برنامه یاد بعضی نفرات
 
اولین اجرای رسمی گروه بمرانی در برج آزادی
اجرایی صادقانه با طعم بازی‌های کودکی
موسیقی ما - گروه بمرانی طی چهار سانس در روزهای 25 و 26 خرداد ماه، اولین اجرای خود را به صورت رسمی در برج آزادی تهران روی صحنه برد. در این برنامه که به تهیه‌کنندگی احسان رسول‌اف برگزار شد، بمرانی گلچینی از قطعات قدیمی و جدید خود را از آلبوم‌های «اتوبوس قرمز» و «مخرج مشترک» اجرا کردند که در فضای صمیمی برج آزادی، توانستند با اجرای «صادقانه» خود -- که مهمترین ویژگی این کنسرت بود - اجرای خوبی را روی صحنه ببرند.

«بمرانی»، گروهی است که پنج، شش سال پیش مثل اکثر خواننده‌ها و گروه‌ها با انتشار موسیقی خود در فضای مجازی، کارش را آغاز و با توجه به نوع موسیقی‌اش بین جوان‌ها و بیش‌تر تینیجرها جای خود را باز کرد. «بمرانی» اجراهای زنده خود را از کافه‌ها آغاز کرد و در ادامه به سمت گروه‌های تئاتری رفت که اجراهای موسیقایی در نمایش‌های «گروتسکی برتبار شناسی دروغ و تنهایی» به کارگردانی سجاد افشاریان و«طهران تهران» به کارگردانی سیامک صفری از جمله این تئاترها بود و عید امسال هم با حضور در برنامه «خندوانه» به مجری‌گریِ رامبد جوان توانست مردم عام را هم با کارهای خود آشنا کند. این گروه در کارهای خود از سبک کانتری و بلوز و راک به جیپسی و موسیقی بالکان در حرکت است و شاید بتوان به نوعی ردپای تمام سبک‌ها را در کارهای آنها دید. اما چیزی که مشخص است، بخش عمده‌ای از کار آنها به دلیل نوع نوازندگی کیبورد و هارمونیکا - که نقش مهمی هم در بخش ملودیک کار بر عهده دارند - و حتی برخی قسمت‌ها حضور ساز ماندولین، به سمت گروه‌های کانتری رفته و ادبیات و آهنگسازی و حتی ترانه‌های آنها هم از گروه‌های کانتری تاثیر گرفته اما شاید بتوان گفت که آواز بهزاد عمرانی به نوعی وامدار موسیقی بلوز است.

حالا این گروه توانسته با انتشار دومین آلبوم‌اش در خرداد ماه، خود را برای یک دیدار رسمی با مخاطبانش آماده کند که برای برگزاری آن، پیش از ورود مردم در سالن برج آزادی حاضر شدند و برای شروع بعد از اینکه مردم در جای خود نشستند بدون هیچ حرفی قطعه «منو یاد هیچی نمی‌ندازه» را اجرا کردند. در ادامه هم قطعات «خورشید دزد» و «مردی که لب نداشت» با شعری از شاملو و ریتم والسی که کیبورد می‌نواخت، اجرا شد. بعد از اجرای «نیستی و من و سیگار و چایی...» گروه به سراغ خاطره‌بازی رفت و قطعاتی با تنظیم‌های جدید از ترانه‌های بازی‌های دوران کودکی نسل دهه پنجاه و بعضا شصت را اجرا کرد. «خوشحال و شاد و خندانیم» یکی از آنها بود که با سولوی هارمونیکا مانی مزکی و موتیف تکرار شونده کیبورد آغاز شد و در ادامه با اضافه شدن درامز و گیتار الکتریک، تبدیل به یک قطعه راک شد. «آن مان نوارا، دو دو اسکاچی» هم دیگر ترانه اجرایی گروه در این زمینه بود که مانند کار قبلی از یک ریتم آرام به سراغ ریتم‌های تندتر رفت. البته این کار یکی از خصوصیات کارهای بمرانی در این کنسرت بود که طبق آن قطعات طوری تنظیم شده بودند که اکثرا در هر قطعه، موسیقی با تمپوهای -سرعت- مختلف نواخته می‌شد.

به گزارش سایت موسیقی ما، «پیاده روی» و «ژوزی» نیز عنوان قطعه‌های دیگری بودند که در پایان بخش اول کنسرت اجرا شد و آغاز قطعه آخر با آکاردئون و ملودی‌هایی که ترومبون در ادامه آن می‌نواخت، باعث شد پارت اول اجرا با فضایی که در کافه‌های پاریسی مرسوم است، تمام شود.
 
  • پارت دوم کنسرت
با وجود تلاش گروه‌های موسیقی، در نهایت از دید مخاطبِ عام - مخصوصا در ایران که گوش مخاطب کلام محور است- خواننده در یک گروه معمولا بیشتر از نوازنده دیده می‌شود. اما بمرانی که از همان ابتدا مثل گروه‌های اینچنینی تلاش کرده فعالیتش را به عنوان یک گروه جا بیندازد، سعی کرده بود چاره‌ای برای این کار بیاندیشد و با حرکاتی که برای اجرای قطعات طراحی کرده بود و بازی‌هایی از قبیل جابجایی نوازنده‌ها و خود بهزاد عمرانی با یکدیگر و برنامه‌ای که برای حضور مانی مزکی - نوازنده سازدهنی - در کنار خواننده و بگومگوی سازی و آوازی این دو طراحی کرده بودند، در دو قطعه اول پارت دوم تا حدودی موفق شدند چشم مخاطب را به سوی نوازنده‌ها نیز جذب کنند.

قطعه بعدی «یه روز از این وضع خطرناک» بود که قبل از شروع آن، بهزاد با خنده‌ای که نمی‌توانست آن را کنترل کند اعلام کرد که قرار بوده یکی از دوستان‌شان این قطعه را روی سن با آنها بخواند اما به دلیل اینکه خیلی ناگهانی «دندان‌هایش را سیم‌پیچی» کرده، الان در کنار شما برنامه را نگاه می‌کند.

«بندر تهران» آهنگ بعدی بود که برخلاف ریتم تند کنسرت، با همراهی آکاردئون و تمپویی پایین و به اصطلاح اِسلو اجرا شد. بعد از این قطعه بود که تمام نوازندگان صحنه را ترک کردند و ماکان اشگواری، در کنار بهزاد عمرانی قطعه «باد و اتوبان» را اجرا کرد. این قطعه که به صورت تک ترک هم منتشر شده، کلام و موسیقی بسیار خوبی دارد که همراهی پرفورمنس ماکان که با آواهایی برگرفته از موسیقی جیپسی همراه است، باعث شده قطعه یونیکی خلق شود که شاید بتوان آن را در زمره بهترین‌های این نوع موسیقی در چند سال اخیر قرار داد.
 
  • قطعه‌ای برای یادمان محمد نوری
بهزاد پیش از خواندن قطعه «کهکشان» اعلام کرد که رامین بهنا چهار سال پیش این قطعه را که متعلق به محمد نوری است، به آنها سپرده تا با تنظیم مجدد آن را در مراسم یادمان نوری اجرا کنند. که البته در آن برنامه از طرف یکی از برگزار کنندگان، اجازه اجرا به «بمرانی» داده نشد. در انتهای این قطعه که با تنظیم مجدد آن رنگ و بوی موسیقی راک به خود گرفته بود، بهزاد عمرانی موبایل خود را جلوی میکروفن گرفت و آهنگ «کهکشان» با صدای محمد نوری در سالن پیچید.
رامین بهنا -آهنگسازو نوازنده- که به دیدن این کنسرت آمده بود درباره اجرای گروه «بمرانی» به موسیقی ما گفت: «حدودا پنج سالی می‌شود که بچه‌های بمرانی را می‌شناسم. مانی -مزکی- یکی از شاگردانم بود و در همان دوره درباره این گروه که آن زمان تازه می‌خواستند شکل بگیرند با من صحبت کرده بود و با دیدن اجرایشان از آنها خوشم آمد. بعد از پروژه یادمان محمد نوری و تنظیم یکی از قطعات نوری برای آن برنامه بود که کار ما هم با هم شروع شد. باید بگویم که بزرگترین حُسن بمرانی‌ها این است که عاشق کارشان هستند و به آن ایمان دارند. روی استیج هیچ کدام ادا درنیاوردند و خودشان بودند. این بچه‌ها نوازنده‌های خوبی هستند و از نظر من اجرا و موسیقی خیلی خوبی داشتند و فضای کنسرتشان خیلی دوستانه و گرم بود؛ مثل شخصیت خودشان.»
 
  • سروش صحت، در نقش یکی از نوازندگان مهمان گروه بمرانی
بعد از این اجرای ویژه، بمرانی‌ها برای قطعه بعدی برنامه خاصی را ترتیب داده بودند و قبل از شروع آهنگ «هنوز کفش قرمز پات می کنی» اعلام کردند که قرار است یک نوازنده مهمان داشته باشند. در ادامه بهزاد از سروش صحت که پای ثابت اکثر کنسرت‌های موسیقی است خواست تا روی صحنه بیاید و با اشاره خواننده، با استیک -چوب درامز- روی سنج بزند که شوخی‌های این بازیگر و نویسنده طنز با گروه توانست فضای صمیمی‌تری را در سالن جاری کند.

«سیرک» قطعه پایانی این برنامه بود که مثل اکثر کارهایشان برای جلوگیری از یکنواخت شدن ریتم کار، با بازی با تمپوی آن، اولین کنسرت رسمی خود را به اتمام رساندند. کنسرتی که سعی کرده بودند در آن با برنامه‌ای از پیش تعیین شده جلو بروند و اجرایشان را کارگردانی کنند که به واسطه آن از نورپردازی سالن گرفته تا شیوه‌ای که برای اجرای نمایش‌گونه موسیقی‌شان و طراحی صحنه توسط امیرحسین دوانی در نظر گرفته بودند، تماما رنگ و بویی فانتزی پیدا کرده بود.

شاید در مورد شیوه کاری گروه «بمرانی» بتوان گفت که هنوز به حرف واحدی نرسیده‌اند و در کارهایشان هم روی موضوع واحدی تاکید نمی‌کنند. در واقع از آثارشان اینطور برمی‌آید که تقریبا هر کاری که دوست دارند انجام می‌دهند و موضوع دلخواه خودشان را می‌سازند؛ حالا می‌خواهد مخاطب از این مسیر آنها خوشش بیاید یا نیاید. اما یکی از خصوصیات موسیقی «بمرانی» که خیلی هم از آن استفاده می‌کنند به واسطه شعرهای آنها خلق شده است. در واقع با تکرار برخی واژه‌های شعر باعث می‌شوند که ملودی هم به همان صورت تکرار شود و در موسیقی‌شان جملاتی مثل ترجیع‌بندِ یک شعر به وجود بیاید که در ذهن می‌ماند. اما در مورد کلام باید گفت که از باقی عناصر گروه مثل نوازندگی‌ها، موسیقی و پرفورمنس کمی عقب‌تر است و با وجود ایده‌های خوب و ملموسی که برای شعرهایشان در نظر می‌گیرند، معمولا جز یکی دو مورد باقی آنها ساختار مشخص یک ترانه را ندارند. آنطور که به نظر می‌آید ملودیِ آهنگ‌ها هم روی شعرها ساخته می‌شود و به دلیل اینکه ملودی‌ها باید با شعرها منطبق شوند، گاهی باعث می‌شود ملودیِ کارهایشان از موتیف‌های مشابه و تکراری تشکیل شود و نتوان تنوع موزیکی را در آثار آنها دید.

اما حالا دیگر چیزی حدود پنج سال از تشکیل گروه بمرانی می‌گذرد و در این چند سال هم توانسته‌اند تعدادی فن و مخاطب جدی پیدا کنند و دقیقا به همین دلیل است که کم‌کم زمان آن فرارسیده تا کارهایشان را از حالت آزمون و خطایی خارج کنند و کمی محکم‌تر در این زمینه - مخصوصا کلام - قدم بردارند تا بتوانند انتظاراتی را که طبیعتا از این‌جا به بعد به صورت جدی‌تری در مورد آنها مطرح می‌شود را برآورده کنند.
 
بهزاد عمرانی (خواننده و گیتار آکوستیک) جهانیار قربانی (گیتار الکترونیک) کیارش عمرانی (گیتار باس، بانجو، دابل باس، گیتار اکوستیک) مانى مزکى (سازدهنى، ترومبون، زنبورک) آبتین یغماییان (درامز، کاخن) و آرش عمرانی (کیبورد، پیانو) اعضای گروه بمرانی بودند که اولین اجرای رسمی خود را در این برنامه روی صحنه بردند.
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 30 خرداد 1394 - 13:38

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

شنبه 30 خرداد 1394 - 21:38

یعنی واقعا در زبان پارسی کلمه نوجوان از کلمه ی تینیجر ناملموس تر هست؟!

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود اجرایی صادقانه با طعم بازی‌های کودکی | موسیقی ما