برنامه یاد بعضی نفرات
 
نگاهی به کنسرت لطفی و گروه های سه گانه در بهار 89
یادداشت ابوالحسن مختاباد درباره کنسرت گروه‌های شیدا و محمدرضا لطفی؛
نگاهی به کنسرت لطفی و گروه های سه گانه در بهار 89
موسیقی ما - ابوالحسن مختاباد: كنسرت شب دوم لطفي و گروه‌هاي سه‌گانه را از چند زاويه مي‌توان مورد تجزيه و تحليل قرار داد.كنسرت در سه بخش متفاوت برگزار شد. بخش اول به بداهه‌نوازي كمانچه محمدرضا ‌لطفي با تمبك احمد مستنبط اختصاص داشت.

اجرايي با همان معيارهاي موسيقي رديفي با ابتناء به سنت كمانچه‌نوازي دوران قاجار كه بعدها توسط مرحوم بهاري و زنده‌ياد حسين ياحقي استمرار يافت و لطفي چند سال قبل هم در بروشور آلبوم خموشانه نكاتي را درباره اين شيوه نوازندگي كمانچه‌بيان كرد و حتي نشستي در تالار رودكي در اين زمينه برگزار كرد.[حضور صحنه‌آي لطفي پس از 25 سال]نكات نوشته شده در بروشور البته اسباب چالشي جدي چند كمانچه‌نواز نامي با او شد.[نوشته آذرسينا در نقد سخنان لطفي]

لطفي در اين اجرا به نواختن گوشه‌هايي در آواز ابوعطا و برخي متعلقات دستگاه شور پرداخت.

بخش دوم به اجراي گروه بازسازي شيدا با آواز امير اثني‌عشري اختصاص داشت. آوازي در همايون كه بازسازي و بازخواني آواز معروف زنده‌ياد حسين‌طاهرزاده در همين دستگاه با مطلع شعري از سعدي است:
مرا دوچشم به راه و دوگوش در پيغام/تو فارغي و به افسوس مي‌رود ايام

برخلاف اجراي دوسال قبل اثني عشري،كه آوازي خيره‌كننده و در استانداردهاي بالا ارائه داده بود،اجراي اين بار اين آوازخوان جوان چندان چنگي به دل نزد.[نيمه پر كنسرت لطفي]

البته او در آلبوم همين اثر كه اخيرا منتشر شده بود،پخته‌تر خوانده بود. اگر چه انتخاب دستگاه همايون براي بازسازي،انتخابي درست و به‌جاست،چرا كه همايون دستگاهي‌است كه بسياري از اهالي موسيقي آن را موسيقي بهشتي‌ نام‌مي‌نهند و فضاي آن به گونه‌اي است كه تاثيرات مثبتي بر شنونده مي‌نهد.

شايد به همين دليل بود كه موريس‌ژار، آهنگساز فيلم محمد‌رسول‌الله‌‌ (ص) ملودي محوري آهنگ اين فيلم را از همين دستگاه انتخاب كرد.

نكته پرسش‌بر انگيز درباره كليت بازسازي‌هاست. مشخص نيست اين بازسازي قرار است در تمامي اجزاي كار باشد يا فقط در آواز. اگر شق دوم مورد نظر باشد ، طبيعي‌است كه بر همنوازي‌هاي تار و كمانچه نمي‌توان چندان ايرادي وارد كرد و آنها را مورد نقد وارزيابي قرار داد، چرا كه اصل بر آواز است، اما اگر قرار باشد كه هر‌آنچه كه در بازسازي اجرا مي‌شود، طابق‌‌النعل بالنعل همان چيزي باشد كه در آواز طاهرزاده با نوازنده همراه آمده است، بايد به اين بخش هم التزام داشت. اما اگر قرار باشد كه چنين نباشد، پس چرا براي آواز طاهرزاده در دستگاه همايون تنها به يك آوازش تكيه كنيم و بر همان تمركز نماييم. مي‌توان از اداوات تحريري آواز همايون طاهرزاده با اشعار ديگر هم بهره برد.

نوازنده‌تار البته تلاش فراواني صرف كرد تا همان فضا را انعكاس دهد، در حالي كه در نوازندگي كمانچه چنين چيزي حس نمي‌شد.

نكته بعدي و مهم در متر صداي آواز است. در دوره مرحوم طاهرزاده به دليل نبود و پايين بودن امكانات ضبط صدا،و محدوديت ضبط روي هر صفحه،عملا آوازها بايد بسيار سريع و مختصر خوانده مي‌شد. يعني عاملي بيروني و بي‌ارتباط با اصل موسيقي و آواز ،خواننده را به اجبار و محدوديت مي‌كشاند. به همين دليل در اين آوازها و زيبايي‌شناسي‌آنها با آنچه كه خود مرحوم طاهرزاده با فراغ خاطر مي‌خواند ، بايد تفاوت نهاد.

حال اين پرسش باقي‌است كه اجراي گروه بازسازي شيدا بر اساس كدام متر و معيار صورت مي‌گيرد. اگر ملاك آنچه باشد كه از صداي ضبط شده با همان كيفيت بالا باقي مانده باشد و تكرار دقيق آن،بايد پرسيد كه چه دليلي دارد كه سازها هم همان را اجرا نكنند؟ واگر نه؟ چرا از آوازها و ادوات تحرير طاهرزاده در ديگر آوازهاي همين دستگاه همايون نتوان استفاده كرد. مثل همايوني كه طاهرزاده با شعر ديگري از سعدي با مطلع زير خواند:
نشان يوسف گمگشته مي‌دهد يعقوب
مگر ز مصر به كنعان بشير مي‌آيد
كه اتفاقا در اينجا تحرير درآمد طولاني‌تر و كامل‌تر از تحرير درآمد آوازي است كه آقاي اثني‌عشري اجرا كرد و به نظر مي‌رسد براي آن منظور كه بازسازي كارهاست بيشتر به كار مي‌آيد.

بخش سوم اجراي لطفي به گروه بانوان شيدا اختصاص داشت كه تنظيم تازه‌اي از آلبوم«اي‌عاشقان» آقاي لطفي را ، اين بار با صداي معتمدي به سمع حاضران رساندند.
مجموعه قطعات آلبوم اي‌عاشقان، كه اوايل دهه هفتاد و با خوانندگي خانم زويا ثابت در غرب اجرا شد، از جمله منسجم‌ترين و زيباترين كار‌هاي محمدرضا لطفي به شمار مي‌رود. اگر چاووش 6 و چاووش 8 را اوج كارهاي لطفي در ابداع و تزريق فرم‌هاي تازه به موسيقي سنتي ايران بدانيم،قطعات اي‌عاشقان هم در تداوم و استمرار چنين حركتي ساخته شد. انتخاب اشعار،چه از حافظ(بامطلع:

بود آيا كه در ميكده‌ها بگشايند
گره از كار فروبسته ما بگشايند
و يا اشعار استاد سايه در تصنيف معروف اي‌عاشقان و قطعات چهار مضراب و ضربي‌ها ،همگي از انسجامي حكايت مي‌كند كه در كارهاي بعدي لطفي كمتر به چشم آمده است.
ساخت و اجراي اين قطعات در غرب نيز داستاني شنيدني دارد كه پسنديده است به آن هم اشاره شود،چرا كه نگارنده معتقد است هرچه آگاهي‌هاي ما درباره قطعات و آثار ماندگار تاريخ موسيقي ايران بيشتر باشد،درك و دريافت و لذتي كه از شنيدن آنها در ما ايجاد مي‌شود،تاثيرگذارتر و ماندگارتر و كيفي‌تر خواهد بود.

اين قطعات چنانكه آقاي لطفي در بروشور همين آلبوم گفته‌است« همگي باهم ساخته نشده‌اند.پيش‌درآمد خوانده شده در شهر لوس‌آنجلس در سال 1987 ساخته شد. تصنيف«گفتم غم تو دارم» درست در سال 1358 در فاصله‌جدايي‌ام از همسرم در حالت عاطفي و درد و رنج زياد متاثر از آن شرايط ساخته شد كه در خاطره من باقي مانده بود كه بعدها يعني حدود ده سال بعد آنرا در اين مجموعه استفاده كردم. تصنيف اي‌عاشقان كه بر پايه شعر جناب سايه ساخته شده ، در تهران بناي آن گذاشته شد.اگر اشتباه نكنم يكبار قبل از ممنوعيت صداي زنان(سال 58 و 59) اين يا تصنيف ديگري را با خانم سيما بينا تمرين كرديم،اما خيلي زود تمرين‌هاي ما تعطيل شد.به هر حال مقدمه آن در آمريكا ساخته شد و كل تصنيف در ايران.»

بعدها چنانكه لطفي نوشته‌است گروهي در شهر لس‌آنجلس شكل مي‌گيرد براي تمرين اين اثر و چند مدتي هم با همديگر تمرين مي‌كنند كه در نهايت به دليل برخي اختلاف نظرها،بعضي از اعضاي گروه جدا مي‌شوند و چند مدتي بعد هم در زماني كه قرار تور كنسرت گذاشته مي‌شود باز هم گروهي ديگر از آقاي لطفي و اجراي كنسرت جدا مي‌شوند.

به نوشته آقاي لطفي«از آنجا كه تور كنسرت به جلو رفته بود، من به ناچار تصميم گرفتم كه تمام سازها را خود بنوازم و بالاخره با سختي زياد اين كار در استوديو ضبط و به صورت كاست انتشار يافت»
آن اجرا البته اجرايي بسيار ساده بود ، در حالي كه در اجراي اخير نزديك به 16 نوازنده با سازهاي مختلف به كار گرفته شده بودند تا شكوه و خيرگي خاصي به اين اثر منحصر به فرد ببخشند.

هر چه كه زمان مي‌گذرد، گروه‌هاي سه‌گانه لطفي پخته‌تر و هماهنگ‌تر به اجراي برنامه مي‌پردازند. اقبال اهالي موسيقي به اين اجراها هم نشان مي‌دهد مردم و تماشاگران قدر مي‌دانند،كارهايي كه زحمت و تلاش فراواني به همراه ذوق و ظرافت در‌آن صرف شده و مي‌شود و بر پاي چنين نهال‌هايي با حضور شوق‌انگيز خود آب مي‌افشانند.اضافه‌كردن يك شب (شب سوم) به اجراي گروه‌هاي زير نظر آقاي لطفي ،نمونه‌اي شاخص بر اين قدرداني عمومي و اعتماد است و بهايي كه علاقه‌مندان موسيقي جدي و هنري براي اين گونه كارها مي‌پردازند.

اميد كه آقاي لطفي از برخي حواشي كه البته در چند سال اخير مدام دامن‌گيرش بوده كم كرده و بر تربيت و بالاندن همين نسل جوان همت گمارد.
منبع: 
همشهری آنلاین
تاریخ انتشار : چهارشنبه 5 خرداد 1389 - 00:00

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:40

بنده هم امیدوارم که آقای لطفی از حاشیه دوری گزینند و مثل استاد بی چون و چرای موسیقی و صدای دماوند و خسرو آواز ایران استاد محمدرضا شجریان بدونند که هنر برای مردم بوده و مردم هستند که هنر رو تایید میکنند و هنر درباری راه به بیراهه دارد
در ضمن من کار آقای اثنی عشری رو نشنیدم ولی مطمئن هستم دیگر کاری مثل نشان یوسف آقای طاهرزاده بوجود نخواهد آمد
صدای آقای طاهر زاده و استاد شجریان یک معجزه است

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود نگاهی به کنسرت لطفی و گروه های سه گانه در بهار 89 | موسیقی ما