برنامه یاد بعضی نفرات
 
نگاهی به «دایره المعارف سازهای ایران» اثری که فروغ‌بخشِ میراثِ فرهنگی ایران است
اگر درویشی نبود...
موسیقی ما- جلد سومِ «دایره المعارف سازهای ایران» نوشته‌ی استاد محمدرضا درویشی درباره‌ی هواصداهای زبانه‌دار نواحی ایران منتشر شد. سازها همواره به یک تاریخ و فرهنگ وابسته است و مانند بسیاری دیگر از مظاهر فرهنگی در حال حرکت ، تغییر و سفر هستند و همین ماجرا اهمیتِ تدوین چنین دایره‌المعارفی را نشان می‌دهد. نخستین جلد این اثر (۱۳۸۰) به شرح و شناسایی کاملِ سازهای زهیِ مضرابی و آرشه‌ایِ نواحی مختلف ایران می‌پردازد و جلد دومِ آن (۱۳۸۴) سازهای پوست‌صدا و خودصدا را معرفی می‌کند و حالا با اطمینان می‌توان گفت اگر تلاش‌های محمدرضا درویشی و نشرِ ماهور نبود، با مرگ هر کدام از راویانِ موسیقی نواحی (اعم از خواننده و نوازنده)، فروغ بخشی از میراث فرهنگی ایران برای همیشه خاموش و فراموش می‌شد. ارزش «دایرة‌المعارف سازهای ایرانی» در این است که مانع این خاموشی و فراموشی شد. محمدرضا درویشی با این اثر توانسته بین فرهنگ و موسیقی همسانی به وجود آورد و دریچه‌های جدیدی برای شناخت مردم و فرهنگ ایران باز کند. به همین خاطر است که می‌توان گفت این اثر کتابی است در سطح استاندارد‌های جهانی است که اگر به زبان انگلیسی نوشته می‌شد در تمام نقاط دنیا به چاپ می‌رسید.

درویشی: شیوه‌ی من آزمون و خطا بود 
درویشی درباره‌ی این اثر گفته است: «من در رشته آهنگسازی تحصیل می‌کردم اما در همان سال‌ها سوال‌هایی در ذهنم پدید آمد که برایم یک بحران هویتی بود. من برای پاسخ دادن به این پرسش‌ها سفر کردم و در طول این سفرها توجهم به موسیقی نواحی جلب شد. نا آشنا بودن با این فرهنگ برایم ناخوشایند بود. پس از سال‌ها تحقیق و مطالعه تصمیم گرفتم نتایج آن را مکتوب کنم؛ اما بسیاری از منابع - به علت نا آشنایی من با روش تحقیق- ناقص بود و من ناچار بودم بعضی از این منابع را در سفرهای بعدی کامل کنم .به هر حال شیوه من ، شیوه آزمون و خطا بود.»

در بررسی این اثر می‌توان گفت که تالیف و گردآوری چنین اثری بالاتر از توان یک انسان است و جای تاسف است که استادی چون درویشی به تنهایی این بار عظیم را به دوش کشیده است؛ اهمیتِ این ماجرا زمانی بیش‌تر می‌شود که به قول محسن حجاریان توجه کنیم که می‌گوید: هیچ دیدگاه ثابتی نسبت به ساز شناسی نمی‌تواند وجود داشته باشد ، زیرا چارچوب‌هایی که این کتاب‌ها به وجود می‌آورند پس از مدتی در ساختار فرهنگی و موسیقایی شکسته می‌شود و این طبقه بندی‌ها مدام تغییر می‌کند. من فکر می‌کنم طبقه بندی درویشی یک طبقه بندی جامع و مرسوم است که سازهای ایرانی را از مناظر مختلف مورد بررسی قرار داده است . دایره المعارف سازهای ایرانی یکی از برجسته‌ترین و پرارج ترین کتاب‌هایی است که در زمینه «قوم موسیقی شناسی» به رشته تحریر در آمده است. و این افتخار وقتی مضاعف می‌شود که یک ایرانی - آن هم به تنهایی - آن را نوشته است.
رسم است که دایرة‌المعارفها صرفاً برای ارائه‌ی اطلاعات اجمالی به مخاطب کاربرد دارد و مخاطب برای دریافت اطلاعات بیشتر باید سراغ پژوهش‌های دیگری نیز برود؛ اما «دایرة‌المعارف سازهای ایران» اثر «محمدرضا درویشی» چیزی فراتر از این است، آثاری که شامل تعداد زیادی عکس، تصویر طراحی‌شده، جدول،  نقشه‌ی جغرافیایی و حجم زیادی نت‌نویسی موسیقی است و مراحل تحقیق و تألیف آن از سال 1361 آغاز شده و حدود 18 سال به‌طول انجامیده است تا اولین جلد منتشر شود و حالا سومین جلد نیز پس از 20 سال به نتیجه رسیده است.

هر اثر، دو دهه از عمرِ مولف 

جلد اول این کتاب، بعد از فصل مقدمه که درباره‌ی سازشناسی و اهمیت آن است، به انواع رده‌بندی سازهای نواحی ایران می‌پردازد. در فصل اول، 16 ساز زهی زخمه‌ای (مضرابی) بررسی شده‌اند اما منظور از 16 ساز، 16 ساز مختلف نیست. گاه ساز، واحد است و فقط به خصوصیات آن در نواحی مختلف پرداخته می‌شود؛ مثلاً رباب هجده تار و رباب پنج تار. فصل دوم کتاب نیز به بررسی 16 ساز آرشه‌ای پرداخته که باز 10 تای آن‌ها کمانچه است؛ کمانچه‌ها‌ی نواحی مختلف.

جلد دوم «دایرة‌المعارف سازهای ایرانی» شامل دو فصل است. فصل اول در یازده بخش به انواع سازهای نواحی می‌پردازد. این پردازش در دسته‌بندی‌های مختلف مانند طبل‌های دوطرفه، طبل‌های سایشی یا مالشی، طبل‌های یک‌طرفه و... انجام شده است. البته نگارنده تأکید دارد که دسته‌بندی این سازها مشکلات خود را دارد؛ مثلاً گاهی یک ساز در مناطق مختلف با نام‌های متفاوتی شناخته می‌شود و به‌عکس، گاهی برای چند ساز، یک نام واحد به کار می‌رود. همچنین در این فصل، بخشی هم به «نقش‌ها و طرح‌ها در پوست‌صداهای نواحی» اختصاص دارد. در این بخش کوتاهِ چند صفحه‌ای می‌توان نقاشی‌های روی سطح دایره‌ای سازها و لبه‌ی داخلی قاب‌ها را مشاهده کرد که از نظر بصری جالب‌توجه است. فصل دوم نیز بعد از رده‌بندی هم‌خانواده‌ای انواع سازهای خودصدا، به شرح آن‌ها می‌پردازد.

پرداختن به یک ساز در این کتاب شامل مطالبی می‌شود درباره‌ی ویژگی‌های ظاهری و ساختاری ساز، تکنیک‌های اجرایی، نوع استفاده، جنس و مواد به‌کاررفته در ساز، جدول اندازه‌گیری قسمت‌های مختلف ساز، جدول نام قسمت‌های مختلف ساز به گویش رسمی‌و محلی، نقشه‌ی جغرافیایی پراکندگی ساز در ناحیه‌ی موردنظر، تصاویر ساز و تصاویر آیین‌ها و اماکنی که ساز در آن‌ها استفاده می‌شود.

سفر به شهر شهرِ ایران برای تحققِ یک تحقیق

محمدرضا درویشی برای پژوهش این کتاب‌ها که تماماً تحقیقات میدانی بوده ‌است از روایت پیش‌کسوتان موسیقی نواحی ایران در بلوچستان، سیستان، شرق و شمال خراسان، ترکمن صحرا، علی‌آباد کتول، مازندران، گیلان و دیلمان، تالش، طالقان، دامغان، آذربایجان شرقی و غربی، کرمانشاهان، کردستان، لرستان، خوزستان، هرمزگان، فارس، اصفهان، یزد، تهران، چهارمحال بختیاری و دیگر شهرها و مناطق بهره برده ‌است. جز این، جمعی از همکاران فنی، کارشناسان موسیقی و مدیران هنری نیز در این پروژه‌ی 18 ساله همراه مؤلف بوده‌اند. همراهان و راویانی که اکنون بسیاری از آن‌ها چهره در نقاب خاک کشیده‌اند.

شاید به همین خاطر است که دکتر حجاریان درباره‌ی او می‌گوید: مشکل اینجا است که ما خودمان را باور نداریم و این کتاب گام بلندی در رسیدن به خود باوری است. این کتاب هویت و شخصیت فراموش شده موسیقایی‌مان را به ما باز گرداند.

حمیدرضا اردلان درباره‌ی این اثر چنین اعتقاد دارد: نکته مثبت و امتیاز برتری «دایره المعارف سازهای ایرانی» این است که آنچه درویشی ثبت کرده اغلب مورد مشاهده او بوده است و نکاتی چون وسعت صدای سازها، کوک آنها و اشاره به مسائل میتولوژیک امتیازهای برجسته‌ای هستند که در کتاب‌های پیش از این وجود نداشته است. حالا کار درویشی به قدری مورد توجه واقع شده که هم تحصیل کرده‌های جوان و هم بعضی از لمپن‌های بی سواد آن را پذیرفته و مورد نقد قرار می‌دهند و دانسته و ندانسته آن را به چالش می‌کشند.

سازشناسی،‌ راهی برای شناخت جامعه 

درویشی همواره اعتقاد داشته است که سازشناسي يكی از مهم ترين رشته‌های اتنوموزيكولوژی است. شناسايي سازها و موسيقی سازی، در كنار شناسايی موسيقی آوازی می‌تواند به درک ارزش‌های فرهنگی و ويژگی‌ها و معيارهای زيبايی شناختی يک جامعه كمك شايانی كند: «سازشناسی از مهم ترين كليدهای درک تاريخ موسيقی فرهنگ‌هايی گوناگون است. شناسايی سازها در فرهنگ‌های مختلف دامنه وسيعي دارد. اين شناسايی مي تواند ابتدا سازهای رايج در هر فرهنگ را در برگيرد و سپس به سازهايی كه مورد استفاده قرار نمی گيرند و تنها جنبه تاريخي دارند، بپردازد. اهميت سازشناسی را مي توان از چند جهت بررسي كرد. اول اينكه نام سازها، قطعه‌های تشكيل دهنده، اصطلاحات مربوط به تكنيک‌های اجرايی، مواد به كاررفته، نام مقام‌ها و آهـنگ‌ها و مواردي ديگر می‌تواند زبان شناسان را در بررسي زبان و گويش‌های رسمی و غير رسمی اقوام و پيگيری نقل و انتقالات اين واژه‌ها از فرهنگی به فرهنگ ديگر ياری دهد.»

او معتقد است: «معيارهای زيبايی شناسی جامعه به گونه ای تغيير مي كند كه ممكن است اين تغيير در طول عمر يك نسل قابل مشاهده نباشد، اما در طول زماني طولاني تر، مثل زندگي چند نسل مي توانيم شاهد تغيير تدريجي معيارهاي زيبايي شناسي مردم باشيم. شكل گيري معيارهاي زيبايي شناسي به دو عامل عمده بستگي دارد: يكي مكان و ديگري زمان. گذشت زمان باعث تغيير معيارها مي شود؛ مثل تغيير رنگ لباس و طرح آن در صد سال اخير. مكان نيز تاثير زيادي در معيارهاي زيبايي شناسي دارد. مردم روستا، شهر، عشاير، كوير و جنگل هر كدام معيارهايي متناسب با محيط خود دارند. پس ممكن است در يك زمان واحد، در مكان‌هاي مختلف شاهد معيارهاي زيبا شناختي متفاوتي باشيم. در موسيقي هم مثل همه حوزه‌ها با گذشت زمان و تغيير مكان معيارهاي زيبا شناختي متفاوتي به وجود مي آيد. صداهايي كه در فواصل موسيقي شرق آسيا در همين زمان وجود دارد براي ما نامانوس است. اين جا تفاوت زماني وجود ندارد و تغيير مكان، زيبايي شناسي را تغيير داده است. يا برخي از اصواتي كه حدود صد سال پيش در موسيقي رديف دستگاهي ايران مورد استفاده بود امروز تغيير كرده اند. اين نمايانگر آن است كه نوازندگان با توجه به روحيات و معيارهاي خود احساس كردند كه موسيقي بايد تغيير كند.»
 
تاریخ انتشار : یکشنبه 5 شهریور 1402 - 13:44

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود اگر درویشی نبود... | موسیقی ما