در حاشیه بیستو هفتمین جشنواره موسیقی فجر و بخش پاپ آن
شترسواری دولادولا
ابوالحسن مختاباد: آغاز: موسیقی پاپ بعد از انقلاب مصداق ضربالمثل با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن است و آن داستان معروف مجنون با شتر و بچه شتر در مثنوی را به یاد میآورد. با این تفاوت که مجنون هنگامی که دید شتر او را سرکار میگذارد و دست از بچهاش نمیکشد، به هر زور و زحمتی بود خود را از شتر به پایین میاندازد و افتان و خیزان راهش را در پیش میگیرد و میرود، اما سیاستگذاری حوزه موسیقی این کار را نمیکند و سیاست شترسواری دولادولا را در پیش گرفته است.
میانه: موسیقی پاپ تا اوایل دهه ۷۰ با سیاست تحریم و ممنوعیت روبهرو بود. از زمانی که آقای «مهدی کلهر» به عنوان مدیر موسیقی صدا و سیما پای در این سازمان نهاد و استاد فریدون شهبازیان را به عنوان کارشناس ارشد و معاون خود برگزید، سیاست توجه به موسیقی پاپ و وارد میدان کردن آن در دستور کار قرار گرفت.
چهرههایی چون عصار، اصفهانی، اعتمادی، افشار و... محصول چنین فضاییاند که عمده آنها توانستند خود را به عنوان قلههای خوانندگی در موسیقی پاپ مطرح کنند. چند سال بعد صدا و سیما و مرکز موسیقی وزارت ارشاد با دو هدف به سمت حمایت از موسیقی پاپ رفت، اول، ایجاد بستری برای شناسایی چهرههای شاخصتر موسیقی پاپ و اعتنا و حمایت از نوعی از موسیقی پاپ که سنخیت افزونتری با سیاست موسیقیایی این نهاد داشته باشد. مرحوم فرید سلمانیان و جناب علی مرادخانی در این زمینه گامهای مثبتی برداشتند و حتی در سال ۷۹ نخستین جشنواره موسیقی پاپ در فرهنگسرای بهمن با دبیری مسعود کیمیایی برگزار شد. این جشنواره اما اولین و آخرین جشنواره موسیقی پاپی بود که از سوی ارشاد برگزار شد و بعد از آن نه تکرار شد و نه کسی فهمید که چرا این جشنواره استمرار نیافته است. آنهایی که جلو چنین تکراری را گرفتند در عمل موسیقی پاپ را به سمتی سوق دادند تا هرج و مرج و باری به هر جهت بیسابقهای در آن ریشه بزند و به قول دوستی «هر ناشستهروی ناسزاگویی» مدعی خوانندگی پاپ شود. این در حالی بود که این جشنواره میتوانست با برگزاری یک رقابت سالم فضا را به سمت انتخاب و معرفی چهرههای برجستهتر و گروههای جدیتر سوق دهد. چراکه در صدا و سیما هیچگونه برنامه رقابتی برای بهگزینی خوانندگان جوان و علاقهمند به موسیقی پاپ وجود ندارد، کاری که مثلا در کشورهای خارجی انجام میشود و اخیرا هم یکی، دو شبکه ماهوارهای دیگر انجام دادند و اقبال رسانهای فراوانی را هم به دنبال داشتند.
انجام: حس دیده شدن و معرفی خود در ذات هر فردی، بهخصوص جوانان وجود دارد و اگر سیاستگذاران موسیقی نخواهند فضا و بستری را فراهم کنند که به شکل سالم و در داخل کشور این رقابت شکل بگیرد، طبیعی است که سر از ماهوارهها و شبکههای دیگر درخواهد آورد. یک نظرسنجی و ارزیابی میتواند نشان دهد که چرا جوانان به سمت اینگونه شبکهها میروند؟
بعد از آن جشنواره که دیگر تکرار نشد، موسیقی پاپ به گونهای از موسیقی برنامه پرکن تبدیل شد و هیچگاه به بخشهای اصلی و رقابتی جشنواره پای نگذاشت. در سالهای اخیر هم به همت آقای رضایی در انجمن موسیقی، موسیقی پاپ در بخش جنبی جشنواره قرار گرفت و فضایی را فراهم آورد تا برای نخستین بار جشنواره موسیقی فجر به فکر درآمدزایی هم بیفتد، چنانکه گفته میشود در سال گذشته بیش از ۲۵۰ میلیون تومان نتیجه فروش بلیت موسیقی پاپ در بخش جنبی بود. این کار اگرچه مثبت است، اما همان نگاه ابزاری به موسیقی پاپ را نشان میدهد، این در حالی است که وزارت ارشاد و صدا و سیما میتوانستند با سیاستگذاری درست و علمی در این زمینه فضای موسیقی پاپ را به سمتی سوق دهند که علاوه بر بهرههای مادی، به شکل زیرپوستی سیاستهای مناسبی را در این زمینه اعمال کنند.
میانه: موسیقی پاپ تا اوایل دهه ۷۰ با سیاست تحریم و ممنوعیت روبهرو بود. از زمانی که آقای «مهدی کلهر» به عنوان مدیر موسیقی صدا و سیما پای در این سازمان نهاد و استاد فریدون شهبازیان را به عنوان کارشناس ارشد و معاون خود برگزید، سیاست توجه به موسیقی پاپ و وارد میدان کردن آن در دستور کار قرار گرفت.
چهرههایی چون عصار، اصفهانی، اعتمادی، افشار و... محصول چنین فضاییاند که عمده آنها توانستند خود را به عنوان قلههای خوانندگی در موسیقی پاپ مطرح کنند. چند سال بعد صدا و سیما و مرکز موسیقی وزارت ارشاد با دو هدف به سمت حمایت از موسیقی پاپ رفت، اول، ایجاد بستری برای شناسایی چهرههای شاخصتر موسیقی پاپ و اعتنا و حمایت از نوعی از موسیقی پاپ که سنخیت افزونتری با سیاست موسیقیایی این نهاد داشته باشد. مرحوم فرید سلمانیان و جناب علی مرادخانی در این زمینه گامهای مثبتی برداشتند و حتی در سال ۷۹ نخستین جشنواره موسیقی پاپ در فرهنگسرای بهمن با دبیری مسعود کیمیایی برگزار شد. این جشنواره اما اولین و آخرین جشنواره موسیقی پاپی بود که از سوی ارشاد برگزار شد و بعد از آن نه تکرار شد و نه کسی فهمید که چرا این جشنواره استمرار نیافته است. آنهایی که جلو چنین تکراری را گرفتند در عمل موسیقی پاپ را به سمتی سوق دادند تا هرج و مرج و باری به هر جهت بیسابقهای در آن ریشه بزند و به قول دوستی «هر ناشستهروی ناسزاگویی» مدعی خوانندگی پاپ شود. این در حالی بود که این جشنواره میتوانست با برگزاری یک رقابت سالم فضا را به سمت انتخاب و معرفی چهرههای برجستهتر و گروههای جدیتر سوق دهد. چراکه در صدا و سیما هیچگونه برنامه رقابتی برای بهگزینی خوانندگان جوان و علاقهمند به موسیقی پاپ وجود ندارد، کاری که مثلا در کشورهای خارجی انجام میشود و اخیرا هم یکی، دو شبکه ماهوارهای دیگر انجام دادند و اقبال رسانهای فراوانی را هم به دنبال داشتند.
انجام: حس دیده شدن و معرفی خود در ذات هر فردی، بهخصوص جوانان وجود دارد و اگر سیاستگذاران موسیقی نخواهند فضا و بستری را فراهم کنند که به شکل سالم و در داخل کشور این رقابت شکل بگیرد، طبیعی است که سر از ماهوارهها و شبکههای دیگر درخواهد آورد. یک نظرسنجی و ارزیابی میتواند نشان دهد که چرا جوانان به سمت اینگونه شبکهها میروند؟
بعد از آن جشنواره که دیگر تکرار نشد، موسیقی پاپ به گونهای از موسیقی برنامه پرکن تبدیل شد و هیچگاه به بخشهای اصلی و رقابتی جشنواره پای نگذاشت. در سالهای اخیر هم به همت آقای رضایی در انجمن موسیقی، موسیقی پاپ در بخش جنبی جشنواره قرار گرفت و فضایی را فراهم آورد تا برای نخستین بار جشنواره موسیقی فجر به فکر درآمدزایی هم بیفتد، چنانکه گفته میشود در سال گذشته بیش از ۲۵۰ میلیون تومان نتیجه فروش بلیت موسیقی پاپ در بخش جنبی بود. این کار اگرچه مثبت است، اما همان نگاه ابزاری به موسیقی پاپ را نشان میدهد، این در حالی است که وزارت ارشاد و صدا و سیما میتوانستند با سیاستگذاری درست و علمی در این زمینه فضای موسیقی پاپ را به سمتی سوق دهند که علاوه بر بهرههای مادی، به شکل زیرپوستی سیاستهای مناسبی را در این زمینه اعمال کنند.
منبع:
روزنامه شرق
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 بهمن 1390 - 00:00
دیدگاهها
گفتم چه خبر میخواد بشه در این مقاله!
خوب این چیزا رو که خودمون میدونستیم و صدبار هم سایرین تذکر داده بودن
افزودن یک دیدگاه جدید