برنامه یاد بعضی نفرات
 
گردشگري کم‌شتاب در جست‌و‌جوي آواي محلي
گردشگري کم‌شتاب در جست‌و‌جوي آواي محلي
موسيقي محلي، امروز به يکي از ابزارهاي مهم جذب گردشگري دنيا تبديل شده است. ايران يکي از کشورهاي دارنده اين نوع موسيقي بوده که مي‌تواند نه تنها باعث جذب گردشگر شود که از شتاب‌زده‌گي سفر بکاهد و موجبات گردشگري کم‌شتاب را فراهم مي‌کند. بي‌گمان موسيقيدان‌هاي ما نمي‌توانند نسبت به تم‌هاي محلي، بي‌تفاوت باشند. خ

ود من در كارهايم، تا آنجا كه توانسته‌ام از اين تم‌ها بهره برده‌ام؛‌اشنايي با فولكلور و استفاده از آن نه تنها به غناي موسيقي مي‌انجامد كه موجب جهاني شدن آن هم مي‌شود چراكه مردم كشورهاي ديگر، دلشان مي‌خواهد چيزي را بشنوند كه در سرزمين خود، قادر به شنيدن آن نيستند. موسيقي محلي ما نمي‌تواند جهاني شود چراكه هنرمندان بومي ما با وجود تمام ظرفيت‌ها و قابليت‌هايي كه در اين نوع موسيقي وجود دارد، ضرورت ارتباط با مردم ديگر را درك نكرده‌ و راه ارتباط گرفتن با آنها را نمي‌دانند. زمينه‌هاي سفر حاج قربان سليماني، علي اكبر مرادي و برخي نوازندگان برجسته محلي به خارج از كشور را فراهم كردم اما تا چه زمان، يك شخص حقيقي مي‌تواند چنين امكاني را فراهم و براي اين افراد بازار كار پيدا كند؟!

اصلا نوازندگان بومي تا چه حد اهميت ارتباط با مردم جهان را درك كرده‌اند؟! اما كسي چون نصرت فاتح علي خان اين ضرورت را درك كرده و براي جهاني كردن موسيقي خود كوشيده است و زبان عامل اصلي اين ارتباط است. نه تنها نوازندگان محلي، كه البته انتظار چنداني از آنان نيست، موسيقيدان‌ها و نوازندگان شهري ما هم كه از دايره تنگ منطقه و سرزمين مادري خود بيرون آمده‌اند، با زبان انگليسي آن‌گونه كه بايد و شايد آشنا نيستند و بعد از اجراي كنسرت در شهرهاي اروپايي و آمريكايي، تنها به مخاطب خود نگاه مي‌كنند و به ندرت مي‌توانند با آنان ارتباط كلامي برقرار كنند يا موسيقي خود را به آنها بشناسانند. چندصدايي شدن در موسيقي ايراني، جايگاه و مفهوم چنداني ندارد و‌هارموني موسيقي غربي با اين نوع موسيقي بيگانه است.

مردم، موسيقي را دوست دارند و از شنيدن آن لذت مي‌برند و دلشان مي‌خواهد با موسيقي هر منطقه‌اي آشنا شوند و اين نوع موسيقي مي‌تواند به جذب گردشگر نسبتا پايدار بينجامد. كساني كه به آذربايجان مي‌روند چطور مي‌توانند عاشيق‌ها را ببينند و موسيقي‌شان را بشنوند يا آنها كه به كردستان سفر مي‌كنند، چگونه و كجا مي‌توانند به شنيدن و ديدن موسيقي و رقص كردي بنشينند؟! صدا و سيما هم 30 سال است كه ساز را پشت گلدان پنهان كرده‌اند.

وقتي جوان ايراني تار و سه تار و تنبور را از رسانه ملي خود نمي‌بيند چگونه مي‌توان انتظار داشت كه با موسيقي سنتي آشنا شود چه رسد به سازهاي بومي به همين دليل لازم است متوليان امر فضايي را به نوازندگان و موسيقيدان‌ها اختصاص دهند تا گردشگران هم بدانند با ورود به هر شهر و استان چگونه و كجا مي‌توانند با موسيقي آن منطقه آشنا شوند.
منبع: تهران امروز
تاریخ انتشار : سه شنبه 15 تیر 1389 - 00:00

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:05

کاملا درست میفرمایند
بنده هم با این نظر موافقم.مشکل اساسی در اطلاع رسانی است .به راستی موسیقی ایران با این همه پتانسیل خیلی مظلوم واقع شده است
جالب تر از همه اینکه این هنر والا تنهارشتهای است که هیچگونه بودجه ای به ان تعلق نمیگیرد

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:05

پرویز مشکاتیان هم بارها گفته بود و بسیاری از استاید چون استاد کلهر اما گویا فایده ای ندارد من پیشنهاد می کنم گروهی از مسئولین خانه موسیقی دیدارهایی با مراجع داشته باشند چون ریشه تحریم نمایش سازها تنها توسط مراجع و اهل فقه قابل خشکاندن است موضوع باید برای مراجع دینی ما باز شود من احساس می کنم اطلاعات غلط به ایشان داده اند و این تنها از عهده اساتید آگاه و روشن برمی آید.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:05

سلام
1.جای موسیقی ایرانی توی کشور ترکیه است نه ایران
می تونی کنار خیابون بخونی پول بگیری
یک سفر بری دیگه بر نمی گردی
2. ضمنا موسیقی ایرانی نو آوری نداره
3.موسیقی محلی مخلوط وجود نداره مانند ترکیب آواز ترکی و کردی یا لری عجب چیزی بشه
باتشکر

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود گردشگري کم‌شتاب در جست‌و‌جوي آواي محلي | موسیقی ما