سخنی کوتاه با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره وضعیت موسیقی؛
آقای وزیر! حال همه ما خوب است اما تو باور نکن
آمن خادمی: سلام آقای وزیر! نمیخواهم خیلی مزاحمتان شوم بنابراین بدون مقدمه میروم سر اصل مطلب. آقای وزیر! هنر و هنرمندان موسیقی در این چند سال با مشکلات زیادی روبرو بودهاند؛ به گونهای که هم اکنون کمتر اتفاق مهمی در این عرصه رقم میخورد. در سالهای گذشته حتی هنرمندان طراز اول موسیقی از گزند سیاستهای سلیقهای در امان نبودهاند و هر کدام با برخوردهایی نظیر لغو کنسرت، طولانی شدن پروسهی اخذ مجوز برای کنسرت و آلبوم از مدیران موسیقی رنجیدهاند و کار به جایی رسیده که اغلب نوشتن کتاب خاطرههایشان را به تربیت شاگرد و موسیقیدان برای آیندهی کشور ترجیح میدهند. به یقین برگرداندن امید به نسلی که شالودهی موسیقی را میچنید در برههی کنونی بسیار سخت است و برای حضور مستمر و تاثیر گذار آنها در جامعه به مدیری نیاز است که وهلهی نخست مشکلات پیش آمده در هشت سال گذشته را سر و سامان دهد و در گام بعدی جهان بینی وسیعتر و دمکراتیکتر نسبت به این حوزه داشته باشد و در تصمیم گیریهای مدیریتی نظر موسیقیدانانهای بزرگ را جویا شود.
در این مطلب اولویتهای مهم موسیقی و مشکلات این عرصه به اختصار برای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته میشود تا کمکی کوچک برای انتخاب مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد باشد.
1- نخستین اولویت عرصه موسیقی، دلجویی از هنرمندان آن است.طی سالهای گذشته به دلیلی سیاستهای سلیقهای برخی از مدیران موسیقی به تدریج هنرمندان سرشناس و طراز اول موسیقی به حاشیه کشانده شدند؛به گونهای که آنها نه تنها در در چند رویدادهای بزرگ موسیقی حضور ندارند بلکه در برخی مواقع عطای ماندن و کار کردن با هنرجویان این سرزمین را با زندگی در روستاهای یک کشور جهان اول ترجیح میدهند و در پیرانه سری و کهولت سن به کشور باز میگردند که همان شعر شهریار را در ذهنها زنده میکند که" آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا"؟!
2- تسریع برای اخذ مجوز از دیگر دغدغههای هنرمندان موسیقی به شمار میآید.بسیار اتفاق افتاده است که به دلیل دیر شدن مجوز کنسرت ، گروه نتوانسته بلیتهای خود را به فروش رساند و باید از جیب برای کنسرتی که یک سال برای آن زحمت کشیده است ضررهایش را جبران کند.تکرار این اتفاق در سالهای اخیر منجر به دوری هنرمندان از صحنههای اجرایی شده است.همچنین بهتر است تصمیمی اتخاذ شود که هنرمندان پیشکسوت که مثلا قرار است یک بداهه نوازی داشته باشند نیاز به طی کردن هفت خوان شواری مجوز نشوند.همچنین در شواری مجوز شعر و ترانه نیز یک بازبینی صورت گیرد تا شاهد برخوردهای سلیقهای و به طبع مجوزهای سلیقهای به اشعار نباشیم.
3- لغو کنسرتهای مجوز دار از دیگر معضلات بزرگ عرصه موسیقی به شمار میآید.این اتفاق در سالهای اخیر به کرات برای هنرمندان به ویژه در اجراهای شهرستان رقم خورده است.عوامل اجرایی تعیین کنندهی یک کنسرت در شهرستان به مراتب زیادتر و پیچیدهتر از تهران است.یعنی اگر یک هنرمند برای برگزاری تهران باید سراغ وزارت فرهنگ و ارشاد،اداره اماکن و شهرداری برود در شهرستان داستان فرق میکند و باید مجوزهای کتبی و غیر کتبی دیگر مراجع هم گرفته شود ؛ در غیر اینصورت کنسرت یک شب قبل از برگزاری لغو میشود.سلسله مراتب در شهرستانها به گونهای است که برخی مواقع باید تاییدیه نمایندهی مجلس آن شهرستان را نیز گرفت.
از طرفی وقتی مجوز کنسرت یک هنرمند به طور مستقیم از مرکز صادر میشود،چگونه یک گروه خاص با فشار به مراجع سیاسی مانند فرماندار یا استاندار میتوانند یک کنسرت را لغو کنند؟بهتر است وزارت فرهنگ و ارشاد در شهرستانهای مختلف نیز اختیار تام داشته باشند تا مشاجرات سیاسی و دعواهای جناحی و فراجناحی منجر به لغوکنسرت یک هنرمند نشود.
4- تشکیل و راه اندازی دو ارکستر ملی و سمفونیک تهران و همچنین دعوت از هنرمندان سرشناس ایرانی برای رهبری و مدیریت آن از دیگر اولویتهای موسیقی به شمار میآید.ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی در سال 88 به دلایل سلیقهای بعد از 10 سال تعطیل شد.هرچند این ارکستر در سال 89 با حضور شورای فنی یعنی ارسلان کامکار، هوشنگ ظریف، حسین علیزاده، فردین خلعتبری و بردیا کیارس راه اندازی شد ولی دیری نپایید که به دلیل عدم پرداخت حقوق نوازندهها ،بیمه نبودن آنها،حضور همزمان نوازندهها در دو ارکستر سمفونیک و ملی در سال گذشته این ارکستر دوباره از هم پاشید.
همچنین ارکستر سمفمونیک تهران که در سال 1312 راه اندازی شد بعد از 80 سال در سال گذشته تعطیل شد.دلایل تعطیلی ارکستر سفمونیک تهران هم به ظاهر مالی بود و اینکه دفتر موسیقی توانایی پرداخت هزینههای آن را نداشت و به همین بهانه ارکستر را به بخش خصوصی(موسسه ارکستر ایران) واگذار کردند ولی این بخش هم نتوانست ارکستر از هم پاشیده سمفونیک را دور هم جمع کند.
5- برگزاری دوباره جشنوارههای موسیقی که به هر دلیلی برگزار نمیشود از دیگر مطالبات اهالی موسیقی به شمار میرود.یکی از مهمترین جشنوارههای موسیقی که راه اندازی آن نه تنها مهم بلکه واجب است،جشنواره موسیقی نواحی است.
این جشنوارنقش بسزایی در معرفی و جمع آوری فرهنگ فولکلور اساتید محلی داشته است که به رغم مفید بودن تعطیل شده است.این جشنواره سال گذشته پس از یک وقفهی 7 ساله دوباره برگزار شد اما به تاثیر گذاری زمان دبیری محمدرضا درویشی نرسید. بهتر است علاوه بر راه اندازی دوباره این جشنواره، فکر نیز به حال ضبط موسیقی اساتید محلی شود تا بعد از فوت آنها میراث شفاهی خود به زیر خروارها خاک نبرند.
6- حضور فعال صندوق حمایت از هنرمندان نیز یکی دیگر از مواردی است که برای موسیقیدانان محلی لازم وفوری است.این صندوق حتی در سالهای گذشته هیج نقشی برای حمایت از هنرمندان در بستر مرگ نداشته و در چند مورد حتی موسیقیدانان محلی را به حال خود رها کردند؛به گونهای که اهالی موسیقی با همکاری یکدیگر خرج کفن و دفن یک آنها را تامین کردند.یا برخی دیگر بر اثر سیل و زلزله خانه و کاشانهی خود را از دست داده و زیر یک کپر زندگی میکنند.
قیمت سالنهای کنسرت از دیگر دغدغههای هنرمندان و به ویژه موسیقیدانان سنتی به شمار میآید.اجرا در سالن های بزرگ کشور میانگین 25 تا 35 میلیون تومان برای یک شب هزینه دارد و بسیاری از هنرمندان به دلیل ترس از این هزینه اصلا برای اجرای موسیقی اقدام نمیکنند.بهتر است سالنهای کوچک دانشگاهها به طور رایگان به گروههای جوان تعلق گیرد.همچنین وزارت ارشاد سالنهای زیر مجموعه خود را تعمیر کند و آنها را با قیمت مناسب در اختیار گروهها قرار دهد.رایزنی با شهرداری و بخش خصوصی برای ساخت سالنهای مجهز نیز یکی دیگر از اقداماتی است که حتما باید مد نظر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.
منبع:
روزنامه خورشید
تاریخ انتشار : چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 14:43
دیدگاهها
جدا که ناسف باره!!!از برخی اتفاقات خبر داشتم اما با خوندن این مطلب فهمیدم که اوضاع بدتر از این حرفاست :(
چقدر اوضاع موسیقی در این هشت سال خراب شده و ما خبر نداریم
وای بر ما وای بر ما
چقـــــــــــــــــــــــــــدر وضعیت خرابه!!!
جانا سخن از زبان ما میگویی....
به امید روزهای خوب :( ♥
در مورد اجرا دیگه خیلی وقته که اجرایی در سالن وزارت کشور که اگه اشتباه نکنم 4000تاظرفیت داره برگزار نشده و همه ی اجراها در برجمیلاد و سالن میلاد برگزار میشه تا کی قرار اجراها به این دوسالن معطوف بشه
حرفاتون درسته
حالا اگه آقای وزیر گوش نکنن،از این هم بدتر میشه.
امیدوارم فضای موسیقی خیلی بازتر بشه تا هنرمندای عزیز ما هم بتونن به خوبی پیشرفت کنن و خط قرمزهای الکی جلوی پیشرفتشون رو نگیره.
واقعا جای تاسف داره .از همه تاسف بارترش اینه که تو این شرایط وحشتناک بیچاره اهالی موسیقی فقط باید سکوت کننو جیک هم نزنن چون وای به حالشون.به نظر من یکی از موارد مهم اضافه کردن موسیقی پاپ به بخش رقابتی جشنواره فجره موسیقی که جریان سازه تو مملکتمون دلیل کم اهمیت نشون دادنش واقعا چیه؟واقعا نگاه سلیقه ای به خوانندگان منشاش کجاست؟چرا یه خواننده تور چند ماهه ی اروپایی داره ولی کس دیگه ای که قوی ترین اجراهای صحنه ای رو داره و تنها شومن ایرانه مجوز کنسرت خارجی بهش داده نشه؟ایا این که یه خواننده که میتونه ابروی موسیقی داخل تو اون ور مرزها باشه همچین رفتاری باهاش میشه ایا این به نفع موسیقیه؟
حیف که بهترین سالایی که برای موسیقی پاپ میتونست باشه و حتی الان هم تو این شرایط سخت بوده این 8سال بوده.به امید روزهای شاید طلایی تر
میلیارد میلیارد صرف سینما اعم از ساخت فیلم های به اصطلاح فاخر ساخت و تجهیز سینما های مختلف و...خلاصه حواشی ان میشود ولی هیچ کس به فکر موسیقی و علاقه مندان به اون نیست ما سالن های تخصصی اجرا برای هنرمندان بی حاشیه ی موسیقی که با همه ی سختی ها . مشکلات دارن به کارشون ادامه میدن لازم داریم
این بی انصافی که هنرمندان مورد علاقه ی ما به خاطر هزینه های بالا کم کم خونه نشین بشن یا زیر فشار استرس برگزاری کنسرت کارشون به بیمارستان بکشه
ما فقط کمی توجه لازززززززززززم داریم
اقای وزیر ما منتظر اتفاقات بسیار خوووووووووووووووبی در دوران وزارت شما هستیم و امیدواریم در اخر کار خودتون و هنرمندان این عرصه رو سربلند کنید
قیمت برگزار شدن کنسرت ها واقعا مهمه چون وقتی خیلی بالا باشه به غیر از خود گروه حتی اگر برگزار بشه خیلی از اقشار جامعه توانایی خرید بلیت ها رو نداشته باشند و به سراغ موسیقی و کنسرت نیایند واین در کل فروش بلیت نیز و نمدید ان تاثیر گذار خواهد بود
چی بگم.....چی میتونم بگم.....متاسفم ...متاسف همین...تو اون 8 سال یعنی موسیقی ایران نابود شد نابود!!!!!!!!
افزودن یک دیدگاه جدید