برنامه یاد بعضی نفرات
 
جوابیه ای به یادداشت « احسان و راه رفتن لبهٔ تیغ»
پرونده ای برای آلبوم «عاشقانه ها»- 2 ؛
جوابیه ای به یادداشت « احسان و راه رفتن لبهٔ تیغ»
حسین حقیقی: یادداشت « احسان و راه رفتن لبهٔ تیغ» را خواندم و نتوانستم چیزی ننویسم

این یادداشت باعث شد، حرفهایی که خیلی وقت است در بستر غیر رسمی جریان دارد را بنویسم بلکه دری گشوده شود به بحث و تبادل نظر.

به سرعت سراغ اصل مطلب می روم و سعی می کنم مطلب به درازا نکشد.

سوال اصلی از نویسنده ی این یادداشت – که اتفاقا دستی هم در ترانه نویسی دارند –این است که :
جناب آقای نویسنده ی یادداشت!

انصاف داشته باشید، اگر کسی به جز روزبه بمانی این ترانه ها را می نوشت باز هم این همه اشتباه فاحش در ترانه را تبدیل می کردید به این جمله ی خنده دار که :

« هنوز گهگاهی اشکالات ریز روایتی یا تالیفی در ترانه‌های روزبه پیش می‌آید»؟!

صرف اینکه ترانه ها را «دوست بسیار عزیز» تان نوشته اند ، شما را مجاب کرد تا از ضعف بسیار زیاد ترانه ها غافل شوید یا دلیل دیگری داشت ؟!

کاش کمی به موسیقی و به ادبیات کمک می کردید و وقت ِ جماعت را با این تعارفات غیر ادبی نمی گرفتید.
امیدوار بودم در جایگاه حقوقی یک ترانه سرا ظاهر شوید و کمی به این آشفته بازار کمک کنید، نه اینکه حرف «ت» در خوانش ِ خواجه امیری از میکرسکوپ انتقادتان مخفی نماند، اما این همه سطحی نگری، تکرار و ضعف تالیف های درشت در ترانه های بمانی را چشم مسلحتان نبیند !!

من به این جریان به شدت مشکوکم. این جریان ریشه در همین تعارف تیکه پاره کردن های غیر ادبی دارد و گویی هر چه پرکار تر باشی کمتر نقد می شوی.هرچه دوست ِ ترانه سرا و خواننده و ژورنالیست بیشتر داشته باشی، بیشتر مصونیت داری و اصلا به دیگران چه ربطی دارد که یک نفر در یک سال 50 اثر تولید می کند که تاریخ انقضای آنها کمتر از 6 ماه است و دایره ی واژگانی کل ترانه ها به کمتر از 30 کلمه خلاصه می شود؟!

به ادبیات چه ربطی دارد؟!

این جریانِ مشکوک گویی فقط برای پر و بال دادن به همدیگر تلاش میکنند و به شکل ِ گنگ های گادفادری از منافع هم حمایت می کنند و گارانتی منافعشان را در پاسداری از منافع هم یا فته اند.

در این سه ماهه ی اخیر بیش از 15 ترانه از ترانه نویس مورد مدح شما به بازار آمده، اما دریغ از یک نیمچه نقد!

به قول خودتان « بحث تکراری در مورد ترانه‌های روزبه‌‌ همان تکراری شدن این شاعر است».

از این فراتر نرفته اید، و این اتفاقی نیست!

چرا میگویم "نرفته اید" و از ضمیر مخاطب استفاده می کنم؟ چون تریبون ها و ستون ها و جلسه ها در اختیار شماست. خیلی وقت است که در اختیار شماست.یادتان باشد این صحبت ِ بسیار عزیزی ست که هیچ مُلکی گلستان نمی شود مگر هر کس به اندازه ی مسئولیتی که دارد پاسخگو باشد.

پس لطفا به نسبت مسئولیتی که دارید پاسخگو باشید!

جناب آقای نویسنده ی یادداشت،

این جمله ی حکیمانه از شما که: « من قطعا ترجیح می‌دهم هرچه آلبوم موسیقی منتشر می‌شود شاعرش روزبه باشد» را کجای دلمان جا کنیم؟!ا

اصلا یادداشتتان پر بود از جمله های حکیمانه :

« مهم‌ترین مسئله در ترانه‌ها نه وزن است و نه قافیه، بلکه وفاداری به ادبیات فارسی و فارسی را درست گفتن و درست نوشتن مهم‌ترین رسالت ترانه‌سراهاست»

اشکال از ماست که دلمان کوچک است!

می شود برای من ِ خواننده ی عامی هم توضیح دهید که مهمترین رسالت ترانه سرا ها که – به گفته ی شما! – همانا وفاداری به ادبیات فارسی ست چه تعارضی با وزن و قافیه دارد؟!اصلا مگر کسی گفت رسالت ترانه سرایان نوشتن کلام موزون و مقفاست که شما حکمت ترواش می کنید؟! به نظرتان اگر کسی وفادار باشد به ادبیات فارسی و فارسی را درست بگوید و درست بنویسد رسالت ترانه سرایی را تمام کرده؟!

نکند از کسی و کسانی که سالی چند جین ترانه تولید میکنند توقع دارید ضعف تکنیکی در قافیه و وزن هم داشته باشند که انقدر رعایت کردنشان را هوار می کشید و البته خاضعانه داشتن ِ این ویژگی (رعایت قافیه و ردیف!) را مهمترین شرط نمیدانید؟!

جهان شما کجاست که در آن- به گفته خودتان - فقط 2،3 نفر مانند آقای بمانی هم وزن و قافیه را رعایت می کنند، هم جهان درستی دارند و هم دغدغه ادبیات دارند؟!!

گویی سیاره ی ما با شما فرق دارد ! کمی از جهان خود فاصله بگیرید تا این همه کارورز ترانه را ببینید که فقط و فقط به دلیل راه نیافتن(خواسته یا از سر ِ بی توفیقی!!) به گنگ های این روزهای ادبیات و موسیقی در جهان شما شمرده نمی شوند.

کاری که شما باید می کردید را من انجام می دهم بلکه فتح بابی باشد بر گفتگو و بحث جدی و پایانی باشد بر تعارف و گنگ بازی، تا کمکی شود به ترانه و مویسقی این سرزمین که همواره نازنینی ست.

***

به سراغ یکی از ترانه های مورد علاقه شما در آلبوم عاشقانه ها می روم، ترانه ای که در مدح آن در مقام یک پیشگو نوشته اید: « ....از بهترین کارهایی خواهند شد که خواجه‌امیری در کارنامه‌اش داشته است»

ترانه دریا

من اینجوری نمیتونم یه سدی بین قلب ماست
تو باید غرق شی در من بفهمی کی دلش دریاست
من اینجوری نمیتونم تو پای من نمیشینی
تو رو اینقدر بخشیدم بزرگیم رو نمی بینی
همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم
چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم
من اینجوری دلم خوش نیست شبم با ترس هم مرزه
بهشتم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه
من اینجوری نمیتونم تو این جایی و من تنهام
دارم میمیرم از بس که نگفتم چی ازت میخوام
همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم
چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم


من این جوری نمی تونم یه سدی بین قلب ماست
تو باید غرق شی در من بفهمی کی دلش دریاست

مصرع اول عبارت : «من این جوری نمی تونم» پاشنه ی آشیل ِ این ترانه ست،به این معنی که بمانی با این ایده شروع به گفتن ترانه کرده که درباره ی این عبارت توضیح دهد.پس من به عنوان مخاطب مدام در ذهنم این سوال دنبال می شود که : «چه جوری نمی تونی؟!» و ترانه سرا سعی در بیان دلایل ِ شاعرانه برای عبارت «من این جوری نمی تونم» دارد.

در مصرع دوم پاشنه آشیل را این طور جواب می دهد:
یه سدی بین قلب ماست

مصرع 3 و 4 :
تو باید غرق شی در من بفهمی کی دلش دریاست

واقعا عجیب است که بمانی از این مفهموم دست خورده در ترانه هایش خسته نمی شود و همچنان استفاده میکند. به چند نمونه توجه کنیم:


1)قراره غرق هم باشیم/از این دریا نترسونم
بمانی/خشایار اعتمادی

2)غرق تو می شم بلکه دریا شم/بیزارم از اینکه تمام عمر....
بمانی/یراحی
.
.
.
بماند که اصلا این تعبیر برای ِ بمانی نیست و در شعر شعرای گذشته به کرّات استفاده شده:

غرق تمنای توام/ موجی ز دریای تو ام
رهی معیری
....

در نگاه تو غرق خواهم شد
ای نگاه تو بی کران دریا

حسین منزوی

.......

من این جوری نمی تونم تو پای من نمی شینی
تورو اونقدر بخشیدم بزرگی مو نمی بینی


از این بیت ضعیف تر؟!
اولا: من این جوری نمی تونم..... چه جوری؟ : اینجوری که تو پای ِ من نمی شینی!!!!!!!
یعنی عاشق از معشوق توقع دارد که پاش بشینه!

پای ِ کسی نشستن یعنی چه؟!
این عبارت غلط است ، ما پای ِ کسی نشستن نداریم،درستش:

«به»پای ِ کسی نشستن است .حرف «به»در این عبارت طبق قواعد دستور زبان، اضافه ی انکار ناپذیر است که نمی توانیم حذفش کنیم.

ثانیا: ضمیر «تو»، ضمیر سوم شخص بارز و حرف ِ «ی» در نمی شینی هم ضمیر سوم شخص مستتراست، که اینجا هم «تو» اومده و هم «ی» !

که حشو ِ قبیح صورت گرفته و اشتباه است.

مصرع 3 و 4 هم که یعنی سردرگمی ِ محظ:
من اینجوری نمیتونم که تو بزرگیه منو نمیبینی!

یعنی فقط در صورتی می تونم که تو ببینی من چقدر بزرگ و بزرگوارم!
حالا چرا بزرگم؟چون تو رو هی می بخشم!

در جواب چنین سطحی نگری باید گفت:
خب نبخش! چرا غر می زنی! یا ببخش و توقعی نداشته باش یا اگر می بخشی دیگه منت نذار!!

................

همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم
چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم


کجا با تو سفر کردم: یعنی من هیچ جا با تو سفر نکردم؟یا یعنی نمی دونی که کجا ها با تو سفر کردم؟(که مگه میشه با تو سفر کرده باشمو تو ندونی کجا با هم رفتیم،مگر اینکه بهت چشم بند زده باشم!)

پس یعنی چه؟!

چون مقصدم تو بودی،هیچ جایی را با تو سفر نکردم،همیشه من به سمت ِ تو در حرکت بودم!

بلاخره تکلیف ِ ترانه معلوم نشد :

یک طرف ماجرا عاشق ِ نادم و پیگیر و خار و بدون عزت است در حدی که مدام ناله میکند و میگوید :
من هیچ جا با تو سفر نکردم و همه جا تنها بودم چون مقصدم تو بودی!!
یا عاشق ِ شاکی ، در حدی که انقدر بزرگی و بخشش کرده که معشوقش عادتش شده و بزرگیشو نمی بینه!!!!

چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم!

بیته خوبی ست اما به هیچ عنوان مقدمه های ِ خوبی برایش نیامده/پس این هم بسیار سطحی ست و میشود این طور جواب داد که :
خب نرو دریا! که تنهایی اذیت نشی!
نکته بعدی اینکه دریا (به معنی اسم مکان و نه صفت) ناگهان دوباره از کجا آمد؟!
آیا عاشق ساکن شمال/جنوب کشور است؟! به شمال/جنوب سفر کرده ست؟!!
خنده دار تر اینکه در بیت ِ قبل شاعر تاکید دارد: من جایی با تو سفر نکردم چون مقصدم تو بودی!!!!دریا از کجا پیدا شد؟!
.............
من این جوری دلم خوش نیست شبم با ترس هم مرزه
بهشت هم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه

من این جوری نمیتونم،تبدیل شد به دلم خوش نیست!

خب! یعنی چه جوری دلت خوش میشه:
این جوری که شبم با ترس هم مرز نباشه!
تفاوت ِ زبانی ِ فاحش در این مصرع با کل کار
چه ارتباطی عمودی بین این بند و بندهای دیگر وجود دارد ؟!
بهشت هم اونورش باشه....اونورش؟!!اونوره چی؟! اونوره کی؟!

به نظر می رسه جناب شاعر،صرفا یک سری مزمون به نظرشان زیبا می آید که بی ربط در هر کاری از آن استفاده میکنند.
..................

من این جوری نمی تونم تو اینجایی و من تنهام
دارم میمیرم از بس که نگفتم چی ازت می خوام


این تنها بیته خوبه این ترانه ست.

من اینجوری نمی تونم....چه جوری؟اینجوری که تو اینجایی و من تنهام.
بسیار خب.
دارم میمیرم از بس که نگفتم چی ازت می خوام
بسیار خب.

اما همانطور که ملاحظه می کنید به هیچ عنوان به بیتهای ِ بالا ربط ندارد.
و در انتها نفهمیدیم بالاخره حال ِ عاشق چگونه است؟

خط و نشان میکشد که: تو بزرگیو منو نمیبینی!!
یا
می گوید: دارم می میرم چون باهات حرف نمی زنم و نمیگم چی می خوام!!!
 
***

جناب آقای نویسنده یادداشت
شما به عنوان منتقد موسیقی – سو تیتر استفاده شده در زیر اسمتان – مسئولیت دارید به یکی از پرکارترین ترانه نویس های این روزها که از قضا دوست ِ عزیز شماست و ما هم دشمنش نیستیم کمک کنید.
« هنوز گهگاهی اشکالات ریز روایتی یا تالیفی در ترانه‌های روزبه پیش می‌آید»؟!

والسلام
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 18 آبان 1391 - 00:00

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

واقعا واسه نویسنده متاسفم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

به نظر من اینقدر تعداد کار هاش زیاد شد که دیگه داره تمرکزش رو از دست میده.اگه روزبه یه کم تعداد کار هاش رو کم کنه بهترین ترانه سرای ایران خواهد شد.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد خیلی سخت گیرانه و به دور از انصاف.. کاملا واضحه که دوست عزیزمون در آرامش فکری این مطلب رو ننوشتن..
ایراداتی هم که به ترانه دریا گرفتن بخشیش برمیگرده به دستور و بخشی برمیگرده به احساس ترانه سرا.. ایرادات دستور رو میشه درست دونست اما ایرادات احساس رو نه... که اگه اینطور باشه تمام ترانه های عاشقانه ی ما بیخود و بیهوده هستن. اینکه طرف تنهایی میره دریا تا حس کنه طرفش رو و بهش سخت میگذره که تنها داره میره دریا و منتقد ما میگه این چه کاریه که میری و اذیت میشی خوب نرو، پس میتونیم بگیم که چه کاریه عاشقی کردن و عاشق بودن وقتی قراره همیشه اذیت بشی و دور باشی از طرفت، پس عاشقی نکن و عاشق نشو..

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

آلبوم احسان اصلا در حد انتظار نبود...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

به این میگن نقد سازنده .
.
.
واقعا لذت بردم .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

عجب نقدی
خیلی خوب بود
مرسی موسیقی ما

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

به این می گن نقد با دلیل..اونایی که دست به نقدشون خوبه و تند تند از روی هوا اکثر آلبوم ها،خواننده ها و ترانه ها رو نقد می کنند یاد بگیرند...
ممنون آقای حقیقی بسیار لذت بردم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

ولی خدایی روزبه در این زمان ترانه هاش دلنشینه هرچند ایراداتی داره...
خیلی مغرضانه بود....

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

جالب بود حرفها اما نمیشه گفت پرونده ای برای عاشقانه ها بیشتر نقد روزبه بمانی بود روزبه ترانه های خوبی مینویسه و جالبه که همه ی اونا اجرا میشه اما اگه ده تا از اونا رو گوش کنی دیگه چیزی نمونده که نشنیده باشی همه ش تکرار میشه اینم به خاطر فرمولی نوشتنشه همه ی کاراش شده استفاده از چندتا تناقض بعدشم کلی جمله ی تکراری اینجا بجز "دوری" تو چیزی به من "نزدیک" نیست اگه این "زندگی" باشه من از "مردن" هراسم نیست وکلی ازاینا شاید اگر بجای 50 تا ترانه ی متوسط و ضعیف در سال 5 تا خوب بده بیرون بهتر باشه بجای اینکه یه سوژه رو تو 20تا ترانه استفاده کنه چندتا رو تو یک ترانه بذاره کنار هم تا بشه یه کار قوی و اما آقای نویسنده شما اومدی گفتی "جوابیه" خود نویسنده ی نقد قبلی احسان رو از همه نظر کوبیده بود بجز ترانه ها شما زحمت این بخش رو هم کشیدی انگار همه از احسان ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

احسنت به این نکته سنجی و دقت. تعارف را باید کنار گذاشت.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

خداییش چه ترانه هایی میگه روزبه

تو ایران که کسی نمیتونه مثل روزبه ترانه بگه

خداییش ترانه های این آلبوم هم خیلی آس بود

این نویسنده هم دنبال یه شخص دیگه باشه واسه بالا کشیدن خودش

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

این نقد فقط روی روزبه بمانی بود گویا
غیرمستقیم میخواد این البومو تحریب کنه
از لحن عصبانیتون مشحصه اقای نویسنده

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

بررسی خوبی بود . با دلیل و نشانه .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

man khodam tarafdare roozbeh hastam vali vaghan naghde 2rosti bood,jadidan roozbeh kheyli por kar shode va in aslan khoob nist

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

به این میگن نقد.احسنت .تا حالا همچین نقد محترمانه و منصفانه ای نخونده بودم.خیلی گفتم روزبه دچار تکرار شده هیچکس قبول نمی کرد.ممنون آقای حقیقی.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

فقط میتونم بگم متاسفم همین.به قدری متن بالا از روی کینه و تخریب بود که ادم رقبت نمیکرد بخونه ادامشو.اقای یوسفی شما با چی مشکل داری.اگه راست میگیت یه نقد درست از البوم کنید ایراداتشو بگید.چقد رفتیت فکر کردین راجب یکی از قطعات البوم اینارو بگید.واقعا متاسفم.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

به نظرم نادیده گرفتن بخشی از اشکالات روزبه بمانی از طرف "آقای نویسنده " و همچنین شاید بزرگ شدن دور از حقیقت روزبه بمانی باعث برانگیزش نویسنده ی این نقد شده و ایشان به همه چیز گیر دادن و به کوچکترین چیزی رحم نکردن ...
مطمئن باشین با سبک قضاوت آقای نویسنده تمام ترانه های درپیت رو میتوان به حضرت حافظ نسبت داد ! و با سبک قضاوت ناقد ترانه ی دریا میتونیم طوری قضاوت کنیم که در تاریخ ادبیات فارسی ترانه ای صحیح در حد 50 % هم نداشتیم !!!
در این بین هم آقای نویسنده هم آقای ناقد در رسالت خودشون اشتباه کردن ...
و ما و موسیقی مان همچنان درجا میزنیم ...
اون دوستانی هم که زیر نظر آقای نویسنده تحسین کردن و اینجا هم دست به تحسین بردن یخورده فکر کنن !!! آخه اینقد یرو باد بودن زشته !!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

عجب نقد جالبی بود واقعا منصفانه و دقیق بود
یعنی نقدت توی حلقم
مرسی

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

دمت گرم مو رو از ماست کشیدی

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

دوست منتقد! شما اول یاد بیگیرید چطور یک متن ساده را بدون اشکال باید نوشت. مثل همین متن شما که پر از علامت تعجب ها و علامت سوال های و اشکالات ساختاری فراوان است. شما همین مبانی اولیه و آداب نوشتن را یاد بگیرید. نقد کردن روزبه بمانی و ترانه هایش پیشکش! تعجب می کنم متنی با این همه اشکال ساختاری چطور در سایت « موسیقی ما » منتشر میشه! بیشتر شبیه « چت » هست تا نقد! اگر توانایی نوشتن یک متن را ندارید پادکست صوتی منتشر کنید! و جالب تر از همه افرادی هستند که کامنت گذاشتند و تحسین کردند که بَه بَه و آفرین تا به حال چنین نقدی ندیده بودیم و عالی بود و ...! متاسفم!

لطفا تایید کنید.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

واقعا گاهی اوقات به ترانه های روزبه بمانی هم میشه ایراد گرفت ولی با این حال باز هم احساس خوبی از شنیدن آثار ولو تکراریش به آدم دست میده!
با این حال اگر تعداد کاراش رو کمتر بکنه خیلی بهتر میشه.مثلا توی همین آلبوم هیچ ایرادی به ترانه های "احساس آرامش" "لحظه" "خوشبختی" و "کجائی" نمیشه گرفت انصافا!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد عالی بود ، فقط کسی که به این ظرافت نقد میکنه ، دیگه نباید "محض" رو اشتباه بنویسه:
"مصرع 3 و 4 هم که یعنی سردرگمی ِ محظ: "

Mas
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد شما خوب بود دوست من
ممنون
آلبوم ضعیفه !!!!! هیچکاری هم نمیشود کرد
MAS

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقدتون پر از عصبانیت بود انگار ار روزبه بمانی متنفرید!!!!!
این واضح بود که نقد آلبوم احسان خواجه امیری نبود تخریب روزبه بود...ولی باید به دقتتون احسنت گفت.....
اینم باید بگم هر کس نظر خودشو داره پس نظرتون برای خودتون محترمه ولی در نگاه من خیلی بی ادبانه بود...
باید قبول کنید که روزبه یکی از بهترین ترانه سرا های حال حاضر ایران و برای حرفم هم سند دارم شما برو آهنگ بچه و عذاب رو در آلبوم فرزاد فرزین گوش بده یا از همین آلبوم آهنگ کجایی یا تابرده رنج یا این حقم نیست رو گوش کن تا به عمق و ریشه دار بودن شعر های بمانی پی ببری...
بازم ممنون از نقدت

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

سلامنقدتونو کامل خوندم
به نظرم نقدتون خیلی عمیق و متفکرانه بود
مدت ها بود نقد عمیق و به این خوبی نخونده بودم
عالی بود
تشکر

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

مرسی ...واقعا نقد خوبی بود، من یکی که از شنیدن این همه ترانه تکراری خسته شدم....دایره لغت بعضی ترانه سراها همون 30 کلمه س!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

با سلام، نقد غیر منصفانه و پر اشتباهی بود، در حدی که خودم با سطح پایین اطلاعاتم می تونم به بعضی مواردش پاسخ بدم. به خصوص اون ایراد دستوری عجیب! البته با نقد «احسان و راه رفتن لبهٔ تیغ» هم خیلی موافق نیستم.
1- در بیت اول مشکل بزرگی وجود نداره، مصرع دوم که جوابی منطقی به مصرع اوله. مصرع های 3و4 هم زیبا و بی مشکلند، گرچه تکراری باشند. ما می تونیم از اونا لذت نبریم ولی نمی تونیم بگیم چرا شاعر این مفهوم رو دوست داره و اینقدر به کار می بره!!!
2- این توقع بیجایی نیست که عاشق از معشوق بخواد که پاش بشینه! این همه شعر در تاریخ ادبیات ما با مضمون بی وفایی معشوق مگه چیزی جز انتظار عاشق به وفای معشوقه؟! ضمناً، نبودن حرف اضافه ی «به» اصلاً اذیت نمی کنه و مفهوم کاملاً قابل فهمه، همونطور که شماهم مفهوم رو گرفتید!
3- اما بحث ضمایر!!! اولاً «ی» مستتر نیست، چون می بینیمش!
ثانیاً هر جمله ای که توش «تو» باشه، آخر فعلش «ی» داره:
تو آمدی، تو می روی، تو می نویسی و... که اگه این حشو باشه، ظاهراً راهش اینه که ضمیر «تو» رو از زبان فارسی حذف کنیم!!!
4- با اینکه بارها بخشیدمت، بزرگیمو نمی بینی و من اینجوری که پام نشینی و بزرگیمو نبینی، نمی تونم. من خیلی طرفدار روزبه بمانی نیستم، ولی خداییش منطقیه!
5- کجا با تو سفر کردم یعنی «کجا ها که با تو سفر کردم!» اصلاً جمله سؤالی نیست(البته این برداشت منه)
6- پرسیدید بهشت اونور چی؟! خوب اونور این برزخ!!! خیلی واضحه!
7- از بیت آخرهم که خداروشکر راضی هستید، پس ..... بابای ناراضی!
گفتم که اصلا طرفدار اختصاصی روزبه بمانی نیستم، اما مثل خیلی ها بعضی از کارهاش رو تو این سال ها دوست داشتم، عاشقانه ها هم کم و بیش دوست داشتم. آلبوم تقریباً خوبیه.
اگه توهینی شد، ببخشید.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

من اینجوری نمیتونم یه سدی بین قلب ماست
تو باید غرق شی در من بفهمی کی دلش دریاست
من اینجوری نمیتونم تو پای من نمیشینی
تو رو اینقدر بخشیدم بزرگیم رو نمی بینی
همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم
چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم
من اینجوری دلم خوش نیست شبم با ترس هم مرزه
بهشتم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه
من اینجوری نمیتونم تو این جایی و من تنهام
دارم میمیرم از بس که نگفتم چی ازت میخوام
همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم
چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

ایرادگیری شما حرف ندارد،واقعا خوب ایراد می گیرید،اما ایراد گیری نقد نیست!!!
نقد تنها دیدن نقاط ضعیف کار نیست،بلکه تمجید از بخش های قوی کار را هم شامل می شود.
شما قطعه ی دریا را تضعیف کردید برای چند غلط بسیار ریزبینانه در شعر،مگر قطعه دریا تنها شعر است،آهنگسازی،تنظیم،میکس و... بخش های دیگر دارد...چرا از تنظیم فوق العاده ی هومن نامداری تمجید نکردید؟؟؟؟؟یا حتی احساس فوق العاده ی خواننده؟؟؟؟
شاید لازم باشد تیتر را به پرونده ای برای روزبه بمانی تغییر دهید!!!
شاد باشید

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

اینقدر تو عصبانیت 1 نظر شخصی دادی که اصلا ترزش جواب نداره
فقط چندتا نکته:
خداییش نه خداییش نه واقعا خداییش شما ترانه های آلبوم حباب-آلبئم پارسا قلی پور-آلبوم مرتضی پاشای -آلبوم شهرام زندی رو گوش دادی که الآن میای میگی کارای روزبه تکراریه و ضعیفه.اگه این ضعیفه این کارا که گفتم و کارای دوستان شما فحشه یا ترانه؟؟؟!!!
بعدشم من 1 جایی شنیدم استاد کسایی با 2 تا نت و برگ کاغذ که لوله کردن و نی ازش ساختن تونستن 6 تا آهنگ بسازند اونوقت الآن با 30 تا کلمه به قول دشمنان منتقد روزبه نمیتونه 300 تا شعر درجه یک بگه؟؟؟آخه عزیزم 1 سری از کلمات امضای 1 هنرمنده بفهههههههههههههههههههههههههههم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

هه هه هه...
حالا چرا انقد عصبانی آقای منتقد که اصا نمی دونم کی هستی...؟!(خنده)
از چی حرصتون گرفته،از موفقیت بمانی یا ازین که دوست ِ ترانه سرا و خواننده و ژورنالیست زیاد داره...؟!
اگر قصد نقد دارید محترمانه و غیر مغرضانه این کار رو انجام بدید نه با عصبانیت و حرص که این موضوع بر هیچ کس پوشیده نیست!
ببین آقای محترم فقط شما می تونی بگی تاریخ انقضای کارای بمانی کمتر از 6 ماهه!
شما بفرمایید ما این جمله سرشار از حکمت شما «یک نفر در یک سال 50 اثر تولید می کند که تاریخ انقضای آنها کمتر از 6 ماه است» رو کجای دلمون جا بدیم...؟!
مرد حسابی بمانی یه "نابرده رنج" گفت بعد دوسال هنوزم از شعرای حال حاضر موسیقی پاپ تازه تر و پویا تر جلوه می کنه!
خب دوست عزیز این مشکل شماست که نسبت به موفقیت دیگران بدبینی و معلومه شما با مطرح کردن اون جریان کذایی که اصلا وجود نداره هدف دیگه ای که شاید می خواید بگید منم هستم رو دنبال می کنید وگرنه بااین صحبتا نمی تونید چیزی از ارزش های روزبه بمانی کم کنید!
دوست عزیز وقتی کسی بالا و بی عیب و نقص تر کار می کنه طبیعیه که کمتر نقد میشه با این حال کسی جلوی شما رو نگرفته اونقدر رو بمانی نقد بزن که خسته شی مطمئن باش بمانی میره بالاتر اصا شک نکن!
هه...
خدایی من منتقد نیستم اما از شخص شما بهتر درک می کنم که بمانی چی گفته!
اولا که این هنر بمانی هستش که به قول شما اون مفهوم دست خورده رو طوری بازسازی می کنه که اساسا انگار جریان دیگه ای در حال شکل گیری هستش!
در ثانی بله "من اینجوری نمی تونم چون تو پای من نمی شینی" به نظر شما چیز عجیبه که عاشق از معشوق ش توقع داشته باشه پاش بشینه که در صورت نبودنش نتونه...؟!
نخیر دوست عزیز شاعر با یه کلام در عین حال ساده ی « تورو اونقدر بخشیدم بزرگی مو نمی بینی» که ظاهرا درکش واسه شما خیلی سخته داره اشاره می کنه به مظلوم واقع شدن خودش و اینکه معشوق هیچ وقت به این موضوع توجه نمی کنه و داره این گلایه رو دلیلی واسه دل شکستن و نتونستن مطرح می کنه!
"همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم"
ازین واضح تر ازین ملموس تر...؟!
داره میگه تو هر شرایطی مقصد منو تو تعیین می کنی و هر جا تو باشی نگاه من به اون سمت خواهد بود به عبارتی داره غیر مستقیم اشاره می کنه به اینکه من هر وقتم واسه رفتن با تو بودم که با مصرع بعدی «چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم» عدم اتفاق این موضوع مطرح میشه،میگه در این صورت هم مقصدی نداشتم به عبارتی تمام طول مسیر مقصد من بوده چرا چون مقصد که معشوق باشه همواره با من بوده و تو مصرع بعدی با یه فضا سازی به موقع و تاثیر گذار در نهایت برمیگرده به همون تنهایی آغاز کار و در این جا هم دلیلی میاره واسه نتونستن!
باور کن با خوندن این مطلب شما که «خب نرو دریا تا اذیت نشی» اساسا یه دل سیر خندیدم و واقعا بابت این همه سطحی نگری تبریک منو پذیرا باشید!

"من این جوری دلم خوش نیست شبم با ترس هم مرزه"
بهشت هم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه
نخیر میگه من دلم زمانی خوشه که شبم با ترس هم مرز نباشه و حالا که شبم با ترس هم مرز شده و من اسیر این برزخ شدم به این نتیجه رسیدم حتی بهشتم اونور این شبایی که با ترس هم مرزه و اون رو به زیبایی هرچه تمام تر به برزخ تشبیه کرده باشه من تاب تحمل ندارم و علاوه بر اشاره به همون نتونستنی که تو کل شعر جریان داره دیگه دل خوش نبودن رو هم به دلایلش واسه نتونستن اضافه می کنه!

من این جوری نمی تونم تو اینجایی و من تنهام
دارم میمیرم از بس که نگفتم چی ازت می خوام
و دراینجا می رسه به یه جمع بندی بسیار روشن از حال عاشق و باز هم میگه با این وضعیت من نمی تونم و همون سدی که ابتدای شعر بهش اشاره کرد رو اینجا هم به شکل دیگه ای مطرح می کنه و میگه در در عین بودن اونقد از هم فاصله داریم که حتی این فرصت رو هم بهم ندادی که بگم چه چیزی ازت می خوام و اینجا هم غیر مستقیم برمی گرده به همون برزخی که درون اون به سر می بره و این نگفتن و خالی نشدن رو هم دلیل دیگه ای می دونه واسه نتونستن که البته خودتون هم نتونستید تو این بیت حرفی بیارید!
حالا فهمیدی آقای منتقد...؟!
حقیقت اینه که شما برداشت خودتون رو که بسیار سطحی در عین حال مغرضانه بود از شعرای "عاشقانه ها" مطرح کردید در حالی که نه در مورد صدا نه ملودی و نه تنظیم حرفی برای گفتن نداشتید و تنها خواستید توانایی های روزبه بمانی رو منکر شید که موفق هم نبودید!
خیال مام راحته و مثل روز روشنه که این نقدای مغرضانه که در عین حال میشه به عنوان مرح کردن مشکل شخصی ازش یاد کرد کوچکترین ضربه ای به "عاشقانه ها" وارد نمی کنه و قطعا "عاشقانه ها" همچنان به راه خودش ادامه خواهد داد...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد جالبی بود و با توجه به این نقد اساسا تمامی ترانه های آهنگ های داخل کشور ضعیف و غلط و اشتباه می باشند !!!
من چندین بار اعلام کرده ام که منتقد و صاحب نظر نیستم اما اگر قرار باشد در مورد یک اثر موسیقایی نظر بدهم کمی هم مقایسه چاشنی کارم می کنم ، نمی دونم شاید مقایسه توی نقد غلط باشه اما بد نیست !!!

من از آقای حقیقی عزیز تقاضا دارم به جای نوشتن نقدی چنین مغرضانه و دارای حالت تهاجمی که بسیار در نوشته شان مشهود بود ، نیم نگاهی هم به کارهای سایر ترانه سراها بیندازید تا ببینید روزبه بمانی هرقدر هم ضعیف باشد در حال حاضر بهترین ترانه سرا است .
من اصلا قصد توهین محسن یگانه عزیز و ترانه هاش رو ندارم و خدایی من خیلی از ترانه های محسن نازنین رو دوست دارم اما بد نبود آقای حقیقی به جای این نوشته ای که کم مونده بود از درونش یک مشت بیاید بیرون و دعوا کند یه نگاهی به این چند خط می انداخت :

تو بر عکس منی زیر حرفات میزنی
من به موقش یه کمی آره فوقش یه کمی

یه کمی کلاه رفته سرم وقتی بودی دور و برم
یه کمی کلاه رفته سرم ولی تورو از رو می برم

من طرفدار احسان خواجه امیری نیستم اما طرفدار کار خوب و با کیفیتم !

آقای حقیقی و دوستانی که برای ایشون توی کامنتهاتون سوت و کف می زنید ، همه ما می دونیم سطح کیفی کارهای موسیقی چند سال اخیر به دلیل باز شدن ناگهانی میدان رقابت از سوی مسئولین ، بسیار بسیار پایین آمده و ضعیف شده اما در همین آشفته بازار موسیقی هم باید دنبال کار خوب گشت و باید قبول کنید که روزبه بمانی با وجود ایرادات و تکرارهای موجود در کارش در حال حاضر بهترین است و آقای حقیقی ای کاش می نوشتید اگه روزبه بمانی اینقدر بده پس کدوم ترانه سرا رو شما می پسندید ؟؟؟
اصلا موسیقی ایرانی گوش می دید ؟؟؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

البوم عاشقانه ها عالی بود من ک خیلی دوسش داشتم
ب خصوص ترانه های روزبه بمانی
متاسفانه امرو متو جه شدم روزبه چقد دشمن داره ب این دلیل ک بهترین ترانه سرای تاریخ ایرانه
ب نظرم روزبه در بعضی از ترانه هاش از خودش غرض میگره
و این هیچ اشکالی نداره
و ی سری کلمات هیچ جانشینی نداره مثل خدا کعبه طواف
دریا و...
و ترانه های روزبه بمانی در البوم بی خوابی ترانه گل یا پوچ و ترانه هایی ک واسه علی لهراسبی و ترانه دریا بیژن مرتضوی و ترانه هایی واسه دا ری وش و ه لن فوق العاده ست

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

=)))))))))) خنده دار بود!این دوست عزیزمون معلوم نیست دلش از کجا پر بوده که سر روزبه و ترانه هاش خالی کرده!=)))) بیشتر شبیه به غُر زدن بود تا نقد!اینکه با لحن دعوا بیای بگی "خب نبخش! چرا غر می زنی! یا ببخش و توقعی نداشته باش یا اگر می بخشی دیگه منت نذار!!" و به عنوان نقد ازش نام ببری خیلی خنده داره!=)))
جناب آقای حقیقی شما لطف کنید یه ترانه، نه اصن یک بیت،اونم نه،یه مصراع از خودتون بگین که نشه این ایرادات رو ازش گرفت!اصن خودتونم نه!یه بیت از یه شاعر دیگه بگین که نشه اینجوری سرش غُر زد!
قبول دارم روزبه به دلیل پرکار بودن تا حدودی داره موضوعاتش تکرار میشه ولی باز هم بهترین ترانه سرای ایرانه!هرچند که میتونه خیلی بهتر از این باشه!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد خوبی بود. من ترانه های روزبه رو واقعا دوست دارم اما این که ایشون شدیدا دچار تکرار شدن رو قبول دارم. که اونم بر می گرده به همین پُرکاریشون...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

به نظر من هم حیف صدای احسان که این ترانه ها رو خونده . من که از طرفدارای سرسخت احسانم ولی اصلا نتونستم با آهنگ هاش ارتباط برقرار کنم جز 2 مورد.
کاش از ترانه سراهای دیگه ای هم تو آلبومش استفاده میکرد
من به شخصه آلبوم حباب رو بیشتر پسندیدم درسته شعرهای اونم خیلی سطحی بود ولی میشد حداقل با 8-9 تا آهنگاش ارتباط برقرار کرد و در ضمن یگانه خیلی متنوع کار کرده بود و به نظر من طرفدارای خودش که هیچ امثال منم که زیاد طرفدار یگانه نیستم رو راضی نگه داشته بود .
امیدوارم آلبوم بعدی احسان هر چه زودتر بیاد و این آلبومش رو هر چه زودتر با یک کار خوب مثل قدیم جبران کنه .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

واقعا لذت بردم ازین نقد واقعا منصفانه است
شمایی که قلم نقد در دست داری حکم قاضی رو داری قاضی نباید مسایل شخصی رو تو کارش ربط بده!
4 تا چیز یاد من دادی برای من یه دنیا ارزش داره ، جدا ازین که بگیم و تعصبی برخورد کنیم من دوست دارم آقای حقیقی روی شعرهای آلبوم حباب هم نقدی داشته باشن
ممنون از سایت موسیقی ما

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

خب درست میگید ولی....با همه ی این اوصاف بازم شعرای روزبه بمانی بهتراز بقیست...خیلی بهتر...البته آره...من خودمم از دریا خیلی خوشم نیومد....

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

آفرین موسیقی ما
باریکلا نقدو با دلیل بنویسین
دیگه حالمون به هم خورد بس که یکی می گه "آلبوم خوبی بود" یا "آلبوم در حد و اندازه هاش نبود" یا "دو جارو فالش خوند!!!!!!!" ولی نمی گه کجاش!
باور کنید هر کی بیاد تو این صفحه کل نقدو از اول تا آخر می خونه .

به امید این که توی ترانه بریم یه پله بالاتر ! باور کنید فقط با نقد امکان پذیره

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

متاسفم واسه نویسنده چقد حسادت نسبت به یه شاعر داره که به شعرایی که بین مردم گل میکنه تو تمام سایتا رتبه اول میشه نقد مغرضانه میکته شما بدت میاد گوش نده ملت باید بپسندن که پسندیدن تو همه سایتا اول شده خدا میدونه چقد از پرکاری روزبه داشته نوسینده حرص میخورده و حسادت میکرده.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

شما که ادبیاتت خوبه چرا شعر نمیگی تا به ادبیات عزیزمان لطمه وارد نشود میخوای اصلا شعرامون اینجوری میشد
من در ایصورت برایم قابل قبول نیست تو گویی سدی بین قلب هایمان است
من در این شرایط احساس خوشحالی نمیکنم زیرا شب من با ترس فراوانی دارای مرزهای مشترک گشته

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

که چى؟ آلبوم احسانو بکوبونى؟ تلاش نکن نمیتونى

mcf
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

آقای نویسنده مغلومه که برای جنگیدن با رفیق بازی اومده و ایشون به جای اینکه بیاد آلبومو نقد کنه اومده فقط در مورد آهنگی که آقای منتقد خوشش اومده نوشته اون هم با فرمول ریاضی!
کاری به بد بودن یا خوب بودن شعر ندارم، ولی آقای نویسنده انگاری میخواسته با فرمول ریاضی و مشتق گرفتن بیاد شعر و معنیش رو نقد کنه، که اگه بخوایم اینطوری قضاوت کنیم همه شعرها و ترانه ها باید ریخته بشن دور!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

حالا اینا که هیچ
طرف نوشته بود از صدای احسان خوشش نمیاد
من نمی دونم بهتر از صدای احسانو تو موسیقی پاپ از کجا می خواد گیر بیاره؟؟؟؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

خود من یه شخصه یه چیزی اونورتر از متاسفم!

هه هه هه...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

خدایا توبه!!!
جنگه یانقد؟!!
بمانیونابودکردید گفته های شما متین اما طرزبیانتون اصلا"جالب نیست
خوب دریانرواذیت نشی چیه دیگه؟!! کدوم ترانه ایو اینطورنقدکردند!!

بازم میگم خدا به آقای خواجه امیری صبرعنایت کنه!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

بیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشتر!

هه...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

غیر مستقیم چیه این دیگه شمشیرو از رو بسته!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

واقعا برای شما متاسفم که هر شعری را همان طور که دلتان میخواهد تفسیر میکنید و پیش خودتان خوشحال هم هستید که عجب نقدی کردم!.....

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

خیلی جالب بودف بعد از مدت ها یه نقد درست و حسابی خوندم..

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

با خوندن این به اصطلاح "نقد"!!هم به شدت متاسف شدم و هم به شدت خندم گرفت.به خصوص با خوندن چیزی مثل این که در جواب بیت:چقدر تنها برم دریا،چقدر تنهایی برگردم،
میگه:خب نرو دریا! که تنهایی اذیت نشی!!!!!!واقعا این جواب مضمون احساسی این شعره؟؟!!!من فکر میکنم نویسنده فقط قصد مزاح داشته وگرنه این حرف به هیچ وجه از یک منتقد حرفه ای موسیقی بر نمیاد و بیان هچین حرفی از ایشون فکر میکنم نهایت فاجعه هستش.
بهتر بود کسی به ایشون یاداوری میکرد که قراره یه نقد موسیقیایی بنویسن،نه یه فکاهی!!!!!
من با اینکه حتی نمیدونم ایشون چه سوادی در زمینه ی موسیقی دارن(که البته امیدوارم مثل منتقد قبلی فقط یه ترانه سرای معمولی نباشن!)اما بهشون پیشنهاد میکنم که از این به بعد عمیقتر به یک شعر فکر کنن و صد البته مفهوم حقیقی عشق رو متوجه بشن تا دیگه نگن:"در انتها نفهمیدیم بالاخره حال ِ عاشق چگونه است؟"

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

اصلا خوشم نیومد. تا میایم یه مشکل تابلو رو میگیم، موسیقی ما میاد کن فیکون حذفش می کنه، اما یکی دیگه میاد به یه کسی که مجال دفاع نداره، کاملا اهانت می کنه و موسیقی ما اونو به صورت یه پست میذاره...

عجب!!!
کار عجیبی بود، تو روزایی که یه سری دارن رابطه هاشونو نزدیک می کنن، شما که مثلا خودتونو سردمدار می دونید، این جوری بین افراد شکاف میندازید.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

من هر 2 نقد رو خوندم و به نظرم هر 2 شخص داشتن همدیگرو زیر سوال میبردن و احسان به نظرم الکی بود چون لحن 2 طرف طوری بود که انگار مشکله شخصی دارند با هم که این نظر شخصی منه.
راجب فقط یک جمله که 100% درست بود بگم که کلمه ت و س رو احسان خیلی بد میگه و منم همیشه گقتم که این خوب بیان کردن کلمات فقط به صدا سازی ربط داره و هی من میگم صدا سازی چون اول چیزی هست که خواننده باید بره و یاد بگیره.
دوم راجب ترانه حرف بزنید و به نظرم بیان بگین ترنه های عشقی که جدایی توشه و غم و اندوه و همین سبک ترانه ها ترک ترنس یا شش و هشت نزارن که حس ترک بره. من امسال اول گفتم مانی رهنما الان هم میگم البوم خشایار رو انتخاب میکنم فقط واسه چیدمان همه چی. انتخاب ترانه و موسیقی خوب و صدایی که به هم ترانه میاد هم موسیقی غیر ترک 2 نفره که خیلی بد بود. من علاقه ای هم به خشایار اعتمادی ندارم.
در کل این نقد نبود از 2 نفر که معذرت میخوام از 2 طرف که مجبور شدم انقد سریع بگم.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

به این میگن یه جوابیه جانانه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

منتقد اول فقط نقاد احسان بوده و منتقد دوم فقط نقاد بمانی
اگه من قرار بود پاسخ منتقد اولو بدم میگفتم ک شما اگه از آهنگ غریبانه شنونده ی تمامی کارهای احسان ب طور مداوم میبودید قطعا مسئله ی زنش ِ حرف سین احسان براتون عادی میشد و میتونستید لبه ی تیغ رو از لبه ی سیخ تمییز بدید!!!!
منتقد دوم هم ک فقط قصد تخریب منتقد اول و کمک ب شاعری چون بمانی رو داشته. دقت خوبی کرده اما بی انصافی کرده و اون بی نهایت شعر های بمانی رو ک کمتر خطا و اشتباهی از هر جهت توش پیدا میشه رو نادیده گرفته!!!
اما انصافا ب تنها ترانه ای ک نمیشه خرده گرفت لحظست...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

خب اول اینکه لازمه متذکر شم تو ضمیر دوم شخص هست نه سوم شخص =)))

به حدی عصبانی بودید که گمونم این مورد واضح دستوری از دستتون دررفت !!!!

خب شما که دست به نقدتون خوبه بهتره به فکر نقد بقیه ی آثار روزبه باشید اون آقا به سلیقه ی شخصی خودشون فرمودن دریا قوی ترین کار این مجموعه هست من همچین نظری ندارم پس لطفا همه ی قواتونو به کار بگیرید واسه نقد بقیه ی آثار بمانی که خدای نکرده ادبیات و موسیقی بی نصیب نمونه از فهم و انصافتون فقط یادتون باشه روزبه بمانی با احسان خواجه امیری تنها کار نکرده =))))

در مورد واژه ی دریا و غرق شدن که به زعمتون تکرار هست ... خب مسلما میدونین واژه ی دریا رو به خیلی چیزها میشه تعمیم داد ، یکجا معنی بزرگی رو داره ...

من اینجوری نمی تونم یه سدی بین قلب ماست
تو باید غرق شی درمن بفهمی کی دلش دریاس
من اینجوری نمیتونم تو پای من نمیشینی
تو رو اونقدر بخشیدم بزرگیمو نمیبینی

فرمودین شاعر قصد اینو داره که بگه من بزرگم ؟؟؟
واقعا برداشتتون این بود ؟؟؟
تو باید غرق شی در من = یکم توجه کنین میگه که تو منو نفهمیدی ینی همین که منو درک نکردی باعث این میشه که ازمن درگریز باشی ( تو پای من نمیشینی)
و اونوقت ببینین چه زیبا میگه باید غرق من بشی ینی به درکی ازمن برسی که بفهمی دلم دریاست چرا ؟؟؟ چونکه تو رو اونقدر بخشیدم ، از گناهت ، جفات ، اینکه منو نفهمیدی ، دلمو شکستی و هر چیز دیگه ای که منظور نظر شاعر هست از اینا گذشتم و بعد میرسه به اونجا که به استناد همین دریا بودن میگه بزرگیمو نمیبیی ... اشاره به عظمت دل شاعر داره و روحیه ی بخشش که برگرفته از دل دریاییش هست اصن شما به لحن خوندن خواننده هم دقت نکردین که شاعر اصلا طلبکار نیست فقط داره با دلیل همون واژه ی دریا رو تحلیل میکنه !

قراره غرق هم باشیم/از این دریا نترسونم

غرق هم بودن کنایه از یکی شدن و با هم آمیختن ، دریا = عشق ( به خاطر وسعت و متلاطم و آرام بودنش که تمام ویژگی های دریاس )

واژه ها ظاهرا یکی هست ولی بگید ببینم چه ربطی به مفهوم ترانه ی دریا داشت ؟؟؟ که میگید تکرار ؟ =))

غرق تو می شم بلکه دریا شم/بیزارم از اینکه تمام عمر....

اینجا دیگه غرق شدن معنای فداکاری و از خود گذشتگی رو میده ینی از خود بیخود شدن ینی خودت رو فراموش کردن ، میشه بپرسم چرا مصرع دومو کامل ننوشتین ؟؟؟
من میگم بیزارم از اینکه تمام عمر از روی عادت عاشقت باشم .

از خودم میگذرم بلکه بزرگ شم = این سیر تکاملی فرد رو طی عاشق شدن نشون میده رسیدن به انسانیت و بزرگترین صفت انسانی - گذشت - شما فقط درصورتی میتونی عادت رو کنار بزنی و واقعا عاشق کسی باشی که از خودت بگذری تا بتونی یک نفر رو با همه ی خوبی ها و بدیاش بپرستی چون مسلما تا وقتی پای منیت درمیون باشه عشق به معنای واقعی کلمه وجود نخواهدداشت !!!

همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم
چقد تنها برم دریا چقد تنهایی برگردم

واقعا شما خودتو به اون راه زدی دیگه ؟؟؟
کجا با تو سفر کردم ؟ یه جور انکاره ینی با تو سفر نکردم ... سفر کردن ینی همراه شدن به هم پیوستن هم دل شدن اینا از ویژگی های سفره اما خب مقصد همیشه برای آدم ناشناخته س خب معلومه چون هنوز بهش نرسیدی در مسیر رسیدن هستی ....
ببینید چقد ریز میگه اینکه باهم سفر نکردیم دلیلش معشوقه چونکه نتونست عاشق رو بفهمه یا شاید نخواست خب مسلما همراه شدن دو طرفه ست
و بعد ببینید چقدر قشنگ تر میگه تنها برم دریا تنهایی برگردم = دریا رو توضیح دادم با اون صفت بزرگی و بخشندگی و یکی بودن ، ینی همون آرزوی محقق نشده ی شاعر ، عدم درک معشوق و یکی نشدن با اون ، هنوزم تنهایی میره دریا و تنها برمیگرده چون عشقشون به مرحله ی دریایی شدن نرسیده !!!

من اینجوری دلم خوش نیست شبم با ترس هم مرزه
بهشتم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه

دلم خوش نیست ... موندین که چرا ؟؟؟؟
خب واضحه دلش خوش نیست چون تقریبا از یکی شدن معشوق با خودش داره نا امید میشه از اون به مقصد رسیدنه ....
ببینین چقد قشنگ اون نهایت عشق رو بهشت عنوان میکنه .....
بهشت اونور چی باشه ؟؟؟؟ =)))
خیلی خنده دار بود یکم قوه تفکرتونو به کار ببندین ، بهشت اونور صبر و بزرگی شاعر هست ینی اونقدر صبوری میکنم و میبخشم تا تو بالاخره به خودت بیای و قدر منو بدونی یا به عبارتی به درک از من برسی ..... اما خب کنارش میگه شبم با ترس هم مرزه و بعد واژه ی برزخ که قبل از بهشت هست ببینید چقدر قشنگ ترس رو به برزخ تشبیه کرده ، و مسلما این ترس ناشی از همون ناامیدی بود که در بیتهای قبلی توضیح دادم ترس از به مقصد نرسیدن ترس از اینکه نشه ....!!!

من اینجوری نمیتونم تو اینجایی و من تنهام = خب مسلمه وقتی یکی شما رو نمیفهمه حتی وجودشم نمیتونه شما رو از تنهایی بیرون بیاره چونکه نمیتونه اونطور که شایسته س همراهتون باشه .....
و بعد اینکه بیت آخر دارم میمیرم از بس که نگفتم چی ازت میخوام .... همه ی اونچه که ازش میخواد اینه که عشقش رو بفهمه ، درکش کنه ، بشناسدش و به معنای کلی کلمه همراهش باشه ....!!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد جالبی بود...
با سند و مدرک...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

عالی بود یه نقد با دلیل.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

روزبه بمانی از کلمات زیاد استفاده میکنه و دچار تکرار شده ، مثل کلمه پرستش ، قبله ، غرق شدن ، حتی راه رفتن در لب تیغ رو چندین بار گفته ، و کلی کلمه دیگه که در خاطرم نیست ، آقای نوسنده دقیقا باهات موافقم
اگه شعر بده مقصر احسان خواجه امیری نیست ف طرفدارای خواجه امیری بهشون برخورده انگار ترانه ها رو خودش گفته ... روزبه ترانه سرای خوبیه و خیی قبولش دارم اما دچار تکرار شده و به خوبی گذشته کار نمیکنه ، اگه واقعا روزبه رو دوست دارید باید اشکالاتش رو بهش بگید تا خودشو اصلاح کنه و به دوران طلایی گذشتش برگرده ، وگرنه چشم پوشی از اشکالات دوست داشتن نیست ، کسی که عیبت رو میگه بهترین دوستته نه کسی که همش ازت تعریف میکنه تا پیشرفت نکنی .. بازم ممنونم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

عالی بود موسیقی ما...............
یه نقد درست و حسابی با دلیل و مدرک..........

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

آقا واقعا ممنون حرف دلمو زد

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

متاسفم که تو مملکت ما هر کس کارهای یک نفر رو نمی پسنده به شدت اون رو زیر سوال می بره!!!!!!!!!!!!در مورد روزبه بمانی هم باید بگم اگه تکرار واسه یک ترانه سرا می تونه باعث بشه انقدر ترانه هاش دلنشین بشه پس ای کاش تما ترانه سرا های ما تکرار رو سر لو حه کارشون قرار بدن!!!!امیدوارم یک روز منتقد های ما در هر حوزهای که هستند دست از غرض ورزی بردارن!!!!!!!!!در آخر هم یکی از شاهکارهای روزبه بمانی رو در آلبوم عاشقانه ها می گذارم که خیلی خیلی فوق العادست!!!
اگه این زندگی باشه اگه این سهمم از دنیاست من از مردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا که گاهی با خودم می گم شاید مردم حواسم نیست

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

1-لطفاهنرراتعریف کنید2-لطفاموسیقی راتعریف کنید3-لطفانقدراتعریف کنیدویک سوال اساسی تر شمامگرپیشگوهستیدکه پایان یافتن عمرهنری کسی راپیشگویی می کنید؟وخواهش دیگرمن این است که ضعیف وقوی وعالی وشاهکارراهم درصورت امکان شرح دهید.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

من دقیقا با نظر نغمه موافقم.هرکسی نمیتونه همچیو درک کنه.دلیل اانتقادا پایین بودن درک جناب نقد کنندس نه ضعف شعر و....به همچی یه گیری دادی.متاسفم.و درباره ی حرف (س) و (ت) وقتی اسم ترانه لب تیغ هس اصولا نمیتونه س باشه!!!!!!!!!!!!
به هر حال درک و فهم اشخاص یکی نیس.مال یکی بی نهایت بالاس و یکی انقد پایینه که..........................
متاسفم..........یه نقد ساده و شخصی که انقد تعریف و تمجید نداره.هر کی بخواد اسم نظرشو بذاره نقد که هیچی دیگه.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

باشه بابا باشه.....شما برو شاعر شو من شخصا میام هوادارت میشم...!
فقط با این نقدای بی منطقتون لطفا جوسازی نکنید.
آلبوم خواجه امیری از هر نظر معرکه بود.شعرای بمانی هم بدون نقص و عالی بود.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

خیلی عالی بود!به نظرم نقد شما میتونه به جای نقد این دوست عزیزمون رو سایت قرار بگیره!چون کاملا پخته و سنجیده بود!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نظرتون شدیدا مغرضانه بود.
با این حرفاتون فقط نشون دادین چشم دیدن موفقیت های روزبه رو ندارین.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

استاد منظور از دریا استعاره از مشکلات هست میگه چقدر تنها و بدون تو برم به طرف مشکلات واقعا شما منظور این بیت رو نفهمیدین..

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

ایران خواننده خوب کمنداره اما همهمیدونن که یکی از اونها احسان خواجه امیریه همچنین ترانه سرای خوبم کن ندهره که روزبه بمانی مطرح ترین اونهست
خدایی همه قبول دارن و کاملا به ظاهر معلومه که این نقر مغروضانه است

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

کاملا باهاتون موافقم.ایشون فقط چیزایرو برداشت کردن و فهمیدن که دوست داشتن.با کلاس ادبیات دانشگاه اشتباه گرفتن.بسیار خوب جوابشونو دادین.ممنون......همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم

چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

واقعیت اینه که خود احسان حرف نداره ولی روزبه دیگه کاملا تکراری شده.مطمئنا آلبوم احسان با اشعار فرزاد حسنی خیلی بهتر خواهد بود.ممنون از موسیقی ما به خاطر این مطلب.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

به این میگن منتقد یه چیزی واسه گفتن داره نه اینکه بیاد فقط و فقط نظر شخصی شو بگه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

عزیزم صریح نه سریع
شما که تو هر جملت 100 تا اشکال هست

خوش سلیقه!!!!!!!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

من یه خواهشی تورو خدا تورو جون هر کسی دوست دارید بذارید این نقد ها ادامه دار باشه تعصبی برخورد نکنید.به خدا این منتقد راست میگه من خودم کسی بودم از البوم احسان بیشتر از طرفداراش تو این سایت و سایت های دیگه جلو البوم حباب دفاع کردم.
ولی نقدی که خوبه رو باید قبول کنیم.این سایت راجع به هر خواننده ای کوچیکترین نقدی بنویسه هواداراش سریع جبهه میگیرن که کم نیارن مث اون یه کلمه حرفی که منتقد درباره چاوشی زده بود که صداش خوب نیست....
روزبه بمانی واقعا داره رو به تکرار میره.در اینکه ترانه های این البوم مثلا از البوم حباب بهتر بود شکی نیست اونا که اصلا ترانه نبودن اصلا نمی شه نقدشون کرد...
ولی واقعا این اشکالاتی که جناب منتقد گرفت درسته واقعا این مافیای بمانی درسته قبلا یغما کلرویی هم اشاره کرده بود..

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

جناب اقای محترم شمااصولا از آرایه های ادبی و تشبیه و حسن تعلیل چیزی میدونین که اسمتون شده منتقد..!؟
روزبه بمانی شاید دچار تکرار واژه شدهباشه به هرحال واژه که از مریخ نمیارن ولی مفهوم هاشون فرق داره باهم!! هرجایی که به کار برده میشه یه منظوری رو میخواد برسونه!!ایرادایی که شما میگیرین کاملا غیر منطقیه چون کمی به آرایه ها رجوع بشه یا به مفهوم بیشتر دقت بشه میفهمین ربط این بیت هارو به هم!!بعدشم حس نمیکنین "تو" ضمیر دوم شخصه ؟!بعدشم اگه شما با منتقد قبلی مشکل دارین چرا سر روزبه خالی میکنین؟! این نقد اصلا منصفانه نبود...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

آقای نویسنده ! شما که اینهمه حساس شدی به ترانه ها و تک تک کلمات روزبه ، تاحالا خودت چندتا شعر گفتی که مورد استقبال مردم بشه و حتی زمزمه اش کنن ؟؟؟؟
روزبه یه شخصیت شناخته شده است ..... شما و امثال شما نمیتونید تخریبش کنید ...
بیاید یکم تنگ نظر نباشیم !

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

لپ کلام روزبه=تکرار

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد خوبی بود
چه ربطی به آقای خواجه امیری داره که هوارداراشون بهشون بر خورده؟!
اتفاقا هوادار های آقای بمانی هم نباید ناراحت شن
نقد یعنی بیان ضعف ها
به خوبی این کار انجام شده
باز کردن حرف کلی آقای یوسفی درباره آقای بمانی
اتفاقا هوادارها باید استقبال کنن چون کمک میکنه که کار بیشتر دیده شه
منطقی باشید

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

راستی اینو یادم رفت بگم جنا ب منتقد...
نقدا یه مشکل براتون پیدا کردم که به جای"اینجوری" توی قسمت "من اینجوری نمیتونم" بگذارید...
توجه کنید....
میتونید مشکل(در واقع دعوا) خودتون با روزبه و منتقد قبلی رو جای "اینجوری" بگذارید...و با شعر ارتباط بیشتری برقرار کنید.......
هوووووووووووووورا...
فک کنم اینجای شعر رو فهمیدی...

رو بقیشم کارکنی و با چندتا معلم ادبیات مشورت کنی میتونی کل شعر رو بفهمی....
و حتی با کار و تلاش بیشتر میتونی شعر رو حفظ کنی و قبل از خواب با خودت زمزمه کنی...
حالا بگو روزبه بده...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

درسته که تعارف خوب نیس اما به نظرتون لحن شما جوری بود که باید باشه؟؟؟

اینکه روزبه بمانی ازکلمه های تکراری استفاده می کنه...خب اگه اینجوریه یعنی به نظرتون اگه از یه کلمه استفاده کرد دیگه نباید هیچوقت از اون کلمه با همون محتوا استفاده کنه؟اونوقت چرا؟
دوس داشتم به جای اون سه تا نقطه نمونه های بیشتری می اوردین!شما خیلی متعصبانه برخورد کردین که بخاطر همین دو تاکار حالا دو تا نه پنج تا(!) می گید بمانی دچار تکراره !باور کنید اگه اینجوری باشه کلا هر ترانه سرا بعد از یه سری ترانه گفتن باید کارشو بذاره کنار چون موضوعی که به ذهنش می رسه یا عاشقانه س یا اجتماعی یا ...:دی
درمورد نقدی که واسه دریا نوشتین دوستان پاسخ دادن تقریبا.باور کنید با بی طرفی محض نقدتون رو خوندم اما خیلی جاها لحن تندتون اذیتم کرد با اینهمه نقد ادبیتونو قبول دارم!فقط نقد ادبی رو!
واینکه چرا به جای گشتن تو کارای تکراری تران های البوم احسانو با کارایی که ترانه هاش اصلا مث این البوم نیست مقایسه نکردین که حتی یه ذره ام که شده ببینید روزبه بمانی واقعا اندیشه ی وسیعی داره.
میدونم که این حرفا راه به جایی نمی بره(!)فقط نظرمو گفتم که بدونید طرفدارای احسان به دور از تعصب اصــــــــــــــــــــــــــــــــــــلا مث شما فک نمی کنن!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

سلام
آقای حقیقی واقعا دمت گرم واقعا مرسی. عادت کردیم از یک نفر بت درست کنیم بگیم کسی نزدیکش نشه.
واقعا نقد عالی و بی غرض و منصفانه ای بود

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

عزیز من! نقد یه هنره ترانه سرایی یه هنر دیگه. قرار نیست هرکس منتقده خالق ترانه هم باشه همونطوری ک هر ترانه سرایی منتقد نیست

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

شما واسه ی کدوم یکی از نویسنده ها متاسفین؟

من برای هر دو متاسفم

برای نویسنده یادداشت اول بخاطر 2 نقد فاجعه ای که اخیرا داشتا یکی برای حباب و یکی برای عاشقانه ها

و برای نویسنده دوم بخاطر سکوت بر نقد بی ارزشی که به حباب شد نقدی سراسر تمجید بی دلیل که به هیچ وجه قابل باور نیست

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

بازم سلام
من یه نکته رو تو نقد قبلیم از این بیانیه جا انداختم که لازم میدونم بگم ....
اینجوری دوستانی که این نقد رو هم صرفا به این خاطر خوندن و تایید کردن که چارتا چیز یاد بگیرن هم اطلاعاتشون کاملتر میشه ....!!!
در مورد این جملات منتقد گرامی ...
ثانیا: ضمیر «تو»، ضمیر سوم شخص بارز و حرف ِ «ی» در نمی شینی هم ضمیر سوم شخص مستتراست، که اینجا هم «تو» اومده و هم «ی» !

که حشو ِ قبیح صورت گرفته و اشتباه است.

تا اونجایی که من از دستور و ادبیات فارسی به خاطر دارم ما کلا دو نوع شناسه داریم ، شناسه ی مستقل که همون ضمیر هست ( من ، تو ، او ، ما ، شما ، ایشان )
و یه شناسه که چسبیده به فعل هست (َم ، ی ، - ، یم ، ید ، َند)

همونجور که مشاهده میکنید تو ضمیر دوم شخص هست نه سوم شخص ....
حالا تو پای من نمیشینی ----> تو (ضمیر ) ی (شناسه ی فعل )
با هم به کار رفتن اینا توی جمله هیچ مشکلی نداره ... فرمودین چی چی ؟؟؟؟
حشو قبیحححح ؟؟ =)))

شناسه ی فعل همونطور که پیداس به هیچ وجه قابل حذف از جمله نیست چونکه ماهیت فعل رو مشخص میکنه ....

اما ضمیر (تو) که در واقع جایگزین اسم فرد و نهاد جمله ست ، میتونه حذف بشه و در هنگام گزارش هم گفته میشه نهاد مستتر در فعل ، ینی همون (ی ) نشون دهنده ی این هست که نهاد ما ضمیر تو بوده ... و به این دلیل قابل حذف از جمله ست که معمولا به خاطر اختصار و کوتاهی جمله حذف میشه .....!!!!
حالا موندم جناب منتقد این قاعده ی دستوری رو از خودتون درآوردین که شناسه ی مستقل و وابسته اگر با هم در جمله ای باشن این حشو هست ؟؟؟؟
یه چیزی رو ولی فراموش کردین درصورتی که حرف شما درست باشه راجع به تاکید هم حتما چیزایی شنیدین ؟؟؟؟
ضمیر (تو ) به هیچ وجه قابل حذف از این مصرع نیست وقتی که تاکید شاعر روی کلمه ی تو هست ، اینجا هم ضمیر بودنش مطرحه و هم مرجع تاکید بودنش ، این تو هستی که به پای من نمیشینی ----> به استناد مصرع بعد تو رو اونقدر بخشیدم بزرگیمو نمیبینی ..... که میگه خطا از جانب من نبوده و همواره بخشش داشتم و با تو موندم پس این تو هستی که به پای من نمیشینی ....

بهتر نبود یکم وقت بیشتری رو صرف تامل میکردید بعد چنان با اعتماد به نفس دم از انصاف و ادای حق رسالتتون میزدین ؟؟!!!

موسیقی ما ممنون میشم اینم تایید کنین قول میدم آخریش باشه ;)

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

آقا جان شما گوش نده این آلبومو.
خوش حالمون میکنی.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

عاشقانه ها حرف نداشت حالا شما هرچی میخواید بگید،بگید.کیه که توجه کنه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

کاملا باهاتون موافقم این نقدها نه تنها تاثیرگذار نیست بلکه مخرب هم هست

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نغمه خانم عالی بود...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

ابتدا با تشکر از منتقد محترم...که معلوم نبود میخوان با استفاده از کوبیدن روزبه ،منتقد قبلی رو ضایع کنن...
یا با استفاده از کوبیدن منتقد قبل، روزبه رو...
اما در مورد شعر...
وقتی روزبه به قول شما پاشنه آشیل شعرش "من اینجوری نمیتونم..." است...
نمیخواهد مشکل را محدود کند بلکه میخواهد هرکسی که این آهنگ را گوش میدهد مشکل خودش را جای "اینجوری" بگذارد و با ترانه ارتباط حسی نزدیکتری برقرا کند...
حالا شما مشکلی ندارید و در فهمیدن این قسمت عاجز مانده اید به سایر مخاطبان اهنگ مربوط نیست...

دوم اینکه ما در ادبیات فارسی موضوعی به نام "قرابت معنایی" داریم و شما نمیتوانید به خاطر شعرهایی که قبلا سروده شده و حالا روزبه همان مضمون را به صورت دیگر بیان کرده است از روزبه خرده بگیرید...

هرکسی کو دور ماند از اصل خویش/باز جوید روزگار وصل خویش
.
با اصیل خویش راجع گشت اشیا/همه یک چیز شد پیدا و پنهان
.
ما به فلک بوده ایم یار ملک بوده ایم/باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
.
و حداقل 7 بیت دیگر با همین موضوع...
البته شاید اینجا مولوی اشتباه کرده باشد!!!!!و شعرش اشکال دارد...

برادرانه خواهش میکنم بار دیگر سری به کتاب های ادبیات دوره ی راهنمایی و دبیرستان خود بزنید و آرایه های استعاره و کنایه و تشبیه و مجاز و ... را مرور کنید تا برای نقد های بعدی نیاز نباشد انقدر وقت صرف "فهمیدن اشتباه" یا "اشتباه فهمیدن" کنید...

و باتشکر دوباره از شما که موجبات خنده و شادی مارا از چپ و راست فراهم میکنید...
ممنون موسیقی ما... و خواهش میکنم بخاطر توهین های زیادی که در این نقد به شاعر و کل آلبوم احسان خواجه امیری شد این نظر را کامل بگذارید...باز ممنون...

1
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

من نه طرفدار احسان خواجه امیری هستم نه روزبه بمانی.
اما این نوشته های بالا یه جور کوبیدن بمانی هستش و نمی دونم نویسنده چه مشکلی باهاش داشته.بمانی در کنار حسین صفا ,یغما گلرویی,امیر ارجینی,ترانه مکرم و... از ترانه سراهای بزرگ ایرانن.
این ایرادای الکی بهانس.اتفاقا ترانه ی دریا زیبا بود و دلچسب.
بنظرم آقای نویسنده اگه میتونن بهتر از روزبه بمانی شعر بگن بیان به عرصه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

آفرین اشکان منم تقریبا میخواستم همین ها رو بگم که تو کارمو راحت کردی
فقط میخوام اضافه کنم:
"ضمیر «تو»، ضمیر سوم شخص بارز و حرف ِ «ی» در نمی شینی هم ضمیر سوم شخص مستتراست، که اینجا هم «تو» اومده و هم «ی» !"
استاد منتقد "تو" ضمیر سوم شخصه؟؟؟؟
بعدم،چه حشوی داره این موضوع؟؟؟
مثلا اگه من بگم "تو من را دوست نداری" این الان حشو داره؟نه!چون "تو" ضمیر و نهاد شمرده شده و "ی" شناسه ی فعل محسوب میشود!!!
-----------------
از نظر معنایی هم به نظرم بیش تر به عمق شعر برو که جا های عمیق آهنگ رو بهتر متوجه شی برای مثال
"من اینجوری نمیتونم،شبم با ترس هم مرزه/بهشتم اونورش باشه،به این برزخ نمی ارزه"
این یکی قوی ترین مفاهیم رو میرسونه"واژه های مرز بهشت برزخ و ترس" به زیبایی مراعات النظیر دارند و مفهوم قشنگی رو میرسونن که شما اصلا متوجهش نشدید!!!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

اسم محسنو و حبابو نیار
محسن یگانه اصلا ادعایی نداره که آهنگ شیش و هشتیش ترانه محور باشه.
محض اطلاع جناب عالی این ترانه روی ملودی بسته شده کسی هم نگفته که قراره مث حافظ شعر بگه واسه ترکی که مخاطب عام قراره بزاره تو ماشین صداشو بلند کنه.
اما بحث آقای بمانی فرق می کنه . ایشون ادعاش می شه خوبم ادعاش می شه. یادمون نرفته دعوای ایشونو با یغما .
شما یادتون رفته ؟!
کسی که برا یغما گلرویی شاخ و شونه بکشه و همه رو دروغ گو خطاب کنه.
که نقد رو نپذیره و به جای جواب دادن به یغما که سردمدار نهضت ترانه ی امروزی است و ترانه ی ما مدیون یغماست ، بیاد اونجوری حرف بزنه.
*************
*************
به این کار شما هم می گن فرافکنی . اگر روزبه عیبی داره این به این معنی نیست که کل دنیا ترانه های بی غلطی رو می گن ! نه ! روزبه کار خودشو اصلاح کنه !
سعی کنیم نقص کارمونو توجیه نکنیم

Mas
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

آقای دوست
من اگر بخوام برای شما چنین مسائلی رو تعریف کنم ، نمیشه
خود شما باید با طی کردن مراحل مختلف به این مشاهدات برسید
عزیزم این آلبوم ضعیف بود و شما باید قبول کنید
حقیقت سخته
MAS

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

وااااای اقای نویسنده میشه خودت یه بیت شعر بگی ببینم چی میگی! یه ایراداتی از شعر روزبه بمانی گرفته ادم شاخ درمیاره اگه شعرای البوم یگانه و... رو نقد کنی که دیگه واویلا بود! روزبه بمانی همچنان بهترین و معتبر ترین شاعر ایرانه و به این زودیا کسی به گردش نمیرسه .هیچکی نمیتونه شعرایی مثل دنیای این روزای من.اعجاز. دعوت. بچه .نابرده رنج و .... و دراخر این نوشته اصلا پرونده ای برای البوم عاشقانه ها نبود بلکه پرونده ای برای شعر دریا بود! متاسفم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

بالا خره یکی پیدا شد حرف دله مارو بزنه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

چه عجب ما یه نقد خوب خوندیم مرسی از منتقد

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

لپ کلام =بترکه چشم حسود و بخیل

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

مرسی.عالی بود توضیحاتتون

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

از نظر من تیتر این دو مطلب رو هر چیزی میشه گذاشت جز " پرونده ای برای آلبوم عاشقانه ها " /
کار به درست یا غلط بودن این نقد ندارم ولی اونچه که مسلمه ، تهاجمی و غیر حرفه ای بودن این نقدها هست !
کاش موسیقی ما در ارسال این نوع مطالب مغرضانه وسواس بیشتری به خرج بده ... !

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

آقا خود من اومدم اون حرفا رو زدم نخواستم که مثلا "منقدنما" بازی دربیارم که حالا یه نفر بیاد از اینجا رد شه بگه هه حالا دیگه همه واسه مون شدن منتقد(نما) نخیر،صرفا خواستم به این بفهمونم خیلی واس خودش حال نکنه فک نکنه نقد زده در حد 11 سپتامبر هه هه هه!
اینجا که موفق نبودی امیدوارم در سایر مراحل زندگی ت موفق باشی آقای...
بزن قهقهه رو...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

آلان منم تعجب می کنم چرا هوادارای خواجه امیری ناراحت شدن؟اگه این شعر جز کارای ایشون نبود الان همه منتقد و تایید می کردن!اخه مگه احسان شعر و گفته؟یا اصلا شاعره که برخورده؟
روی صحبت این نقد با کارای روزبه بود احسان که فقط می خونه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

اولا نقد باید محترمانه باشه نه اینجوری که از تک تک جملات جناب منتقد بوی تمسخر به مشام برسه.ثانیا نقد باید به کل آلبوم انجام بشه،روزبه بمانی ده ترانه در این آلبوم داره،چرا فقط روی یکیش تمرکز کردین،چرا از ترانه ی شاهکاری مثل نابرده رنج صحبت نمی کنین؟
به هر حال انتقاد کار خوبیه اگر با رعایت اصولی که گفتم همراه باشه.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

با تشکر از نقاد محترم آقای حقیقتی که خیلی وقت بود توی این سایت از این نقدها ندیده بودم. نمیدونم چرا کسایی که میان نقد میکنن یجورایی اصلا از خواننده خوششون نمیاد و بنظرم اصلا اینجور نقدی بدرد نمیخوره، مثلا منتقدی که نقد اول رو برای آلبوم احسان خوجه امیری نوشته گفته که من اصلا از این سبک صدا که سنتی- پاپ باشه مثه صدای احسان خوشم نمیاد. مثال 2- کسی که نقد سوم رو برای آلبوم محسن یگانه عزیز نوشته میگه که من از آهنگای غمگین محسن یگانه خوشم نمیاد! آیا بخاطر همین آهنگای غمگین محسن نیست که این همه محسن یگانه معروف شد؟ واقعا متاسف میشه آدم بخاطر این نقد هایی که با قصد و غرض تخریب گفته میشه.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

یک ایرا کاملا بنی اسرائیلی ...........
آقا آهنگتو گوش کن

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

اینا هیچ کدوم نقد نبود..یادداشت اول تخریب احسان بود و یادداشت دوم تخریب روز به بمانی
انگار یه عده چشم دیدن موفقیت دیگران رو ندارن
عاشقانه ها حرف نداره

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

فقط میگم اصلا" نقد قابل توجیهی نبود.
چی از نقد بهتر که باعث پیشرفت افراد میشه.
اما این نقد،نقدی نبود که به کسی کمکی کنه!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد باید سازنده باشه,نه تخریب کننده...
نقدی که شما نوشته بودید آقای نویسنده(!) به نظرم فقط و فقط برای تخریب افراد بود نه برای کمک به اونها.پس لطفا به مردم دروغ نگید.
واقعا متاسفم برای منتقدانی(!) که با این حرفا میخوان باعث دلسری عوامل آلبوم بشن و این آلبوم ضعیف جلوه بدند.کور خوندن.
آلبوم عاشقانه ها معرکه بود.صدای احسان خواجه امیری فوق العاده ست.روزبه بمانی هم انسان بسیار کار بلد و چیره دستیه.
تا کور شود هر آنکه نتواند دید....

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

شما با یه پنجه بکس دستتون اومدید کوبید تو ترانه و قسمت های خورد شده رو به دلخواه ونظر خودنقدکردید که بهتره بگیم کوبید!
البته دقیقا معلوم نبود از چی دلگیرن؟!

خوب شما نقد خودتون کردید من هم نقد خودم رو میکنم

من اینجوری نمیتونم یه سدی بین قلب ماست
تو باید غرق شی در من بفهمی کی دلش دریاست

شروع ترانه مشکلی داره؟ داره میگه که نمیتونه اینجوری تحمل کنه چرا؟ چون سد بینشون هست کجاش اشکال داره؟
مصرع بعدی در ادامه همون مصرع که به طرف مقابل میگه منو درک نکردی که سد بین قلبمونه

من اینجوری نمیتونم تو پای من نمیشینی
تو رو اینقدر بخشیدم بزرگیم رو نمی بینی

پاش نمیشه سر به هواس و شاعر از این حالت کلافه س اشکالی داره؟
زیاد بخشیده و در جواب بیت قبلی که میگه باید غرق شی در من منظورش از بزرگی خوبی و منتی نداره!

همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم
چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم

همیشه مقصدش بوده هر کجا میرفته با معشوقه رفته منظورش از کجا با تو سفر کردم روز حال الانش هست که پاش نمیشه و سد بینشون
منظور از دریا شمال یا جنوب نیست رفتن به جایی و بی همسفر بودن که شاید دریا بهترین واژه س
من اینجوری دلم خوش نیست شبم با ترس هم مرزه
بهشتم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه

شب وقتی تنهایی با ترس هم مرز میشی مگه اشتباه؟
بهشت اونوره این روزا که به برزخ تعبیر شده نمیرزه کجاش اشکال داره؟

من اینجوری نمیتونم تو این جایی و من تنهام
دارم میمیرم از بس که نگفتم چی ازت میخوام

اون اینجاس ولی دلش اینجا نیست و طرف احساس تنهایی میکنه زیباست!
حرفاشو نتونسته کامل بهزنه و نگفته چی ازش میخواد کجاش ایراده؟

شما بهتره در ارامش کامل نقد کنید در موقع عصبانیت از موفقیت البوم و ترانه ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

از قدیـــــم گفتن : حـــــــــــــــرف حـــــــــــــق تلخ ِ ! تلــــــخ ِ آقا ! تلــــــــــــــــــــــــــــــــخ !

کسی ک افشـــــــــین ِ یدالهی ُ بزاره کنآر ینی بی خیال موسیـــــقی ! لحن ِ احســـآن ب هر ترانه ای نمیخوره ! کی میخواد بفهمه ک مـــــــردم احســــــــــــــآنِ سلام آخـــر .... احســـــــــآن ِ باور نمیکنـــــم ... احسـآن تمومـــــــــش کن ُ فصل بـــــآرونی ُ میخوان نه احســـــآن این روزـآرُ !

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

ببخشید من تو پیامم یه اشتباهی شد بجای بهروز صفاریان گفتم سعید شهروز آخه داشتم سعید شهروز گوش میدادم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد خوبی بود هر چند به نظر می رسه چند جا غلط تایپی داره
هرچند بعضی جاها تند رفته
اما در کل حرفش مشخصه و من می پسندم
ای کاش دوستان طرفدار خواجه امیری جبهه نمی گرفتند چون در نهایت این انتقادات به نفع ایشون هم هست و ای کاش متن ایراد تایپی نداشت تا عده ای اون ایراد ها رو پیرهن عثمان نمی کردند و به جای حرف زدن درباره بقیه متن گیر بدن به اینکه : "تو" ضمیر چندم شخصه!
بابا این که معلومه ایراد تایپیه...اشکال تایپیو ول کنید درباره اصل موضوع حرف بزنید
ممنون که بعد از مدتها یه بحث خوب رو شکل دادید و سایتتون رو پربار کردید واقعا
خسته شدیم انقدر عکس کنسرت دیدیم
بابا "موسیقی ما" باید یه جایی رو برای نقد آلبوم و ترانه اختصاص بده
ممنون واقعا از زحمتتون

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

به خدا نه من طرفدار شعر های روزبه مانی هستم و نه روزبه برای خواننده مورد علاقه من که شادمهر باشه تا حالا شعری گفته که بخوام طرفشو بگیرم ولی بدون شک بی انصافانه ترین نقدی بود که تا با حال در یک مدحی خوندم. واقعا به قدری این نقد سطحی و به قول گفتنی با قلم تینیجر مانندی نوشته شده منو به تعجب وا می داره که چرا باید هر کی که خودشو در رشته ای از بقیه جدا می کنه همه سعی در پایین اوردنش دارن؟ واقعا چرا؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

در اینکه روزبه بمانی به خاطر پر کاریش دچار تکرار شده و باید از پر کاری پرهیز کنه شکی نیست. اینم که ترانه های این آلبوم هم تا حدی تکراریه قبول و در اینکه روزبه در این آلبوم از خودش و انتظاری که ازش هست تا حدی کمتر ظاهر شد هم کاملا قبول دارم ولی نمیتونید منکر خوب بودن ترانه های روزبه باشید.ترانه های روزبه خیلیاش آدم رو درگیر میکنه و آدم رو مجبور به فضا سازیه مورد علاقش میکنه ولی آخه خدا وکیلی این چه جور نقدیه؟ خواب دریا نرو اذیت نشو یعنی چی واقعا این نقده؟؟؟ ...حرف ممکنه اینجوری نمیتونم چه جوری میتونی یعنی چی اقای نقاد؟؟ برداشت های شما اقای نقاد ...دلم میخواد از دست شما سرمو به دیوار بکوبم قبول دارم اینو که روزبه در تجسم سازیش و فضا سازیاش برای سرودن ترانه هاش به تکرار افتاده ولی تکرار دلیل بر زیبا بودن و خوب نبودن نیست کار خوب همیشه خوبه ولی تکرار کار خوب باعث این میشه اون کار خوب عادی خودش رو نشون بده و فکر میکنم نقدی که من الان از روزبه نوشتم هم عقلانی تر و هم از هر گونه غرض ورزی های بچگانه دور بوده است. ولی باید گفت تعصب چیز خوبی نیست باید قبول کرد روزبه به علت پرکاریش به تکرار ترانه در سوژه ها موضوعاتش افتاده خواهش می کنم سایت موسیقی مااینگونه نقد های بچگانه رو منتشر نکنه سوالی که از آقاد منتقد دارم اینه که آقای نقاد اگر نقد اذیتت میکنه خواب نقد نکن شبیه جمله ی شما نیست که میگید دریا نرو اذیت نشو؟؟؟ در اخر در مورد نقد یک از احسان و تلفظ سین و ت هم که ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

جالب بود

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

درموردیادداشت میثم یوسفی می توانم به این منتقدمحترم حق بدهم.متاسفانه جریانی درمطبوعات وجودداردکه علی رغم ادعای روشنفکری درمواقعی چشم برحقیقتی می بنددواین می شودکه آقای یوسفی دریادداشتشان این گونه ناخودآگاه آن رابروزمی دهند.دوستان برای خواندن یک نقدسالم ومعرفی یک کارشناس خوب شمارابه یادداشت های سعیدکریمی ارجاع می دهم.ایشان دویادداشت هم برآلبوم های سلام آخرویک خاطره ازفرداداشته اند.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

خطاب به مسئولین سایت موسیقی ما:می خوام محترمانه ازتون انتقاد کنم.سایتتون در پوشش اخبار موسیقی سایت خوبیه ولی متاسفانه نقدهایی که می ذارین تا جایی که ما دیدیم غیر حرفه ای،به دور از اصول اخلاقی و مغرضانه هست.نمونه ش همین نقد و یا اتفاقاتی که سر آلبوم بی واژه افتاد.اینجور مطالب به بهبود فضای موسیقی کشور کمکی نمی کنه و بر عکس ایجاد تشنج و درگیری می کنه.
من نمی گم انتقاد تعطیل بشه،بلکه می گم انتقاد باید کاملا مودبانه و حرفه ای باشه.اما در این نوشته لحن نویسنده بسیار بد و تنده.

اگر به انتقاد من توجه کنید ممنون میشم.امیدوارم از این به بعد نقدهایی رو در سایتتون ببینیم که کاملا حرفه ای و اخلاقی باشن.با تشکر.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

در پاسخ به این نقد فقط می گم:

من اینجوری نمیتونم یه سدی بین قلب ماست

تو باید غرق شی در من بفهمی کی دلش دریاست

من اینجوری نمیتونم تو پای من نمیشینی

تو رو اینقدر بخشیدم بزرگیم رو نمی بینی

همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم

چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم

من اینجوری دلم خوش نیست شبم با ترس هم مرزه

بهشتم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه

من اینجوری نمیتونم تو این جایی و من تنهام

دارم میمیرم از بس که نگفتم چی ازت میخوام

همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم

چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم

کاش از این نقدهای سخت گیرانه در حق حباب با اون سطح کار ضعیف هم میشد و این منتقد محترم به تمام آلبوم ها حساس بود نه صرفا روزبه عزیز و پر احساس.

ضمنا لازم میدونم این نکته رو هم بگم که جناب منتقد محترم و عزی اما عصبانی، لزومی نداره که شاعر تمام لغات رو بگه تا مخاطب حس شعر رو درک کنه.اگاه بخواد کامل تمام واژه ها و لغات رو برای توصیف شعرش بگه که میشه قصیده و زمان آهنگ بالا میره و بعد میاید میگید شاعر درازه گو هست!!!!!
پس لزوما نباید شاعر بیاد بگه بهش کدوم وره چی باشه به این برزخ نمی ارزه. هر خواننده ی عاشقی می فهمه که منظور اینه که حتی اگه اون ور وصال تو بهشت هم باشه به برزخ الان که تکلیفم رو نمی دونم نمی ارزه و هر آدم عاشقی میدونه که عشق هم شکایت و بهونه گیری داره هم احساس و التماس. پس توی شعر هیچ بلا تکلیفی نیست. چون وقتی عشق واقعی داری اما از معشوقت دوری حست دقیقا همین شعره.همینه همین. عاشق، اما یه عاشق شاکی.
شکایت می کنی تا معشوقت بفهمه و شرایط رو واست مساعد کنه و داشته باشیش
و درا نتها قشنگیه شعر های روزبه به این کامل نگفتنه تمامیه لغات و کلمات برای توصیف شعرشه. اینجور فقط دل عاشق می فهمه چی داره میگه و خودش شعر رو کامل می کنه توی دلش...
کلماتش محدوده آره اما این کلمات محدود را با هنر و متنوع به کار میبره. دیدن کلمات خاص توی بیشتر کارهای روزبه و تکرار شدنش مثل شناسنامه ی کاریه این شاعره

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

واقعا نمیدونم چی باید بگم.اصلا نقد خوبی نبود.یعنی در واقع اصلا نقد نبود.منتقد عزیز،جا داره اینجا بهتون بگم که نقد شما اصلا نکات و قوانینی که توی نقد باید رعایت بشه رو رعایت نکرده.نکته ی دیگه این که این ترانه ها برای کسانی گفته میشه و کسانی این ترانه ها رو میشنون که از عامه ی مردم هستند،و مثل جناب عالی به این موارد کوچک و البته بی منطق و غیر حقیقی توجهی ندارن.اگر قرار باشد همه مثل شما فکر کنند(مثلا:خب نرو دریا که تنهایی اذیت نشی!)خب اون وقت میگفتیم چه کاریه؟اصلا برا چی عاشق میشی،عاشق نشو که اذیت نشی.یا اصلا چرا زندگی میکنی؟؟زندگی سختی زیاد داره.زندگی نکن که اذیت نشی!از همین جا غلط بودن نقد شما مشخص میشه.
در جواب به دوستانی که میگن چرا طرفدارای احسان ناراحت میشن باید بگم که:دلیل ناراحتی ما اینه که اولا،این نقد های بی جا و بی منطق،دارن احسان رو که همیشه بی حاشیه ترین خواننده بوده رو به حاشیه میکشن،چون این ترانه ها متعلق به آهنگای احسانه و حتی اسم این نقد ها شده پرونده ای برای عاشقانه های احسان خواجه امیری.و دلیل دیگه اینه که،جا و مکان دعوا و مشکلات شخصی و اختلاف نظرات این دو منتقد عزیز اینجا،و سر یک ترانه و آهنگ بسیار قوی نیست.این دوستان مشکلاتشونو باید جای دیگه و به طور شخصی حل کنند،نه این که این نظرات و مشکلات شخصی رو رسانه ای بکنند و شان یک اثر بسیار قوی رو زیر سوال ببرند.
زنده باد عاشقانه ها،احسان عزیز و روزبه بمانی

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

در پاسخ به این بخش از نقد ایشون که فرمودن :

"خب نرو دریا! که تنهایی اذیت نشی! "

خواستم بگم : شمام این ترانه رو گوش نده که اذیت نشی !

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد خوبی نیست

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

ممنون کیارش که کار منو راحت کردی
اولا باید بگم متاسفانه ما هنوز فرق نقد و تخریبو نمیدونیم.این نقد که کاملا معلوم الحال و با غرض ورزی شخصیه...
دوما جناب نقاد:
1.ضمیر «تو»، ضمیر سوم شخص بارز؟؟؟؟؟؟؟
تا جایی که من حافظه ام یاری میکنه توی دبستان گفتن به ما دوم شخصه...بازم من نمیدونمD:
2.چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم!

بیته خوبی ست؟؟؟؟؟؟؟
اینم همون دبستان بود اگر اشتباه نکنم گفتن اسمش مصرعه نه بیت!!!!!
3.صرفا یک سری مزمون به نظرشان زیبا می آید
مزمون؟؟؟؟؟؟یا مضمون!!!!
3.مصرع 3 و 4 هم که یعنی سردرگمی ِ محظ؟؟؟؟؟
یا محض؟؟؟
4.شما برای هرچیز دنبال دلیل میگردی و میگی اگه ناراحتی خب نباش.نشو.پس کلا عشقو باید گذاشت کنار؟دوما خب شمام اگه ناراحتی و اینقد به مرز عصبانیت میرسی خب گوش نکن برادر من
5.شما ادبیاتت مثل چت کردنه بعد از روزبه ایراد میگیری؟
بهتر بود قبل از قرار دادن این نقد میدادی غلط املایی هاتو میگرفتن بعدا درباره ی ادبیات فارسی صحبت میکردی
دراخر میگم هرچی هم تلاش کنید...چیزی از ارزش های البوم احسان خواجه امیری و صد البته ترانه های روزبه بمانی کم نمیشه
به امید موفقیت بیشتر

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

به نظر من این نقد صرفا یه نقدر بی طرفانه نبوده و یه چیزایی پشتش بود
در هر حال اول اینکه اقای منتقد یه کم دیکته کار کنید خوهشا که ادم وسط نقد به این جدیت خنده اش نگیره!
دوما: شما دارید به یه ترانه که درونش احساسات حرف اولو میزنه منطقی برخور میکنید این درست نیست اینکه خب نرو دریا که اذیت نشی یعنی چی آخه؟! به نظر من که شعرش معنی داشت
قابل ستایش ترین بخش این نقد دقت شما در مورد تکرار دریا و غرق شدن در شعر های روزبه بمانیه که من به شخصا تحسین میکنم این دقتتونو درسته که نباید تکرار زیاد باشه اما قشنگه من که دوسش دارم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

بله عزیز من از قدیم گفتن حرف حق تلخه درست !!!

ولی میدونی چیه حرف ناحق هم مث زهر کشنده س ... میدونی این همه آدم از چی به تنگ اومدن ؟؟ چون حرف زور و ناحق شنیدن شما یه سر بخون نقد بچه ها رو تا بفهمی نقد این منتقد نه منصفانه ست ، نه حرفه ای و از هر جهت رده ....!!!
بعد اونوقت عزیز من نابرده رنج جزء 10 ترانه ی برتر انتخاب شد... اینهمه اجرا شد اینهمه شنیده شد شما هنوز تو فصل بارونی و باور نمیکنم موندی ؟؟
یکم با جریان روز پیش بیا عزیزم ;-)
دکتر افشین یدالهی هم طی صحبتهایی که احسان عزیز داشتن ول نشده عزیزم با هم مشغول به هم کاری در یک مجموعه ی دیگه ن !!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

ممنون یعنی همه اون چیزی که میخواستم بنویسمو حوصله نداشتم که تایپ کنمو شما گفتین!
از موسیقی ما خواهش میکنم اگه میشه این مطلب رو هم به عنوان جواب این مطلب بذارین

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

"من هر 2 نقد رو خوندم و به نظرم هر 2 شخص داشتن همدیگرو زیر سوال میبردن و احسان به نظرم الکی بود چون لحن 2 طرف طوری بود که انگار مشکله شخصی دارند با هم که این نظر شخصی منه."
همین یه بار فقط همین یه بار و فقط در مورد این پاراگراف باهاتون موفقم اقای یزدانی!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

به به .افرین.حرف دل مارو زدی.واقعا لذت بردم از نقدهای این چنینی به حق.درست.قانع کننده.کامل. در جواب نقد بسیار عجولانه و غلط منتقد.امیدوارم واسه یک بار هم اقای منتقد این نقدهارو بخونه تا شاید متوجه اشتباهش بشه.بازم ممنون.........همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم

چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

مرسی الهه جان... موافقم اون شناسنامه ی کاری رو ... !

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

مرسی عزیزم از تاییدت ، بله واقعا منظورم همین بود البته به این صراحتی که شما گفتین نگفتم =))

اما واقعا یکی از ویژگی های شعر روزبه بمانی این هست که تامل میطلبه و مسلما باید عمیق شنیدشون ...!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

ممنونم از دوستان خوبم ... خواهش میکنم با اینکه سریع نوشتم و شاید میشد تحلیل بهتری هم داشت ... اما واقعا وظیفه م دونستم ، این ترانه واقعا داشت مظلوم واقع میشد ...!! بازم مرسی از دلگرمیتون :-)

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

فقط میتونم بگم متاسفم برای این اقا و به روزبه بمانی عزیزم تبریک میگم برای ترانه های قشنگی که سروده و این البوم فوق العاده رو ساخته.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

از موسیقی ما خواهش میکنم اگه میشه این مطلب رو هم به عنوان جواب این مطلب بذارین

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

ایول به تو

عالی بود

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد منصفانه و به سبک جدیدی بود

از آقای حسین حقیقی می خوام اگه میشه ترانه های دیگه رو هم به همین سبک نقد کنند و همچنین آرایه های ادبی رو هم بیان کنند

کسانی هم که با خوندن نقد ناراحت می شن , چون نقد درست مخصوص افراد هنری هستش و عوام نمی تونن درک کنند

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

اقایی که خیلی میفهمی.برو بالاتر جواب نغمه رو بخون.البته اگه از خوندنش ناراحت شدی طبیعی چون مخصوص افراد هنری هستش و عوام نمی تونن درک کنند

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

واقعا به نکته ریز و خوبی اشاره کردی. ممنون

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

لطفا اینجا درمورد عاشقانه ها صحبت کنید نه "حباب" ...

براتون سخته بدون اسم حباب کار کنید!!!؟!؟؟!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

نقد یعنی بیان نقاط ضعف

آقای حقیقی به درستی انجام دادند

خانم نغمه فقط ترانه رو توضیح دادند که اسمش نقد نیست

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

من خودم آثار بمانی تو آلبوم های بی خوابی و منو رها کن و دیگر آثار گذشته اش بسیار دوست دارم . اما الان به شدت افت کرده

امروز باید تعصب رو کنار بذاریم . متاسفانه روزبه دچار تکرار و فرمول نویسی شده . حمایت بی منطق باعث افت بیشترش میشه

با صحبت های منتقد موافقم

نقد ترانه ی دریا هم بسیار حرفه ای و فنی هستش

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

چون دوستان به ترانه نابرده رنج سروده روزبه بمانی اشاره کرده بودند میخوام عرض کنم که این ترانه به هیچ وجه مثال زدنی نیست چه جایی که میگه :برام هیچ حسی شبیه تو نیست که به جای:هیچ کس شبیه تو نیست،اومده یا جایی که گفته کنار تو درگیر آرامشم که درگیری با آرامش در تناقض محضه و معلومه که بمانی غافل بوده از این نکته و چه جایی که گفته :یه وقتایی حس میکنم پشت من همه شهر میگرده دنبال تو که دو تا اشکال داره یکی اینکه به جای پشت من باید میگفته پشت سر من و دوم اینکه معشوق یا مخاطب چه شان و جایگاهی دارد که وقتی عاشق غیبش زده همه دنبالش افتادن؟!
بمانی ترانه سرای خوبیه ولی قطعا یه آلبوم کامل رو برای هیچ خواننده ای در هیچ سطحی نمی تونه کار کنه(اینو از غیب نمی گم و گواه حرف من آلبوم شهروزه و داریوشه)نتیجه این فول آلبومها تکرار و ضعف تالیف و در آوردن پدر وزن مفاعیلن مفاعیلن است که تا به حال در طول تاریخ ترانه ایران اینقدر به کار گرفته نشده.در کنار این تکراری بودن مضامین روزبه در استفاده از قافیه ها هم به تکرار افتاده.یه چیز دیگه هم هست و اونم اینه که ملودیهای افکاری هم به شدت تکراری میشن با این ترانه ها و وزنها و حرفای تکراری.روزبه یه ترانه سرای جوونه که باید اول شعرو خوب بشناسه برای اینکه مشخص شد که خیلی وقته حرف تازه ای برا گفتن نداره و اگر شاعر بود شاعرانگیش نجاتش میداد از آفت تکرار.من صدای احسانو دوس دارم و بعضی بیتهای روزبه و خط ملودیهای افکاری رو هم.ولی می خوام از احسان بپرسم از سلام آخر چه جوری به اینجا رسیدی؟خداییش اون ترانه ها کجا و این ترانه ها کجا؟تو با ترانه های ضعیف صدات رو هم از دست میدی چون خواننده کلام محوری هستی.یه نگاه بندازین به ترانه هایی که قبلا می خوندی.برای آخرین بار،این قرارمون نبود،سلام آخر،باران که میبارد،شب سرمه و ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

اینا همش حرفه احسان بهترین خواننده و روزبه بهترین شاعر و عاشقانه ها بهترین البومه سعی نکنید با حرفاتون از محبوبیت روزبه کم کنید

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

واسه هردو منتقد متاسفم
مخصوصا اولیش

محض اطلاعتون بگم که احسان با این حرفای......خراب نمیشه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

من تمام کارای روزبه بمانی رو پشت هم قرار دادم و گوش میکنم شاید 100بار بیشتر اما سیر نمیشم از گوش دادنش چون پر از عشق و احساس هست تکرار شدن همیشه بد نیست بعضی تکرارها لازمه به نظر من ترانه های روزبه جه برای اینوری ها نوشته چه اونوری ها آدم رو درگیر خودش میکنه سال ها بگذره ترانه های روزبه تو یاد آدما می مونه اما نقدهای که از روی تعصب باشه راحت فراموش میشه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

چه قدر جالب!دو تا منتقدی که نقداشون کاملا به دور از انصافه میان همدیگرو نقد میکنن...هه هه...
جناب منتقد اول...
احسان خواجه امیری خودشو به دنیای موسیقی و شنونده هاش ثابت کرده و با نقد شما هم نه از طرفداراش کم میشه نه زیاد...
جناب منتقد دوم...
شما صد در صد از اون افرادی هستی که از نوشتن و ترانه سرایی چیزی نمیدونن و فقط چسبیدن به یه سری قانون و قاعده تو زبان فارسی...ترانه یه متن جوششیه نه کوششی...کسی که ترانه میگه یه سری تعابیر به ذهنش میاد و اونارو موزون میکنه اگه بخواد تموم قواعدو توش رعایت کنه که هیچ احساسیو در بر نمی گیره,به عبارتی میشه گفت ترانه چیزیه که از دل برمیاد تا به دل بشینه...در ضمن آقای بمانی ترانه نمی گن که به سوالات شما پاسخ بدن(چه جوری دلش خوش نیست؟ساکن شمال یا جنوب کشوره؟...)
خطابم با دوتا منتقده...
همیشه به قطاری سنگ میزنن که در حرکته...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

مهم ترین چیز خواست و انتخاب مردم که به نظرم بی نهایت از این البوم استقبال کرده اند و امر بسیار ...بسیار در جامعه مشهود و به نظرم بهتر به جای همه ی این حرف ها که بیشتر وقت مردم رو تلف میکنه و همین طور خاطر مخاطبان فهیم موسیقی پاپ رو آزرده
باید در کنار هم تاکید میکنم در کنار هم و نه در مقابل هم بنشینیم و نگاهی دگر باره به اثار سایر هنر مندان به خصوص ترانه سراهایی که اثار موفقی رو در چند سال اخیر داشته اند رو برسی کنیم که چرا با وجود ان گذشته ی نسبتا در خشان در کارنامه ی هنری خود امروز شاهد افول ترانه ها شده ایم و این که چه چیزی باعث شده تا این هنرمندان ورطه ی تکرار برسن و ترانه های رو ارائه میکنن حتی نمی شود بهشون اعتنایی کرد..............
به نظرم من به عنوان عضوی از این جامعه ترانه ها ی پر شور روزبه بمانی سراسر از احساس سر شار و لایق نامی چون عاشقانه ها ست

روزبه بمانی
اقای عاشقانه های ایران به خاطر احساس و بیان زیبایت ممنون

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

کاری به بقیه قسمت های نقد ندارم، فقط خواستم بگم مفهوم بیت:
کجا با تو سفر کردم
اینه که چه زمانی وجود داشته که من با اینکه تو رو داشتم به سفر برم و پیشت نباشم،
اون کلمه ی 'کجا' در اینجا معنی ''چه زمامی' داره، و کلمه ی'با تو' یعنی با وجود بودن تو

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

اگه قرار باشه سلول همه ترانه هارو اینجوری زیر میکروسکوپ ببریم 90 درصد ترانه های ایرانی زیر سوال میره!!!
برای یک اثر همچون ترانه باید نگاهی کلی داشت کاری به فن و تکنیک ندارم منبع یک ترانه احساسه و این استعداد نویسندس که که این احساسو به صورت زیبا بیان میکنه پس باید با دیده احساس بهش نگاه کرد
من اینجوری نمیتونم یه سدی بین قلب ماست
تو باید غرق شی در من بفهمی کی دلش دریاست
من میفهمم منظور ترانه سرا چیه وهمین کافیه برای منه شنونده........X

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:47

شمایی که این نقد رو نوشتی باید بگم نوشته هات واسه جذب بقیه قشنگ بود . با به کار بردن 4تا آرایه ادبی ، همه گفتن داره راست می گه دیگه. آخه 2 تا شعر معرفی کن که از اینا بهتر باشن. لابد خزعبلات بقیه که اسم نمیارم خوبه؟؟ من طرفدار خواجه امیری نیستم ولی از اینکه یکی الکی یکی دیگرو بکوبه و بقیه ام بگن به به بدم می آد. شما اگه علم جمله بندی داری و استفاده از لغات و معانی درست اونارو در شعر بلدی لطف کن اگه شعری گفتی تو سایت قرار بده تا همه لذت ببریم.

منتظریم، البته اگه...

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود جوابیه ای به یادداشت « احسان و راه رفتن لبهٔ تیغ» | موسیقی ما