن اثر  را گوش می‌دهم، بعد مثلاً پلان چهاردهم در ذهنم می‌آید یا مثلاً سکانس دقیقه دوی کار که در ذهنم تداعی می‌شود، با خود می‌گویم دقیقه یک هم بهتر است فلان سکانس باشد، شاید چیزی غریب به یک ماه طول کشید که پازل سناریو «ایستاده‌ایم، تا آخرین قطره خون» در ذهنم تکمیل شود.
 
آقای حقیقی شما به عنوان خواننده سروده «ایستاده‌ایم، تا آخرین قطره خون» صدایی متناسب با فضای حماسی ندارید و خودتان گاهاً این موضوع را قبول دارید؟ چرا شما برای کار انتخاب شدید؟
 
حقیقی: در ایستاده‌ایم 1 با آقای شفاه و این تیم آشنا شدم، با «امید روشن بین» کار را شروع کردیم به کمک آقای شفاه، ایشان یک طرح و ایده‌ای داشتند که حتی اسمش ایستاده‌ایم نبود، بلکه ایستادگی بود. حدوداً یک ماهی را به مطالعه موسیقی برای این نماهنگ پرداختیم و تقریباً تمام موسیقی‌های حماسی را اعم از ایرانی و خارجی گوش کردیم، در نهایت به این نتیجه رسیدم که تلفیق مرثیه و حماسه می‌تواند کاری نو باشد. این که من به عنوان خواننده این نماهنگ انتخاب شدم برای بسیاری سؤال است، چرا که صدای من به هیچ عنوان صدای حماسی‌ای نیست و این که چرا از یک خواننده‌ای که صدایی پر قدرت‌تری دارد استفاده نشده است؛ اما تصمیمی که آقای روشن بین گرفت این بود که آن بخش حماسی را موسیقی و گروه کر متحمل شوند و خواننده کار هم بخشهای احساسی را برعهده بگیرد البته حماسه همراه با حزن نیز باید در صدای من بوجود می‌آمد.
 
به نظرم تلفیق اینها با هم ترکیب جالبی را  به وجود آورد که  البته بخش اصلی آن را فیلمنامه یا سناریو برعهده  داشت. ملودی کار را که ساختیم، آقای مفیدی کیا وارد پروژه شدند، از آن زمان به بعد جلسات به صورت مشترک  با تمامی عوامل برنامه انجام می‌شد. آن بخش «کشتی جنگی» در هیچ شعر حماسی قابل استفاده نیست اما در این نماهنگ ما استفاده کردیم و جواب گرفتیم، در نهایت هم تلفیق تمام نظرات و ایده‌ها شده نماهنگ «ایستاده‌ایم، تا آخرین قطره خون» که امروز شاهد آن هستید. «ایستاده‌ایم، تا آخرین قطره خون» به معنای واقعی کلمه نماهنگ بود یعنی به نحوی است که شما نمی‌توانید در آن نما را از آهنگ جدا کنید یا بلعکس.
 
مفیدی کیا: دو بار مجبور شدیم که به زمان موسیقی کار اضافه کنیم، یکی به وسط نماهنگ و دیگری آن بخش که طوفان شکل می‌گیرد و ناوگان آمریکا غرق می‌شود.
 
کار کمی خسته‌کننده نشده است، تصور می‌شود برخی سکانسها نماهنگ اضافی است.
 
مفیدی کیا: کار کمی طولانی شده است که البته دلیل دارد. ایستاده‌ایم1 ساختاری غیر سینمایی دارد؛  ایستاده‌ایم 2 چون قرار بود اتفاقی در وسعت پرده سینما باشد میزانسن، میزانسن سینمایی تعریف شده است. اشکال میزانسن  سینمایی این است که شما نمی‌توانید سکانسها را کوتاه کنید، شاید من نباید این کار را می‌کردم، شاید باید به همان روش ایستاده‌ایم1 عمل می‌کردم. ولی تصور من این است وقتی قرار است، صحنه‌های مانند طوفان را که فقط در صحنه‌های سینمایی یافت می‌شود، ببینیم قبل از آن باید مقدمه‌ای در شأن این صحنه داشته باشیم، می‌خواستم آرام آرام قصه جلو برود نه اینکه از همان صحنه ‌اول موسیقی شروع شود. در آن حالت بهترین گزینه برای میزانسن، میزانسن سینمایی بود. حالا شما با این میزانسن سینمایی، داستان متفاوت‌تری با سری اول می‌بینید، شما در ایستاده‌ایم2 عمق و وسعت را در صحنه ‌می‌بینید. در نهایت به نظر خودم هم مقداری کار طولانی شده است اما پرده عریض سینما دست فیلمساز را برای کوتاه کردن صحنه‌ها می‌بندد.
 
آقای مطوری شما سابقه کار جلوه‌های ویژه را در پروژه ‌های مختلف بر عهده داشته‌اید، اما این کار به ظاهر کوتاه تکیه زیادی به جلوه‌های ویژه داشته‌است. در ابتدا برآوردتان چه بود و ابعاد کار را چگونه ارزیابی کردید.
 
مطوری: چندین بار با آقای شفاه کار کرده‌ام؛ اما این پروژه کار متفاوتی بود، همینطور آقای مفیدی کیا که در فیلم قبلیشان هم درکنارشان بوده‌ام. روز اولی که این پروژه به من سفارش داده شد به آنها گفتم که این پروژه در توان من نیست اما در نهایت قبول کردم اما برای خودم یک چالش بود که آیا می‌توانم این کار را از آب و گل در بیاورم یا نه، کار که دکوپاژ شد و به من داده شد این ترس بیشتر شده و به خودم گفتم چطور این کار را باید بسازم، ولی سعی کردم تیمی را برای بخش جلوه‌های ویژه و رایانه‌ای جمع کنم که بتوانند از پس این دکوپاژ سنگین بربیایندو در نهایت شروع به کار کردیم.
 
در این سطح تا به حال کاری انجام نداده بودم یعنی برای خودم هم تازگی داشت، بعد از تکمیل استوری برد زمانی را از تیم تهیه‌ گرفتیم که تا با تیم جلوهای ویژه فکر کنیم که ساخت این کار چه مقدماتی را نیاز دارد و برآوردی اجرایی برای کار شد و بعد از سه ماه کار عملیاتی‌اش شروع شد. یک تیم 22 نفره، تعدادی به صورت تمام وقت و تعدادی دیگر به صورت منقطع در مجموع در بخش جلوه‌های ویژه نماهنگ کار می‌کردند. بخش اجرایی جلوهای ویژه دو تیم بودند، یکی تیم بچه‌هایی که سر صحنه بودند و دیگری افرادی که بخش رایانه‌ای کار بودند. کار صحنه‌ای نماهنگ به شدت سخت و دشوار بود، حتی از آنچه که تصورش را داشتیم سخت تر بود.
 
امکان این که این سکانسها را در استودیو ضبط کنید وجود نداشت؟مثلاً قایق را به استودیو می‌آوردید؟
 
مطوری: نه به هیچ عنوان، صحنه قایق دو پلان از کار را تشکیل می‌داد باقی صحنه‌ها را نمی‌شد در استودیو ضبط کرد.
 
بعد هم قرار شد که در ساحل برداشتها انجام شود، سعی کردیم تا جایی که ممکن بود استاندارد ساخته شود، در مورد پروسه نرم افزاریش هم که بسیار دشوار تر از کارهای سر صحنه‌اش بود؛ اما حضور کارگردان در تمام مرحله‌های ساخت باعث انرژی دادن به بچه‌های جلوه‌های ویژه می‌شد در اصل از یک جا به بعد آنقدر کار نرم افزاری سخت شده بود که واقعاً دیگر کم آورده بودیم، آقای مفیدی کیا باعث شد ما قوت قلب بگیریم، ما حتی در سینما هم چنین کارگردانهایی را نداریم که اینگونه با انرژی برای یک کار وقت بگذارد. در بحث فنی کار تیم تهیه بسیار کمک کردند چون بسیار از سخت افزارها را ما نداشتیم، تیم تهیه با سختکوشی تمام این سخت افزارها را برایمان تهیه کردند.
 
زمانی که در کل صرف ساخت این نماهنگ شد حدوداً دو سال بود اما زمانی که ما به صورت عملی درگیر کار بودیم، حدوداً هشت ماه بود.
 
آقای مفیدی کیا از دلیلتان برای اینکه این پروژه در استودیو کار نشد بگوید و این که کار چه خطراتی را داشت.
 
مفیدی کیا: اینکه چرا پروژه «ایستاده‌ایم، تا آخرین قطره خون» در استودیو ضبط نشد دلیل فنی بسیاری دارد، این که می‌توانیم آیا می‌شود این کار را دربیاوریم یا نه؛ اما نکته اصلی‌اش به لحاظ فیلم سازی این است که منی که یک کارگردان هستم وقتی در صحنه قرار دارم، دوربین گذاری و فیلمبرداری من بر اساس آن چیزی است که می‌بینم. یعنی وقتی که خودم صحنه را ضبط کنم کار بهتر در می‌آید تا آنکه به تیم جلوه‌های ویژه بگویم که این صحنه را در بیاورند، من هر چقدر هم که خوب برای تیم جلوه‌های ویژه آن برداشتی که دارم و می‌خواهم را توضیح بدهم، آن چیزی نمی‌شود که مَد نظرم است. خودم هم باید تصوری از صحنه و جزئیات داشته باشم که تا در صحنه قرار نگیرم نمی‌توانم این تصور را داشته باشم.
 
مطوری: مضاف بر صحبتهای آقا مفیدی کیا، بسیاری از تجهیزات فیلم سازی در استودیو در کشورمان وجود ندارد، تازه بخشی‌اش برای فیلم آقای مجیدی وارد کشور شد.
 
در فضای فعلی جامعه موضوع برای پرداخت، زیاد است و هر کس پیشنهاداتی دارد، شخصی مدافعان حرم را پیشنهاد می‌دهد و دیگری هجمه‌های فرهنگی در فضای مجازی را، چه شد که از بین تمام موضوعات معاصر هواپیمای 655 را انتخاب کردید؟ آیا از همان اول کار همین موضوع را انتخاب کردید یا اینکه در میانه راه موضوع خود را تغییر داده‌اید؟
 
مفیدی کیا: موضوع ما فراتر  از  هواپیمای 655 است. موضوع ما آمریکاست، این موضوع هم مدافعان حرم درونش است و هم موضوعات دیگر، منتها آن بستر دراماتیک که موضوع به ما می‌داد و ما می‌توانستیم به لحاظ عاطفی تماشاگر را درگیر کنیم، به دنبال موضوعی رفتیم که موضوع همه است، آن دختر بچه‌ای که داخل هواپیما بود و با شلیک یک موشک از ناوگان آمریکا زندگی‌اش به پایان رسید را همه جای دنیا درک می‌کند، چرا که نمی‌توانند بگویند که او هم نظامی بوده است. ما برای این که جنایت آمریکا را نسبت به خودمان نشان دهیم، دنبال مظلومانه‌ترین جنایتی رفتیم که آمریکا در  طول تاریخ به ما روا داشته است، نه این که بقیه‌اش مظلومانه نبود، بلکه منظور پایان رساندن به زندگی یک دختر بچه است.
 
انتخاب اولتان هم همین بود؟
 
مفیدی کیا: بله، وقتی موضوع شد آمریکا و حس و حال موزیک رفت به سمت خلیج فارس، دراماتیک‌ترین قصه‌ای که به ذهن بنده رسید همین است، از آن موضوع هم نه همه افراد آن پرواز، فقط آن دختر بچه، در نهایت می‌بنید که به جنازه‌های دیگر زیاد تأکید نمی‌کنیم فقط روی جنازه آن دختر بچه تأکید داریم.
 
ادامه دارد...
منبع: 
خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار : سه شنبه 2 شهریور 1395 - 09:07

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود کارگردان نماهنگ «ایستاده‌ایم، تا آخرین قطره خون»: سعی کردم مظلومیت یک دختر بچه را در برابر جنایت آمریکا نشان بدهم | موسیقی ما