برنامه یاد بعضی نفرات
 
برای بیستمین سالگرد درگذشت استاد آواز ایران «رجب‌علی امیری فلاح»
آیین چراغ، خاموشی نیست

سید علیرضا میرعلی‌نقی
[ منتقد و پژوهشگر موسیقی ]
 
کشفِ وجودِ زنده و حاضرِ استاد «رجب‌علی امیری گیلانی فلاح» در تهران سال 1370، یک شگفتی بود. هنوز هم آن شگفتی رهایمان نکرده است. چراکه دیگر این‌گونه افراد وجود ندارند؛ یا این که اگر هستند، سال‌ها و بلکه ماه‌های آخر را می‌گذرانند و ما را در این برهوت بی‌هنری و بی‌اخلاقی و بی‌فرهنگی تنها می‌گذارند. استاد «امیری فلاح» از تبار انسان‌های خوب و قدیمی بود. انسان‌هایی که شاید کوله‌بار اطلاعات و محفوظات‌شان به اندازه امروزی‌ها سنگین نبود ولی از تجربه‌ی زندگی، از معرفتِ هستی‌شناسی و از رنجِ انسان‌ساز، بهره‌ای تمام داشتند و عصاره همین‌ها بود که در صدا و آواز سازشان منعکس می‌شد.

حتی بخش مهمی از کشف تکنیک‌های لازم برای زیباتر خواندن و نواختن را. همین جوهره پاک انسانی و جستجوگری‌های خالص و خاموش، فراهم می‌کرد و نیازی نبود که مثل امروز از روی دست هم، کپی کنند و یا این که یک تُنِ واحد را از الگوی تکراری‌های ملال‌آورشان قرار دهند. برای همین است که سهم فردیت، به ویژه فردیت اصیل و نوآور، در میان آدم‌های هنرمند قدیم، این همه زیاد بود و امروزه تقریباً باید گفت که باید چراغ برداشت و دنبال آثار آنها گشت، تا مگر بویی بیاید از گلاب، در غیبت گل‌ها.

استاد «امیری فلاح»، صیاد در بندر انزلی بود. صیاد دل‌ها با آواز پاک و آسمان‌فرسا که فرسودگی‌های عهد کهنسالی نتوانست از لطف و تأثیر آن کم کند. او یادگاری بود از یک روش آوازخوانی که بعد از ورود رادیو به موسیقی ایران، متأسفانه در فراموشی افتاد و برای نگه داشتن‌اش، اقدامِ درخوری نشد.

روش خوانندگی او، برخاسته از روش‌های اجراییِ اواخر عصر قاجار بود و با پژوهشی نه‌چندان جزئی‌نگر می‌توان گفت که «امیری» به «سلیمان امیرقاسمی» و «حسینعلی نکیسا» نزدیک‌تر بود تا به «طاهرزاده» و پیروانِ صدیق او، از جمله «ادیب خوانساری» و «قمرالملوک وزیری».

اصالت لحن او درآمیخته بود با حلاوتی که خاص مردم گیلان و موسیقی آنان است و «امیری فلاح» را دارای مقام و مرتبه‌ای خاص کرده بود و او را هنرمندی معرفی می‌کرد که حاملِ ارزش‌های هنریِ یک دوره‌ی سپری‌شده است؛ ارزش‌هایی گاه به غایت والا و دریغ که راه و رسم این جامعه، در طی همیشه تاریخ، کم‌اعتنایی به گوهرهای نفیس و ارزشمندی از این دست بوده است.

با این حال، نباید فراموش کرد نام رادمردانی که هرکدام به سهم خود، این هنرمندِ متواضع و درویش‌مسلک را به جامعه‌ی فراموشکارِ ما شناساندند یا از محضرش بهره گرفته‌اند یا در حدِ وُسع خود، خدمت به این وجودِ شریف را گرامی داشتند. از آن هنرمندِ فرخ‌سِیر که برای اولین‌بار «امیری» را به توصیه استاد «حسین ملک» همراه با استاد «فریدون حافظی» به صحنه تلویزیون آورد، تا بزرگ‌مردانی چون استاد «محمدمهدی کمالیان»، استاد «محمدرضا لطفی» و استاد «سعید هرمزی» تا هنرمندان و هنرپرورانی چون جناب دکتر «جلالی» و جناب «محمد رئوف قنبری» -شاگرد خلف و هنرمند معتمد استاد امیری- و جناب «رضا مهدوی» که در رسانه‌های گوناگون -از جمله رادیو و تلویزیون و مطبوعاتِ بعد از انقلاب- در معرفی او به جامعه در سال‌های آخر عمر کوتاهی نکرد.

همه اینها موجب شد که پیرمرد عزیز و خوش‌خوانِ ما در آن سال‌های سردِ کهولت، کمتر احساس تنهایی کند و به چشم ببیند که 'گروهی نخبه و هنرشناس هم هستند که دوست‌اش می‌دارند و درک‌اش می‌کنند و هنرش را ارج می‌گذارند. هنر و فرهنگ، مقوله‌ای است که در سایه‌ی توجه و مراقبت‌های بی‌شائبه زنده می‌ماند و هنرمند، طالبِ چیزی در این دنیا نیست، مگر این که هنرش را قدر بشناسند و احترام هنرمند را نگه دارند و برای آسایش‌اش همت کنند. می‌شود گفت که استاد در بین هنرمندان -مثل استاد «غلامحسین بیگجه‌خانی»- از همه کم‌توقع‌تر بود.

میراث استاد «رجب‌علی امیری فلاح» برای ما -که بیست سال است در غیبتِ صدا و صفای او نفس می‌کشیم- دو بخش است: ضبط‌های بر جای مانده از او و شاگردانِ برجای مانده از او. متأسفانه از سال‌های جوانیِ استاد امیری، نسخه ضبط شده‌ای با صدای روشن در دست نداریم و هرچه هست، مربوط به سال‌های آخرِ عمرِ اوست که باید شنید که با چه قدرت و صفای دلی آواز می‌خواند.

هم‌نوازانِ او در ضبط‌ها، نام‌های ماندگاری هستند از محمد مهدی کمالیان و سعید هرمزی و محمدرضا لطفی تا داریوش طلایی و داوود آزاد و رضا مهدوی که امید داریم به همت خانواده محترم «امیری» منتشر شوند. شاگردان ایشان نیز تعداد زیادی نیستند؛ چرا که استاد امیری، موسیقی را حرفه خود نکرده بود و تنها عده اندکی او را می‌شناختند. همین باعث شد که تعداد کمی توفیق استفاده از محضر ایشان را داشته باشند. آیین چراغ، خاموشی نیست و هنرهای اصیل ایرانی، به مدد عشق و فداکاری معدودی افراد همیشه زنده و گرم خواهند ماند.
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 11 بهمن 1393 - 14:59

دیدگاه‌ها

شنبه 11 بهمن 1393 - 21:19

خدا رحمت كند استاد أميري فلاح را كه در خانه اش به روي همه باز بود . از استادان بنام و بزرك بگير تا همه دوستدارانش . اي كاش از صدايش نيز ميگذاشتند . از جناب مير علينقي تاريخ نگار موسيقي معاصر ايران نيز متشكريم .

یکشنبه 12 بهمن 1393 - 09:07

سلام و ممنون از این مطلب خوب و بجا . من در فرهنگسرای ارسباران بودم و باید از اقای شهرام صارمی متشکر باشیم که چنین برنامه هایی رو تنظیم میکنند . سخنرانی اقای مهدوی و اقای میلاد کیایی بسیار عالی بود و همینطور اجرای موسیقی اقای قنبری شاگرد استاد و اقایان فرهود امیرانی ستار و رضا مهدوی سنتور که ما را برد به سالهای دور ...

یکشنبه 12 بهمن 1393 - 19:42

خدا رحمتشون کنه هنرمند خیلی خوبی بودند

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود آیین چراغ، خاموشی نیست | موسیقی ما