برنامه یاد بعضی نفرات
 
چند نکته درباره آلبوم «باران تویی» اولین اثر گروه «چارتار»
آلبومی که می‌توان آن را دوست داشت یا نداشت

[ سمیه قاضی‌زاده - روزنامه‌نگار ]

گروه جوان «چارتار» به تازگی اولین آلبوم‌شان «باران تویی»  را منتشر کرده‌اند که از همان هفته‌های آغازین، طرفداران بیشماری پیدا کرد و البته مخالفانی. قصد این یادداشت بررسی برخی از این موافقت‌ها و مخالفت‌هاست به نظر نگارنده و طبیعتاً به دور از هر حب و بغضی درباره اثری که این روزها به عنوان یکی از پدیده‌های موسیقی ایران مطرح شده است.
 
*** چرا می‌توان «باران تویی» را دوست داشت؟
 
1- پیش از همه اینکه از نظر معنایی اولین آلبوم گروه «چارتار» آلبوم نسبتاً موفقی است، به این معنا که مفاهیم کلی ترانه‌های «باران تویی» مفاهیم سرزنده، باطراوت و زیبایی هستند که خیلی سریع در خاطر می‌مانند. مفاهیمی که در اکثر ترانه‌ها تکرار شده و خیلی زود هر ترانه‌ای را می‌شود با آنها به خاطر آورد؛ مثل «سحر ندارد این شب تار/ مرا به خاطرت نگه‌دار» یا «آشوبم آرامشم تویی/ به هر ترانه‌ای سر می‌کشم تویی» یا «باران تویی به خاک من بزن»، یا «می‌نوشم از چشمان تو، جرعه به جرعه شعر نو» و... در واقع ترانه‌های این آلبوم در جستجوی معناهایی فراتر از ترانه‌های معمول آلبوم‌های روز موسیقی پاپ ایران هستند که این ویژگی در این اوضاع اسف‌بار ترانه‌سرایی چیز کمی نیست.
 
2- چهار ترک اول آلبوم «باران تویی» ملودی‌های خوبی دارد که بعضی‌هایشان از خوب هم بالاتر ایستاده‌اند. ملودی آغازین آلبوم (آشوبم) ملودی‌ای است زنده و جاندار که برای طرفداران آلبوم هم جایگاه خاصی دارد. توجه ویژه به مصوّت‌های بلند در آهنگسازی این قطعه و همچنین ترانه آن با ترجیع‌بند «آشوبم، آرامشم تویی/ به هر ترانه‌ای سر می‌کشم تویی» باعث شده تا این قطعه مطلع بسیار خوبی  باشد. جدای از این قطعه، سه قطعه «باران تویی»، «مرا به خاطرت نگه‌دار» و تا اندازه‌ای «هندسه» هم موفق‌ترین‌های این آلبوم‌اند که در اغلب فضاهایی که پتانسیل این را داشته‌اند تا بتوان درباره آلبوم نظر داد، اکثراً به آنها توجه شده است.
 
3- تلفیق فضای سنتی و پاپ در «باران تویی» درآمده است. این در درجه اول مرهون آهنگسازی‌های آرش فتحی است و در درجه دوم مدیون صدا و تحریرهای خواننده. این روزها هم این شیوه‌ها در موسیقی ایران جواب می‌دهد و گروه‌هایی که بِیس کارشان را روی موسیقی سنتی یا محلی ایران گذاشته و بعد سراغ رنگ‌آمیزی دیگری در همان فضا رفته‌اند، موفق شده‌اند. پیش از «چارتار»، گروه «پالت» یکی از همین گروه‌ها بود که با آلبوم «آقای بنفش» و البته کنسرت‌های بسیار موفق‌اش توانست گل کند.
 
*** چرا می‌توان «باران تویی» را دوست نداشت؟
 
1- اول اینکه به سختی می‌توان نام «ترانه» را روی متن قطعات «باران تویی» گذاشت؛ چراکه در نوع خود تکست‌های آلبوم، بیشتر اشعاری هستند تا اندازه‌ای زیبا که ترجیحاً آنها را باید روی کاغذ خواند یا در حالت عادی بعد از 10-15 بار شنیدن یک قطعه، شعر روان شده‌اش را بتوان دنبال کرد. اشعاری که واقعاً نمی‌توان نام «ترانه» را به عنوان شعری سهل که برای خوانده شدن سروده شده را روی آن گذاشت. از سویی اشتباهات فاحش کلامی، وزنی و... در تمامی ترانه‌ها خودنمایی می‌کند. انگار که شاعر محترم برای رساندن مفهوم و در عین حال رعایت وزن و قافیه به ناچار هر واژه‌ای که به دستش رسیده را استفاده کرده. اشاره می‌کنم تنها به ابیاتی از ترانه‌ها.  مثلاً این بیت ترجیع‌بند:
 
«آشوبم، آرامشم تویی/ به هر ترانه‌ای سر می‌کشم تویی/ سحر اضافه کن به فهم آسمانم»
مصراع اول عالی است، هم روان است و هم زیباست. اما تا آدم می‌آید با آن گرم شود، یک مصراع سخت به دنبال‌اش می‌آید که اصلاً به این راحتی‌ها نه می‌شود از بَرش کرد و با خواننده همخوانی‌اش کرد و نه حتی می‌توان به راحتی آن را فهمید. نکته ترانه‌سرایی چارتاری‌ها هم همین‌جاست. اینکه شاید «احسان حائری» به عنوان ترانه‌سرا کمتر به مخاطبان‌شان فکر کرده یا درست‌تر بگویم تا نیمه راه به آنها اندیشیده‌، مثل راحتی همین ابیات که مصرع‌های اول روان‌اند اما دومی‌ها ناگهان ترمز را می‌کشند و این همراهی ناتمام می‌ماند.
 
یا:

«از آسمانم ماتم ببارد/ هراس بی تو ماندنم ادامه دارد/ ببین نویسم ترانه بی تو/ چگونه پر کشد خیال واژه بی تو»
ناگفته پیداست که هر دو بیت سراسر اشکالات دستوری و زمانی و شعری دارند. شاعر ناگزیر در بیت اول به جای «می‌بارد» که مشکل وزنی پیدا می‌کرده از «ببارد» استفاده کرده و در بیت دوم از کلمه «نویسم» که واژه‌ای است اصولاً متعلق به ادبیات کهن و نه ترانه‌ای که در آن از کلماتی چون «واژه»، «ترانه» و «بی تو» استفاده شده است. اما باز از آنجا که ترانه‌سرای ما نمی‌توانسته از کلمه «می‌نویسم» استفاده کند، به اختیار «می» را حذف کرده و نتیجه این شده که می‌بینید.
 
این بیت را هم ببینید:

«می‌نوشم از چشمان تو، جرعه به جرعه شعر نو/ حافظه‌ی دستان من، پر شده از دامان تو»
مصراع اول بسیار زیباست  و تعبیر بسیار شاعرانه و نویی دارد، اما مصراع دوم کلاً یعنی چه؟ معنی اینکه حافظه دستان کسی از دامان کسی دیگر پر شود چیست؟
 
یا این یکی:

«هر گوشه‌ای از شور آواز من پیدا می‌شود قصیده تو/ نور باور پرواز تا به ناکجا تابیده شد به جان ز دیده تو»
واقعاً معنای مصرع دوم چیست؟ اصلاً معنا به کنار؛ این کلمه‌های پر از کسره و دشوار را چطور می‌شود پشت هم خواند؟ آن هم برای قطعات یک آلبوم موسیقی پاپ که یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌هایش باید «روان» بودن باشد تا مخاطب توان همراهی با آنها را پیدا کند.
 
2- برنامه «چارتار»ی‌ها برای کنسرت دادن چیست؟ اینکه فقط «آرمان گرشاسبی» در مقام خواننده روی سن حاضر شود و بدون حضور هیچ نوازنده‌ای قطعات را اجرا کند؟ آیا در این صورت چنین اجرایی در راضی نگاه داشتن مخاطبانش می‌تواند موفق باشد؟ کدام خواننده می‌تواند یک‌تنه، یکه و تنها، خلوت یک استیج را پر کند که خواننده چارتار دومینِ آن باشد؟ حالا اصلاً این ماجرا به کنار، فیلترهای زیادی که در زمان ضبط و میکس کار روی صدای خواننده گذاشته شده را چه کنیم؟ طبیعتاً با وجود چنین فیلترهایی، در اجرای زنده نمی‌توان توقع شنیدن صدایی همپای آلبوم را داشت. نداشتن رنگ‌بندی در «باران تویی» باعث شده که این آلبوم بعد از چند قطعه به شدت خسته‌کننده و تکراری شود. اتفاقی که نشان از بی‌تجربگی این گروه دارد و لاغیر. اتفاقی که تنظیم آلبوم هم نتوانسته کمک شایان ذکری به کمرنگ‌تر شدن آن بکند، چراکه از اساس سازی وجود نداشته تا بتوان روی آن کاری کرد.
 
3- «باران تویی» تنها چهار ترک خوب دارد که همان چهارتای اولی هستند. چهار قطعه‌ای که به صورت مشخص ملودی دارند و تکرار مکررات آثار دیگر این آلبوم نیستند. از قطعه چهارم به بعد چنان ضعف ملودی بارز است که اگر نبود شماره‌انداز ترک‌های ضبط‌صوت یا سی‌دی‌پلیر، به سختی می‌شد فهمید که ترکی تمام شده و ترکی دیگر آغاز شده است. اقبال آلبوم «باران تویی» هم با همان چهار ترک اول است و هر جا صحبتی یا بحثی شده، همه ارجاعات به همین 4 قطعه بوده است. حال اینکه برای آلبومی با 12 ترک این اتفاق جالبی نیست که تنها 4 ترک آن شنیدنی باشد، آن هم چهار ترک پشت سر هم و ابتدایی آلبوم و از آن به بعد شنونده هم خسته می‌شود و هم همچنان در حسرت شنیدن آثاری حداقل در حد و اندازه همان چهارتای اولی باقی می‌ماند. «چارتار»ی‌ها می‌توانستند کمی زرنگی کنند و چینش این چهار ترک را پشت هم قرار ندهند تا مخاطب‌شان هم راضی‌تر بماند.
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 15:03

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 - 15:55

با احترام.
یکی از ضعف‌ترین نقدهایی بود که در مورد این آلبوم خوندم. هم دفاعیات سطحی‌ست و هم انتقاد‌های خنده‌دار. به‌خصوص آن زمان که نویسنده می‌پرسد: «پر شدنِ حافظه‌ی دست از دامان کسی یعنی چه؟». اطلاعات نداشتنِ نویسنده دلیلی بر نامفهوم بودنِ این آلبوم نیست. از موسیقی‌ما بعید بود همچین یادداشتی رو کار کنه.

یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 - 16:14

اگه دقت کنید اشکالاتی که گرفته شده اساس درست و حسابی ندارن چون در بعضی موارد حتی نویسنده ی محترم ترانه رو اشتباه شنیده. شما خودتون فکر کنید میبینید که "ببین نویسم ترانه بی تو " اصن خزعبل محضه! اما اگه یک بار بیشتر به آهنگ گوش بدید میبینید که جمله ی کاملا ساده ی " نمی نویسم ترانه بی تو " رو داره میگه !
مورد دیگه اینه : حافظه‌ی دستان من، پر شده از دامان تو. بله معنی این رو میشه فهمید و ترکیب بسیار عالی ای هم درش به کار رفته. پر شدن حافظه ی دستان یعنی جان بخشیدن به دست ها به عنوان بخشی جدا از بدن و دارای تفکر که چندین و چند دفعه به دامان معشوق کشیده شده و حالا حافظه ش پر از ااین خاطره ست.
نمی دونم چرا ترکیبات استفاده شده که به این خوبی مفهوم میرسونند را بد دونستید. با کمال احترام به نویسنده ولی آیا واقعا معلوم نیست " سحر اضافه کن به فهم آسمانم " یعنی چی؟ جز اینه که آسمانِ معشوق چیزی جز شب نمیشناسه و فهمی از سحر نداره؟
کنسرت چارتار هم که اجرا شد و مخاطبای آلبوم ازش راضی بودند. آیا میشه از همین الان کنسرتای بعدی چارتار رو نقد کرد؟
خانم قاضی زاده درسته باران تویی آلبوم کاملی نیست و اشکالاتی بهش وارده اما اشکلات هرچی باشه این چیزایی نیست که شما گفتید!

دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 11:55
حامد مستوفی زاده

دقیقا موافقم
از تیتر نقد هیجان زده شدم که چه جالب
یکی اومده چارتار را نقد کنه بعد از این همه تعریف. منتظر رسیدن به سطرهای نقد بودم ببینم چه چیزی میخواد رو کنه. در واقع منتظر کشف و ایرادگیری اساسی بودم
اما دیدم ایشون واقعا نه درست ادبیات فارسی را می شناسن و نه اصلا درست ترانه را شنیدن!!!
کاش موقعی اجازه نقد پیدا میکردیم که فقط چند بیت از دیوان شمس یا حداقل دیوان حافظ را جدا از فال و فال گیری میخوندیم
"حافظه ی دستان من پر شده از دامان تو" تعبیر بسیار زیبا و لطیفیه که سلیقه سخت پسند موسیقایی می فهمه اون را
نه سلیقه ای که به تعابیر ترانه های به اصطلاح مدرن و در واقع کوچه بازاری مدرن عادت کرده

91.98.34.239
دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 13:57
محمد محمدی

اصلا شما عنوان مقاله را نگاه کنید،تحت عنوان صرفا "آلبوم" گروه چارتار هست،نه کنسرتهاشون!!!

128.65.176.95
سه شنبه 6 خرداد 1393 - 17:25
نوید

من جزء طرفداران پر و پا قرص این گروهم و کنسرتشون رو که در دانشگاه تهران برگزار شد رو بعد از مدت ها در صف منتظر موندن برای خرید بلیط شرکت کردم.ولی واقعا درست نیست که صرفا تعصبی نظر بدیم و این فقط باعث میشه نظه نظر و نقد دقیقی ارائه داد.شعر های ارائه شده در اثر فوق العاده نیستند! آقای قاسم عزیز.بعله ما آرایه ای داریم به اسم تشخیص که نوعی استعاره ست و میشه گفت حافظه دستان من دارای این آرایه ست.ولی به شکل واقعا ابتدایی و بی معنیی به کار رفته.ارکان و وجه شبهی باید برقرار باشه.همین جوری که نمیشه گفت حافظه دستان من پر شده از دامان تو! بعد اگر دست رو دارای حافظه بدونیم ، چیزی که قراره حافظه رو پر کنه باید یک مفهوم غیر مادی باشه مثل خاطره.نه دامان! چون با هیچ قرینه معنوی و لفظیی دامان نمیتونه جایگزین بشه.
در مورد سحر اضافه کن این عبارت بسیار بی معنی تر از قبلیه! شما خواستید با تلاش زیاد یه معنیی بیان کنید ولی خودتون در تعبیر خودتون گمراه شدید.اگر حرف شما رو درست در نظر بگیریم-که قطعا منظور ترانه سرا همینه که شما میگید- قراره به فهم آسمان عاشق سحر اضافه بشه نه معشوق!چون عاشقه که داره شعر رو میخونه. هر چند این معنی از بی معنی و زشت بودن "سحر اضافه کن به فهم آسمانم" کم نمی کنه
این آلبوم عالیه و با استقبال بی نظیری مواجه شده ولی قطعا شعرهاش از نظر تخصصی خوب نیستند و به عبارت دیگه اصلا شعر نیستند چون ساده ترین ساختار های عروض رو نداره.فقط ترانه اند که صد البته مفاهیم ترانه ها از تمام ترانه های پاپ بهترند

2.144.216.169
یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 - 16:32

be nazare man ham kheyli naghd e zaeefi bood! in album shahkare! inhame foroosh dashte, sherha hame binazir! vaghan kareshoon aali va bihamtas!

یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 - 16:50

برخی حرف ها درسته ولی مهمترین ویژگی این اثر ارتباطی بود که تونست با مخاطب برقرار کنه
بی شک هر کسی که برای اولین بار هم این آلبوم گوش کنه سریع می تونه ارتباط برقرار کنه

یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 - 16:54

مهترین ویژگی این آلبوم ملودی اون بود شک نکنید
به نظرم من بهترین کار اعضای این گروه نه در ترانه و نه در تلفیقی موسیقی بلکه در ملودی سازی بود
این روزهای موسیقی ما ضعف ملودی داره چه در موسیقی پاپ و در موسیقی سنتی که این موضوع در حد فاجعه‌ست
به هر حال امیدوارم این گروه موفق در آلبوم بعدی هم بتونن ملودی‌اهی خوبی بسازن

یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 - 17:04

خوشحال می شم اگر نویسنده این یادداشت توضیح بدن که دلیل این همه استقبال از آلبوم چی بود؟؟؟؟؟

یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 - 17:14

وقتی نکته ی اشتباهی در نقد وجود داره سطح اون رو پایین میاره. اون بیتی که نوشتین "نمی نویسم ترانه بی تو" هست نه "ببین نویسم" اون سوالی هم که پرسیدین جوابش کاملا مشخص هست :)
در تمام ترک های این آلبوم شعر بر روی ملودی گفته شده و این شاید دلیل بعضی از غیر روان بودن های اونها باشه هنگامی که روی کاغذ میاد
در ضمن انگار نویسنده از کنسرت زمستون سال گذشته ی این گروه اطلاع نداشته که بدون نوازنده هم نبودن ! نظر دادن در مورد کنسرت اون ها بدون حضور شخص نویسنده کار بیهوده ای هست
نظر من به این معنی نیست که این آلبوم انتقادی بهش وارد نیست اما همچین نقد ضعیفی با ضعف اطلاعات هم بر اون وارد نیست !

یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 - 17:44

مطلب دوستمون در حد یک فاجعه است، کسی که یک بار متن ترانه‌ها رو ( با وجود اینکه در آلبوم هم هست) نخونده و " نمینویسم ترانه بی تو " رو " ببین نویسم " میشنوه، چرا باید راجع به آلبومی که تا این اندازه اثر گذار بوده نظر بده؟ دست کم یه بار از روش میخوندی دوست عزیز

یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 - 17:59

واقعا جالبه كه نويسنده اين مطلب روزنامه نگارن,اون وقت ميگن نميشه فهميد(به هر ترانه اى سر ميكشم تويى)يعنى چى؟!در ضمن بدم نيست وقتى ميخواين يه نقدى بنويسين,كاملا راجع به موضوع اطلاعات داشته باشين,بعد بنويسين!تو شعر باران تويى شاعر ميگه(نمىنويسم ترانه بى تو)نه(ببين نويسم...)و وجه فعل تو جمله ى (از آسمانم ماتم ببارد)التزاميه!يعنى اگر از آسمان هم ماتم ببارد...و شاعر به جاى مىبارد از ببارد استفاده نكرده.جالبه كه نويسنده متوجه موضوع به اين سادگى نشده,اون وقت اومده راجع به آلبوم نقد نوشته!واقعا وقتى كسى ندونه(حافظه ى دستان من پر شده از دامان تو)يعنى چى,نميدونم چطور ميتونه به خودش بگه روزنامه نگار؟!آغاز قطعه ى هندسه هم شايد براى شما روان نباشه.ولى ميبينيم كه خواننده خيلى خوب و روان اونو ميخونه و مشكلى هم نيست!در ضمن بد نيست بدونيد كه اين اشعار روى ملودى سروده شدن.يعنى قطعا با إهنگ و روان خونده ميشن.و در مورد كنسرت!آيا نويسنده ى محترم اون 6.نوازنده رو روى صحنه نديدن؟!كسى كه 6 تا آدمو روى سن يه كنسرت نبينه,چطور ميتونه به خودش اجازه بده كه نقد بنويسه؟!جالبه ايشون حرفاى خودشونم نقض ميكنن!اول مطلبشون گفتن كه مفاهيم ترانه ها سرزنده و با طراوت و زيبا هستن و سريع در خاطر ميمونن اما بعدتر گفتن كه اينا اصلا ترانه نيستن و هيچ كس نميتونه اونارو به خاطر بسپره و معنى خيلى جاهاشم نفهميدن و كلى ايراد دستورى نادرست گرفتن!ايشون حتى سبک اين آلبوم رو هم متوجه نشدن!فكر ميكنن آلبوم پاپه!در صورتيكه حتى تو خود سايت موسيقى ما هم آلبوم تو ژانر تلفيقى دسته بندى شده!

یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 - 18:10

ضمن احترام برای نویسنده و موسیقی ما.به شدت با ‍یام عزیز موافقم یکی از زیباترین تعابیری که تو ترانه ها بود حافظه دستان من ر شده از دامان تو بود...... متاسفانه نقد اصلا کارشناسی نبود مثلا قطعه کلاغ یا شبیه یک مرداب واقعا ضعیفن؟؟؟؟؟ شایدم ما گوشمون ضعیفه؟؟؟؟؟ من به شخصه چارتار رو به عنوان یک گروه قوی و دارای ایده و حرف دوست میدارم و امیدوارم ضعفهای جزیی مثل کمبود ملودی و ساز(که این نقد رو قبول دارم) رو در آینده برطرف کنه و طلایه دار موسیقی فردا باشه!......منم سکونی گس شبیه یک مرداب!!!

یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 - 18:17

با سی درصد حرفات موافقم! اما خیلی تند رفتی !

دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 00:18

بعضي از نقدها كمي بي انصافي است.شعرها،آهنگها و تنظيم و خواننده تركيبي آفريدند كه با هزاران بار شنيدن باز هم دوست داري آنها را بشنوي و گاهي اوقات كه از آنها دور مي شوي با خود زمزمه شان مي كني و انگار چيزي كم داري و دلت برايشان تنگ مي شود. چارتار جايگاهش را پيدا كرده و طرفدارانش منتظر آلبوم هاي بعدي شان خواهند بود البته با كم شدن ايراداتي كه مورد توجه خود چارتار نيز بوده است.

دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 09:46

چقدر نقد ضعیفی کردید...
یکی از بهترین کنسرت های سال 92 کنسرت چارتار بود وشما اون نوازنده های روی سن ندیدید لطفا دفعه بعد یکم با دقت نقد کنید

دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 10:39

من با همه ی انتقادات این البوم موافقم

دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 11:27

آمدم تا از اين نقد خوب تشكر كنم كه ديدم چقدر انتقاد شده كه همه را خواندم ولي نظرم همان است كه نقد خوبي است كه خيلي صريح و شفاف گفته شده است. البته مي شد نقاط ضعف را جور ديگري نوشت چون در ادامه فروش آلبوم به هر حال تاثير ميگذارد. اين آلبوم كار جزو كارهاي خوب منتشر شده است اما اين انتقادها هم به آن وارد است. يك نكته هم شباهت صداي خواننده آلبوم با صداي عبدالحسين مختاباد است كه البته بخصوص در مقدمه باران تويي تاثير - نه تقليد محض- از لحن ايشان هم هست كه شخصااين مورد را ايراد نميبينم و اتفاقا دوست دارم چون صداي آرام و با احساس آقاي مختاباد را هم دوست دارم.

دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 12:31

با سلام به همه دوستان و همراهان سايت موسيقي ما... . خسته نباشيد به متوليان اين مجموعه...
بر خلاف اكثر دوستان خوبم كه نقد نگارنده رو ضعيف دونستن... من با كليت نظرات ايشون موافقم و اين نقدر رو منصفانه و نسبتاً خوب مي دونم... يادمون نره كه اين مطلب با عنوان آلبومي كه مي‌توان دوست داشت يا نداشت نوشته شده..... بنابراين زود هيجاني نشيم و كل نقد رو بي اعتبار نكنيم... به هر ترتيب از نحوه نگارش و چيدمان مطالب بر مي‌آد كه در اين خصوص فكر و مطلب نوشته شده است... هر چند ممكنه اشتباهاتي هم داشته باشه...
ولي در مجموع كليات نقد از نظر بنده درسته... خصوصاً در مورد اشعار و ملودي... راستش من اين آلبوم رو همون روزاي اول خريدم و خيلي هم ازش خوشم اومد... ولي فكر مي كنم اوايل كه اين كار رو گوش مي دادم بيشتر اسير نوگرايي و سبك كلي آلبوم شدم... چيزي كه كمتر از گروه يا خواننده ديگري شنيدم بودم... ولي با گذشت زمان ... نه اينكه به دل نشينه.. نه ... ولي وقتي بيشتر به ملودي و شعر توجه كردم... احساس كردم بعضي جاها ترانه سراي محترم ... فقط تلاش كرده يه تركيبي بگه كه به ريتم بخوره... يا شايد يه جورايي خيلي خاص حرف بزنه.... يه جورايي كه با ساير ترانه‌هايي كه مي‌شنويم فرق داشته باشه... الحق هم اين كارو كرده... ولي به نظر من يه جاهايي از اون ور بام افتاده...
ملودي هم همينطور ... خيلي خوب شروع شده و لي بعدش اون جذابيت ابتدايي رو نداره...
در مجموع كار جذاب و شنيدني است.. ولي بدون ايراد هم نيست...
.. كمي هم توقعاتمون رو از اين اثر پايين بياريم... چه ايرادي داره... بپذيريم كه يه جاهايي ضعيف كار شده... شعر ايراد داره... يا مثلاً ملودي ضعيفه... اونوقت يه فرصت خوب به گروه خيلي خوب چارتار ميديم.. كه تلاش بيشتري براي كارهاي بعديشون انجام بدن... ماندگارتر بشن... درجا نزنه... به نظر ميرسه در پذيرش اين آلبوم يه خورده.... بيشتر از يه خورده اسير هيجان و احساس شديم.... يادمون نره گروه‌هاي ديگه اي هم مثل دنگ شو هستند كه آثار اول اونها به مراتب از كارهاي اخيرشون بهتر بودن....
قضاوت اوليه ما نسبت به اونها چطور بود؟....
با نقدهاي منصفانه و بدور از تعصب اجازه بديم گروه‌هاي تازه كاري مثل چارتار... به ثبات برسن... تا هر بار از شنيدن آثارشون بيشتر لذت ببريم...
به نظر ميرسه منظور نگارنده از برنامه اجراي كنسرت اين نباشه كه نوازنده‌اي بر روي استيج نباشه.... شايد منظور ايشون اين باشه... گروه چارتار متشكل شده از يك خواننده، يك آهنگساز... يك تنظيم‌كننده و ترانه سرا.... كليه تنظيمات و آهنك‌ها هم كه همه الكترونيكي هستند.. سازي وجود نداره... خب واقعا در زمان اجرا كدوم يكي مي‌تونن خواننده رو همراهي كنن.... درسته كه زمان اجرا نوازنده‌هاي ديگري هم روي صحنه حضور داشتند... اما آيا اونها هم ... جزء گروه چارتار هستند... اينجاي كار تناقض داره... . و نشوت ميده خود گروه هم به اين موضوع واقفه كه روي استيج نفرات بيشتري رو آورده.....
براي خيلي از شنونده‌ها مهمه كه آهنگي رو كه در اجراي زنده ميشنوند با اونچه كه در آلبوم ضبط شده گوش دادن يكي باشه يا نزديك باشن... بعضي وقتا انقدر بين اجراي زنده و استوديويي فاصله هست كه شنونده نميتونه با آهنگي كه خيلي باهاش خاطره يا حس خوب داشته ارتباط برقرار كنه....
اين اتفاق تو خيلي از كاراي خواننده‌هاي ديگه هم ميافته.... كه در گروهايي مثل پالت، داركوب... دنگ‌شو و ... يا حتي سنتي و كلاسيك نمي‌افته يا كمتر ميافته....

با همه وجود آرزو مي كنم گروه‌هايي مثل چارتار هر روز موفق و موفق‌تر باشن... جريان‌ساز بشن... و انرژي،‌انگيزه، شادي و آرامش رو به بين مردم تزريق كنند... سعي كنيم توقعاتمون رو از جامعه هنري بدرستي بالا ببريم... تا به ارتقاي هنرمون كمك كنيم.... شنونده خوبي باشيم... شنونده خوبي بودن هم خيلي مهمه... هر چيزي رو گوش نكنيم... سعي كنيم كار خوب و بد رو از هم تميز بديم... و هنر و هنرمندمون رو تقويت كنيم....
موفق باشيد....

سه شنبه 9 اردیبهشت 1393 - 01:18
فرزانه فرهام

اين كه چارتار نوازنده نداره,به نظرم ضعف تلقى نميشه.خب اين گروه نوازنده محور نيست.مثل دنگ شو كه خواننده محور نيست.پس آيا ما بايد از دنگ شو هم ايراد بگيريم كه چرا با يه خواننده ى ثابت كار نميكنه؟!در حاليكه خواننده توسط مردم خيلى بيشتر از نوازنده شناخته ميشه.قانونى براى ساختار يک گروه وجود نداره كه ما انتظار داشته باشيم همه ى گروه ها از اون پيروى كنن.هر گروهى سبک و سياق خاص خودشو داره و سبک و سياق چارتار هم اينه.و اين موضوع كه در كنسرت نوازنده هايى بودن كه عضو گروه چارتار نبودن,به نظرم تنظيم خوب چارتارو نشون ميده كه با وجود اينكه الكترونيكه,توانايى اينكه با ساز نواخته بشه رو هم داره...

46.224.136.224
دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 13:36

واقعا انتقادادتون سطحي بود اگر به آهنگ هاي اين آلبوم كمي بيشتر گوش مي دادين و به اشعار آن مفهومي مي انديشيدين بهتر بود
از آسمانم ماتم ببارد / هراس بي تو ماندنم ادامه دارد : رو چه حسابي مي گوييد شاعر به جاي استفاده از فعل" مي بارد" از" ببارد" استفاده كرده ؛در صورتي كه با يه بار خواندن اين بيت به راحتي مفهوم آنرا متوجه خواهيد شد(در واقع ارتباطي را بين مصرع اول ودوم برقرار كرده به اين صورت كه اگر از آسمان غم واندوه ببارد هراسِ" تنها ماندنم" ادامه خواهد داشت وتمام نخواهد شد) و در ضمن شما فعل" نمي نويسم" را "ببين نويسم " شنيده ايد ، واين واقعا خنده داره كاش قبل از انتشار اين انتقادات يه بار ديگه به ترانه ها گوش ميدادين

دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 14:28

خانم قاضی زاده با عرض پوزش از شما نقد شما از این آلبوم رو نمیشه دوست داشت
فقط دوست دارم بدونم چقدر روی نقد این آلبوم و گوش کردنش وقت گذاشتید...
آره این آلبوم یه سری مشکلات داره اما نه چیزایی که شما گفتید.
به نظر من از نظر موسیقی ضعیفه.از نظر سازبندی.یه خورده سازهاشون بی کیفیته.بیش از حد موسیقیشون الکترونیکه و ...
اما در کل آلبوم عالییه.

دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 14:38

نقد خوبی نبود
"ببین نویسم"نیست"نمی نویسم"درسته
در ضمن این آلبوم فوق العاده بود

دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 14:58

دوستان همه نقاط ضعف این نقد رو دقیق و بدون ایراد و با مثال بیان کردند،من فقط میخواهم به نکته ای که هیچ کس به آن اشاره نگرد اشاره ای بکنم،ویژگی البوم چارتاری ها دقیقا در همان است که منتقد به عنوان ضعف از آن یاد کرده است،یعنی یکسان بودن شاعر تمامی قطعه ها و شبیه بودن ملودی ها و تنظیم ها به هم!این نوع کارها یا صفرند و یا صد!یعنی خیال مخاطب را راحت میکنند که ما این طوری میخوانیم اگه دوست داری بسم اله و اگه با این گونه موسیقی حال نمی کنی،دنبال چیزی نگرد!به همین دلیل هم این البوم سنتی است و نه پاپ یا تلفیقی چون به خاطر جذب مخاطب دست به هر نوع ریتم و تنظیم و ملودی و شعری نمی زند،اط قطعه ۱ تا ۱۲ هم بر اصولش پای بند است،امیدوارم که تکرارش کنند...

دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 15:27

نقدتون رو رد میکنم.همه آهنگ ها بسیارقشنگ وبه هیچ وجه خسته کننده نیست.این که مفهوم بعضی بیت هارونمیدونید معنیش این نیست که مفهومی ندارن یا بدن!!همه ابیات بامفهوم کامل کنار هم درستن و هیچ بیت بی معنی ای هم نیست

دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 - 21:18

وقتي شما ميگي 4 قطعه اول زيباست وبعد ترك ها افت ميكنن يعني شبيه يك مرداب و در حسرت ماه وبقيه شاهكار هاي اين البوم زيبا نيستن؟ من ديگه حرفي ندارم:)

سه شنبه 9 اردیبهشت 1393 - 01:21

آلبوم بی نظیره...بعد از سالها تکرار مکررات و موزیک های مشابه و خسته کننده،تنها "باران تویی" بود که تونست خیلی از ماها رو از نظر روحی تا حدودی آروم کنه...
نقدها بسیار سطحی بود،با احترام...

سه شنبه 9 اردیبهشت 1393 - 08:30

تا حالا فکر میکردم مقاله ها و یادداشت های موسیقی ما فکر شده و حرفه ای نوشته شده به دست از ما بهترون ها ! نگو از این خبرها هم نیست !

خانوم از هیچی خبر نداره ! نه کنسرت نه شعر رو درک کرده نه شعر رو خوب شنیده نه ملودی رو حس کرده ! فقط گفته بنویسیم یه چیزی بگیم ما هم هستیم !

آقا اگه اینجوریاست ما هم یه مقاله ای کتابی چیزی من باب موسیقی در هر زمینه ای که شما میخواین بدیم بیرون شما بذارید توی سایت ! کی به کی ؟!!!

سه شنبه 9 اردیبهشت 1393 - 13:34

از قسمت (چرا می‌توان «باران تویی» را دوست نداشت؟) فقط بند 2 درست بود. آن هم کاملا!

سه شنبه 9 اردیبهشت 1393 - 14:18

تاوقتی نظرات دوستان رو نخونده بودم باورم نمی شد توی موسیقی ما دارم یه همچین نقدی رو می خونم!!اصولاً نقد بحثیه در جهت پیشبرد یه مسئله،من نمی دونم روی این نوشته چه اسمی میشه گذاشت!اتفاقاً به نظر من این آلبوم یه مجموعه ی کاملاًحرفه ای بود که از تمام جنبه ها اعم از شعر،موسیقی،تنظیم و صدا و تبحرخواننده انصافاً بیش از یک گام با کمال فاصله نداشت...من هم با دوستان دیگه هم عقیده ام که هیچ کدوم از ایرادهایی که به اشعار آقای حائری گرفته شده پذیرفتنی نیستند،کمااینکه ما داریم اشتباهات فاحش نویسنده رو می بینیم و این به شدت روی پایین بودن سطح این نوشته صحه میذاره...

سه شنبه 9 اردیبهشت 1393 - 16:08

یعنی چی 4 ترک اول خوبه؟ این که کدوم آهنگ خوب باشه یا بد به عهده ی شنونده ی آلبومه
حداقل یک دور آلبومو گوش می دادید بعد می اومدید آلبومو نقد می کردید.اگه شما نمی دونید معنی شعر ها چی هستن، فکر نکنید بقیه هم مثل شما هستن و هیچی نمی دونن. اون تیتری که زدید *** چرا می‌توان «باران تویی» را دوست داشت؟ چهار خط پایینتر آخر خط نوشته در واقع ترانه‌های این آلبوم در جستجوی معناهایی فراتر از ترانه‌های معمول آلبوم‌های روز موسیقی پاپ ایران هستند. آخه کجای این آلبوم پاپ هستش؟؟؟ در ضمن اول خطا های دستوری خودتون رو اصلاح کنید بعد به چیزای دیگه گیر بدید(به عنوان نمونه:به کار بردن کلمه ی اشعار در متن نقد که کلاً غلطه و باید به جای اون نوشت شعر ها)

سه شنبه 9 اردیبهشت 1393 - 22:08

اتفاقا از 4 آهنگ به بعد آهنگ های بهتر و قشنگ تر هم وجود مثل :زن دیوانه،عاشقانه تنهاست و...

سه شنبه 9 اردیبهشت 1393 - 22:34

البته من هم با این نکته که ملودی ها بعضا تکراری می شد موافقم که این اصلا دلیل بر ضعف زیاد کار نیست بالاخره کار اول یه گروه جوونه و هنوز فرصت کار دارن
اما در مورد اشعار : دلیل نمیشه چون کار پاپ هستش حتما باید ترانه ها با کلمات راحت به کار بره... اون مثال هایی هم که زده شده همه قابل فهم هستند اتفاقا باعث میشه که مخاطب موسیقی بیشتر رو اشعار فکر کنه که اتفاق واقعا خوبیه مثل کارهای رضا یزدانی...
و اینکه گفته میشه فقط 4 قطعه اول ؛ به نطرم این نظر شخصی نویسنده است و من که شنونده موسیقی اصیل هستم با اکثر کارهای آلبوم ارتباط برقرار کردم به خصوص قطعه آخر که شرح حال همه جوونای نوگراست....

چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 - 09:33

اشتباهات فاحش کلامی، وزنی و... ؟؟؟؟ خیلی نقد بی دانشی انجام شده . متاسفانه یا خوشبختانه طرفداران گروه هایی مثل چهار تار و پالت اندک سوادی دارند و می توانند کمی شعر و آهنگ و درک کنن . دلیل موفقیت کم سابقه این گروه ها هم همان سواد شنونده هاشونه. حسرت به دلم موند یکی این آلبوم رو درست نقد کنه. ولی همه اساتید سکوت کرده اند . به عقیده ی من این 4 نفر پدیده هایی هستند در موسیقی ایران. خصوصاً احسان حائری که کلام بسیار قوی و جسارت کم نظیری در شعر داره. اگر گروهی مثل پالت نقطه ی قوتش نوازندگان چیره دست و شعور موسیقی شان است ، احسان حائری و کلامش نقش بسیار موثری در این گروه داره. شما هم می خوای مطرح شی و شناخته بشی اشکالی هم نداره ولی متاسفانه به اون «اندک سوادی» که مخاطبان اینها دارن فکر نکردی.

چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 - 13:15

منتقد عزیز در عمر پر برکتشون اصطلاح " دستم به دامنت " رو هم نشنیدن ؟!

چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 - 17:51

خیلی رنج آوره که یک روزنامه نگار حرف های سطحی مثل این خانوم رو بزنه!! آلبوم هم از نظر شعر و هم ترانه عالی ست.. اکثر دوستان حرف ها رو گفتند و جای تکرار در ذهنم ندارم..فقط اگر صحبت از افکت هست شما یک فیلم کوچک هم از کنسرت زمستان چارتار میدیدید از نقد خودتون شرمسار میشدید.

از موسیقی ما توقع بیشتری در زمینه نقد یا تخریب افکار دارم..

چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 - 23:17

من به هیچ وجه طرفدار "چارتار" نیستم ولی برای وب سایت موزیک ما متاسفم... فقط همین؛ چرا که از افرادی با... استفاده می کند ... آشکار است که این خانم...؛ خواهش می کنم ادامه ندید چون صد در صد مخاطبان هنری و فرهنگی ( هر چند اندک ) که به این پایگاه اینترنتی مراجعه می کنند را نیز از دست خواهید داد. اینجا دیگر قابل اطمینان نخواهد بود.
.... از بهترین قسمت های آلبوم به عنوان ایراد کار یاد کردند و این خیلی خنده آور است ...
مثلا : گروه آلبوم رو با سیاست فروش بیشتر : با آهنگ های خیلی پاپ و عامه پسند ( ترک 1 تا 4 ) شروع کرده اند تا مخاطب سریع جذب شود ؛ اما ایشان این جا را نقطه قوت می داند ...
ایشان آلبوم را به لحاظ Business بررسی کرده اند نه محتوای هنری ... شعرهارا هم که کلا اشتباه شنیده اند....
اتفاقا موسیقی و ملودی و هارمونی ( وفضا سازی امبینت) در قطعات 4 به بعد به لحاظ حسی با کلام بیشتر پیوند می خورند ( قطعات اول تا 4 زیبا هستند اما واقعا عامی هستند ) و از موسیقی که صرفا قصد خواراندن و قلقلک ذهن مخاطب و "ورد زبان" شدن دارند ... فاصله می گیرند و قطعات هنری مستقلی هستند. از ترکیب موسیقی الکترونیک و آوای سنتی ایرانی و فضاهای مدرن ...
(((( حافظه‌ی دستان من، پر شده از دامان تو )))) بسیار بدیع است ... بسیار ....
بازهم از این سایت خواهش میکنیم برای انتخاب نویسندگان محترمش فیلتری قراردهد ... نه اینکه بر اساس آشنایی هر کسی دست به قلم شود ... آن هم در این حوزه مهم....
----- این خانم مقصر نیستند ... تقصیر از مدیریت وبسایت شماست...

پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393 - 11:24

هر چیزی که عموم مردم دوست دارن که حتما نباید به لحاظ فنی خوب باشه

پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393 - 14:40

بخش ویژگی های مثبت آلبوم رو که اصلا نخوندم چون خودم میدونستم. پس از مطالعه ی دو بند از انتقادات ایشون به آلبوم هم، نتونستم به خوندن ادامه بدم. میخواستم مطلبی بلند بالایی بنویسم که چون دیدم باقی دوستان به درستی و ظرافت اشاره کرده بودند صرف نظر می کنم. از جمله بخش نقد به شعر «ببین نویسم» که واقعا جای تأسف داشت که نویسنده نگاهی به اشعار چاپ شده روی جلد آلبئم نیانداخته و این مطلب رو نوشته. در همون سطر مصرع اول شعر هم مورد نقد قرار گرفته بود که در مصرع «از آسمانم ماتم ببارد» باید بجای ببارد «می بارد» قرار میگرفت. درصورتیکه اگر نویسنده با شعر وشاعری آشنا بودند حتما میدونستند که در اشعار از این سبک میشه شعر رو طور دیگه معنی کرد. اینطور که اگر از آسمان «هم» باران بباره، همچنان هراس بی ماندن من ادامه داره.
به نظرم بهتر بود نویسنده دست کم با اهالی فن یا حداقل در محافل خصوصی و غیرفنی بحث رو باز میکرد تا این نوشته ی سراسر اشتباه بیرون نمیومد. احتمالا ایشون اعتماد خیلی زیادی به خودشون داشتند یا شاید فکر میکردند شاید کسی متن رو ازشون بدزده که همچین کاری نکردن. از سایت موسیقی ما هم این کار بعید بود. انتظار بیشتری داشتم.

جمعه 12 اردیبهشت 1393 - 11:00

من خودم با چارتار واقعا زندگی کردم
این نقد یه فاجعه هست . فاجعه
به این خانم توصیه میونم برن نازی نازی رو گوش بدن شاید بیشتر خوششون بیاد
خیلی وقتا مردم چیزهایی رو میفهمن که هیچ نقادی هرچی هم فکر کنه نمیفهمه
واقعا این البوم تکه و یه کار تازه بسیار دوست داشتنیه

جمعه 12 اردیبهشت 1393 - 22:34

شاید ضعیف ترین انتقادی بود که در این سایت دیدم. 90 درصدش اصلن درست نبود و اصلن انتقاد تخصصی نبود و به نظر میرسه شخص غیر حرفه ای در این مورد انتقاد کرده بود. من فقط تنها ایرادی که در آلبوم "باران تویی" پیدا کردم عدم تنوع زیاد در ملودی ها و سازهای استفاده شده در تنظیم ها بود که البته با توجه به کیفیت بسیار بالای ترانه ها و صدای خواننده این مورد زیاد به چشم نمیومد مخصوصن ترانه سرایی بسیار عالی که شاید بشه گفت بهترین ترانه های قرن رو سرود احسان حائری.این ترانه ها زمانی ارزش خودشونو بیشتر نشون میدن که احسان حائری اونا رو روی ملودی سروده و مسلمن دست و پا بسته تر و محدود تر بوده تو کارش. با این حال این اولین تجربه ی چارتار بود که خیلی فوق العاده بود و امیدوارم تو کارهای بعدیشون از اینم قوی تر باشن. در مورد مفهوم ترانه ها که این خانوم صحبت کرده بودن هر انسانی که ذره ای احساس تو وجودش باشه می فهمه که "حافظه ی دستان من پر شده از دامان تو " و " نور پرواز تا به ناکجا تابیده شد به جان ز دیده ی تو" و "سحر اضافه کن به فهم آسمانم " یعنی چی؟

شنبه 20 اردیبهشت 1393 - 19:47

با سلام
خانم قاضی زاده بر فرض محال تمام حرف های شما درست ولی به نظرتون تو این موسیقی اسف بار که بسیاری از آلبومها ارزش شنیده شدن در تاکسی را هم ندارن اثری که 4 اثر بسیار عالی و شنیدنی داشته باشه غنیمت نیست ؟
اون 4 اثر بقدری خوب هستن که باعث شده بقیه ی آلبوم تحت تاثیر قرار بگیرن ولی این به این معنی نیست که بقیه آثار خوب نیستن فقط از اونا پایین تر هستن.کاش کمی قدردان بودیم

سه شنبه 23 اردیبهشت 1393 - 02:35

با سلام
من خودم در کنسرت دانشگاه تهران این گروه بودم. واقعا میشه گفت یکی از بهترین اجرا هایی بود که دیده بودم و حتی ملودی ها وصدای خواننده به مراتب بهتر از آلبوم بود. از طرفی به سختی ترانه ها اشاره شد که حداقل در این کنسرت اکثریت تمامی اشعار رو از بر بودند. در مجموع بنظرم اجرای زنده این گروه رو از دست ندهید.

سه شنبه 23 اردیبهشت 1393 - 19:25

"به هر ترانه ای سر میکشم تویی" رو نمیشه راحت فهمید؟!؟!؟!
در مورد اون "ببین نویسم" هم من نویسنده رو که اینقد به خیال خودشون به متن دقیق شدن رو متوجه مصراع بعد میکنم که میگه "چگونه پر کشد خیال واژه بی تو؟!"
اگر اونجا "ببین نویسم" باشه، پس چرا تو مصراع بعد داره از اینکه نمیتونه خیال واژه پر بکشه شکایت میکنه؟!
خواهش میکنم قبل از نوشتن نقد یک ذره به مسایل فکر کنید!!!

یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 - 22:22

بعد حالا اسم این نوشته نقده ؟ ای طفلک نقد ای مرحوم نقد ! محض مثال یکی منو از جهل دربیاره بفهمیم این جمله ی مشعشع یعنی چی ؟
"تلفیق فضای سنتی و پاپ در «باران تویی» درآمده است "
پاپ اصلن وجه مشخصه داره که بخواد سبک مجزا تلقی بشه که بعد حالا تازه بخواد تلفیق بشه ؟ بعدم کجای این آلبوم تلفیق داره ؟ بخش عمده ی مطلب هم که درمورد کلامه پس کو موسیقی که اصل ماجراست ؟ ( البته همین ایراد به آلبوم خود چارتار هم وارده )

دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 - 08:47

شعراش واقا عالی بود و شما فقط با 4تا ترک اول حال کردی. در حالی که ترک های دیگه هم عالی بودن. (کلاغ) (شبیه یک مرداب) و...........
دیگه زیادی شلوغش کرده. ولی این که رو کنسرتاش استیج خالیه موافقم

دوشنبه 5 خرداد 1393 - 11:17

اصلا با نقدش موافق نبودم باران تویی جای این همه انتقاد نداشت

یکشنبه 26 مرداد 1393 - 00:25

نقد بسیار ضعیف بود.. یکی از بهترین مصرعی که از این آلبوم دوست دارم همینه : حافظه ی دستان من پر شده از دامان تو...

چهارشنبه 4 شهریور 1394 - 01:27

اینکه گفتی شهرش خوب نیست خیلی اشتباه ـه. اولین فاکتور هر آهنگ شهرشه. باید یه حرفی باشه تا گفته شه...

جمعه 17 مهر 1394 - 21:15

ببین نویسم!!!!! خب میرفتی یه سرچ میکردی نوشته نمی نویسم ترانه بی تو.... واقعا که ....

سه شنبه 12 اردیبهشت 1396 - 07:26

نقد مغرضانه؟!
متاسفم برای نویسنده، جهان سوم همین جاست.
چرا من باید در مورد چیزی که اطلاع ندارم نظر بدم؟ مجبورید مگه نقد کنید؟
لابد فخر فروشی هم میکنید که روزنامه نگارید مثلا؟!
مطمئنم سروده های اقای حائری بی نظیره، یک روزنامه نگار ناعادل و البته بی اطلاع نمیتونه خرابش کنه

پنجشنبه 13 دی 1397 - 20:40

سلام. نقد شما تا حدودی به نکات درست اشاره کرده بود. اما قسمت هایی رو هم اشتباه فرمودین.
مثلا به این قسمت از شعر ایراد گرفتید: « حافظه‌ی دستان من، پر شده از دامان تو »
خب این معنای ادبیاتی نسبتا سنگینی داره. یعنی آنقدر دست به دمان {تو} شدم که دستانم فقط دامان تو را به خاطر می آورند!

البته قبول دارم که بعضی جا ها شعر به دل نمیشینه یا برای آهنگ پاپ خیلی سنگین هست.

یکی دیگه از ایراداتی که گرفتین هم این بود که در کنسرت صدای خواننده مثل آلبوم نیست. من خودم کنسرت چارتار رفتم و با اینکه کنسرت های زیادی رفتم، می تونم بگم بهترین کنسرتی بوده که رفتم. صدا خواننده هم فوق العاده بود
اتفاقا معنای جالبی داره به نظر من

موفق باشید

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود آلبومی که می‌توان آن را دوست داشت یا نداشت | موسیقی ما