برنامه یاد بعضی نفرات
 
قرار بود رضا صادقی باشم نه مارلون براندو!
آقاي مشكي پوش چند روز بعد از اكران فيلم «بي خداحافظي»، درباره انگيزه هاي ورودش به دنياي بازيگري، جزئيات آلبوم جديد و حاشيه هاي عجيب اين روزهايش گفت:
قرار بود رضا صادقی باشم نه مارلون براندو!
موسیقی ما - بهمن بابازاده: رضا صادقي نه خواننده خوبي است و نه در بازيگري كمترين و كوچكترين استعدادي دارد.ترانه هاي او عمدتا در فضايي تكراري و يكنواخت در همه اين سالها منتشر شده و مخاطبان اش را يكي پس از ديگري از دست داده و در عرصه سينما هم به قدري ضعيف و بي خاصيت ظاهر شده كه خوش بين ترين منتقدان سينمايي را هم عليه خود شورانده و همين باعث شده او رفته رفته غزل خداحافظي را با اكران «بي خداحافظي» بخواند و به سيل عظيم هنرمندان فراموش شده و «فيد شده» بپيوندد.

لجبازي هاي عجيب در تكرار يك روند هميشگي و جاه طلبي خنده داري كه او براي تجربه فضاي سنگين سينما از خود نشان داده، لحظه به لحظه او را به سقوطي آزاد نزديك كرد. او حالا لب پرتگاه ايستاده و منتظر تلنگري ست كه او را به ته پرتگاه فراموشي بفرستد تا همه خاطرات خوبي كه در همه اين سالها از او و آثارش در دل مخاطبان موسيقي بوده را با خودش به ته دره ببرد. جوری كه انگار از بيخ و بن خاطره اي وجود نداشته و از بدو تاريخ موسيقي و هنر، نه «مشكي رنگه عشقه » اي بوده و نه آقاي «مشكي پوش»اي.

با اين حال صادقي در بعد از ظهري گرم و داغ رو به روي ما نشست و جزء به جزء درباره همه اتفاقات اين سالها وموسيقي و سينما و حاشيه هاي اين روزهايش سخن گفت. صحبت هايي كه قطعا براي همه كساني كه حتي يك درصد به اين «ليد» وارونه اعتقاد دارند، جالب و جذاب نخواهد بود....

  • چه پیش بینی ای درباره فروش فیلمت داری؟
راستش را بخواهی بیشتر دوست دارم آدم هایی که دوستم دارند خوب فیلم را ببینند و آدم هایی که حتی من را دوست ندارند فقط فیلم را ببینند. زیاد به مقوله فروش فکر نمی کنم. دوست دارم فیلم دیده شود.

  • بعد از این فیلم باز هم قرار هست روی پرده نقره ای آفتابی شوی؟
دو هفته بعد از اتمام تصویر برداری این فیلم من با چند پیشنهاد دیگر هم رو به رو شدم. بعد از «بی خداحافظی» دیگر هر بازی ای را انجام بدهم، قطعا رضا صادقی نخواهد بود . برای همین احساس می کنم خیلی ماجرا سخت می شود. من الان یک توضیحی برای دوستانی که به من نقد دارند، دارم. می گویم من مهمان خوبی برای این صحنه نبودم. ولی اگر اتفاق بعدی هم بیفتد و به بدی از آن نقد شود، دیگر توضیحی برایش ندارم.

  • تو از نقد حضورت در سینما نمی ترسی؟ از اینکه اهالی سینما این حضور را بهانه ای کنند برای تاختن به تو؟ اصلا بازیگر شدن از کجای ذهن تو نشات گرفت که سراغش رفتی؟
ببین از روزی که پیشنهاد بازی در این فیلم به من شد، چهار سال طول کشید تا من قبول کنم و در این فیلم بازی کنم. در این چهار سال من به همین صحبت ها و نقد ها فکر می کردم. که آیا من ظرفیت پذیرش انتقاد را دارم؟ من نقد پذیر ام؟ ولی یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بعد از قطعی شدن قرارداد من و اعلام آن به رسانه ها درباره این فیلم شد، این بود که اعلام شد قصه زندگی رضا صادقی قرار است جلو دوربین برود. در حالی که این فیلم اصلا چنین چیزی نیست. مثلا یکی از دوستان خود من به من می گفت که آیا به نظر خودت جالب است وقتی کسی هنوز زنده است، بیایند و از فضای زنگی او فیلم بسازند؟ اسم این آدمی که در فیلم است رضا صادقی است ولی این رضا صادقی من نیستم. رضا صادقی آن قدر هم که در این فیلم نشان داده شده، اخمو و بد اخلاق نیست. از لحاظ شخصیتی که کاراکتر اصلی فیلم خیلی با رضا صادقی فاصله دارد. شخصیت آن فیلم کسی بود به نام رضا صادقی و داستان نپذیرفتن یک سری باور های غلط از سوی یک هنرمند.

  • خوب منتقدین هم همین چیزها را می بینند و نقد می نویسند.
اگر منتقدین نقدی بر این سینما ننویسند، باید فاتحه این سینما را خواند. آن هم منِ رضا صادقی از نابازیگر، هم نابازیگر تر. من مهمان آن پرده نقره ای بوده و هستم و اگر نقد نشوم خیلی بد است. ولی اینکه آیا من از نقد ناراحت می شوم یا می ترسم باید بگویم که من همیشه بین نقد و نغز فاصله می گذارم. اگر نقد باشد که می پذیرم و یاد می گیرم برای تصویر سازی های ذهنی ام. چون به هیچ وجه این طور فکر نمی کنم که همین فردا باید مردم منتظر فیلم بعدی من باشند. اصلا به این موضوع فکر نمی کنم. ولی یکی از دلایلی که من قبول کردم وارد این عرصه بشوم، این بود که سوال به وجود بیاورم و اینکه مردم از من بپرسند و من جواب بدهم. چون من فکرم این بود که مردم قرار نیست بیایند و در سینما مارلون براندو ببینند و من قرار بود رضا صادقی باشم نه مارلون براندو!

  • ولی رضا صادقی ای که در فیلم است در بخشی از فیلم کارها و تصمیماتی می گیرد که هیچ شباهتی به توی رضای صادقی واقعی ندارد. مثلا مدیر برنامه هایش را رها می کند. اتفاقی که تو هرگز در همه این سالها حتی در بدترین مواقع دوران کاری ات هم انجام ندادی و به قولی سوختی و ساختی. می خواهم بگویم حتی شخصیت اصلی فیلم یک جاهایی از توی واقعی دور شده و این یک تناقض بزرگ است.
احسنت به تو که انقدر خوب موضوع را گرفته ای. آن شخصیت فیلم است و حتی خیلی از جاها اشتباه می کند. پس قراری برای قدیس سازی نیست.

  • در آن صحنه من به این فکر می کردم که قطعا این تیزهوشی خود تو بوده و توانسته ای با این ترفند روی برخی سکانس ها اعمال نفوذ کنی و حرف ات را با زبان بی زبانی بزنی. مخصوصا آنجا که مدیر برنامه ات را ترک می کنی!
خوب بی تاثیر نبود ولی نه. خواسته صرف من هم نبود. دوست خوب من آقای «شاهسواری» به همه اتفاقات حول و حوش من در دنیای واقعی واقف بودند و بر اساس آنها بسیاری از سکانس ها متولد شدند. البته در روزها نخست دوستان تهیه کننده بحث هایی پیش کشیدند درباره ماجرای مشکی پوشیدن من و ... من همان اول به آنها گفتم که اگر می خواهید درباره رضا صادقی فیلم بسازید من اصلا نیستم. اگر دلتان می خواهد درباره زوایای مخفی زندگی ام پیش بروید بی خیال من شوید. چون رضا صادقی یک معماست و تا ابد هم یک معما باقی خواهد ماند تا لحظه ای که برود زیر خاک.

  • تا بحال کسی درباره این تجربه از تو چیزی پرسیده که بهت بر بخورد؟ یا بر عکس خیلی خوشحال ات کند؟
بهترین جمله ای که شنیدم این بود که خیلی از دوستان منتقد من گفتند :«قابل تحمل بازی کرده ای.». چون واقعیت اش را هم که بخواهی در برابر محمد رضا فروتن و پیام دهکردی و افشین هاشمی و پگاه آهنگرانی و همه و همه بازیگرانی که در این فیلم بودند، من یک شوخی بیش نبودم. بدترین صحبتی هم که شنیدم این بود که گفته شد چرا از یک ادمی که زنده است، فیلمی ساخته شده تا از او قدیس ساخته شود. من موقعیت اش نشد که بگویم اگر این شخصیت هر کس دیگری به جر خود رضا صادقی بود ، اصلا نمی توانستم جلوی دوربین در مورد شخصیتی که من نیستم، تمرکز بگیرم.

  • در زمان فیلم برداری از مواجهه رو در رو و بازی رو در رو با کدام یک از بازیگر ها می ترسیدی؟
بدون تعارف اگر بخواهم جواب ات را بدهم قطعا هیچکس. من یک مربی ذهنی خیلی فوق العاده داشتم . پیام دهکردی. او در یک ماه من را برای بازی در این فیلم آماده کرد و نه اینکه در یک ماه من را بازیگر کرده باشد. او من را آماده کرد. این آدم می آمد و در خانه من تا صبح می نشستیم و تا صبح حرف می زدیم و من را با سرشاخه های سینما آشنا کرد.

  • پس پیام دهکردی خیلی خوب توانسته بود تو را آماده کند که یک چنین اعتماد به نفسی را در تو به وجود آورده بود.
بله. اصلا حضورش خیلی تاثیر گذار بود. چون در مقطعی که لحظه به لحظه به روزهای فیلم برداری نزدیک می شدیم من تصمیم گرفتم که زنگ بزنم و خیلی راحت بگویم من نیستم! ترسیده بودم و دیدیم داستان دارد جدی می شود. ولی وقتی با پیام قاطی شدم به این نتیجه رسیدم که می شود به عنوان یک مهمان وارد سینما شد و به یک مهمانی محترم رفت.

  • و ماجرای صبح زود بیدار شدن های تو برای حضور سر لوکیشن هم ظاهرا ماجراهایی را داشته. درست است؟
کلا در زندگی من اینکه بخواهم صبح زود از خواب بیدار شوم، جزو محالات است. همیشه دیر می رسیدیم و یک بار آقای امینی به من گفتند همیشه ما همه چیز را آماده می کردیم وبعد که تو دیر می آمدی و تاخیر های چند ساعته داشتی، تصمیم می گرفتم این بار دیگر هر چیزی که دوست دارم به تو بگویم. مهم هم نیست که ناراحت شوی. ولی به محض اینکه می آمدی و با همه شروع به بگو بخند می کردی دلم نمی آمد و بی خیال می شدم. البته این جریان باعث شد من در یک مقطعی از پا در بیایم و مریض شوم. هم خستگی و هم صبح زود بیدار شدن باعث شد من در مقطعی از پا در بیایم. خیلی سخت بود. خیلی.

  • هر سال نیمه دوم ماه رمضان که می شود، رضا صادقی غیب می شود و حتی اگر در بدترین شرایط کاری هم باشد، مراسم نذرش دادن اش در بندر عباس بر همه چیز اولویت دارد. ماجرای این مراسم از کجا شروع شده؟
راستش را بخواهی من نذری ندارم. یک جورهایی خیرات کرمی را ادا می کنم که خدا به من کرده . من در یک خانواده مذهبی رشد کرده ام و مسائل مذهبی برای ما صرفا مسئله گرفتن حاجت نیست. یک اخلاق خانوادگی است که نسل به نسل در ما مانده و در تمام خانواده مان هر کسی از هر زمانی که دست اش در جیب خودش باشد، این کار را به حکم وظیفه ای که دارد انجام می دهد. یک جورهایی سپاس از خداست که به شکرانه چیزهایی که به ما داده که شابد یزگترین اش سلامتی خانواده است که خدا به ما داده. اگر هر سال اینجا نباشم خودم حس خوبی ندارم.

  • امسال دعای تو، بزرگترین دعای تو در این مراسم به قول خودت خیرات چه بوده؟
شاید این حرفم شعاری به نظر بیاید ولی باور کن من امسال فقط برای سفره های مردم دعا کردم. برای این شرایط سخت اقتصادی که مردم با آن درگیر اند ، از صمیم قلبم دعا کردم. چون به هر حال این دیگ های بزرگ غذا که گذاشته شده بود، اول از خدا خواستم که سفره هیچ کسی به حق علی (ع) خالی نباشد تا پدر و مادر و فرزند شرمنده نگاه همدیگر باشند. آرزوی بعدی ای هم که داشتم سلامتی آدمهایی بود که دوستشان داشتم. اینکه اگر من بدی ای کردم، من را ببخشند، چون احساس می کنم هر تار موی سفیدی که به ریش ات می افتد، وقت رفتن ات نزدیک تر است.

  • برای خودت دعا نکردی؟
نه، احساس کردم که اگر این ها را بگویم برای بقیه، حتما بقیه هم وقتی حال خوبی داشته باشند یادم می افتند و دعای انها بهتر روی من اثر می گذارد تا دعای خودم.

  • منو ببخش که این سوال را می کنم ولی دوست دارم بدانم تا به حال شده در این جور مواقع و در لحظه دعای پای دیگ، از خدا بابت شرایط جسمی ات گله کنی؟ که چرا من باید تقدیری این چنین داشته باشم؟
خدا خودش شاهد است که تا به حال حتی یک بار هم نشده از خدا بابت این موضوع گله کنم. به حکم اینکه اگر این کار را بکنم خیلی آدم بی صفتی هستم. خدا خیلی چیزهای دیگری به من داده و این نقص در برابر دهها نعمت یک شوخی خنده دار است. ضمن اینکه خدا یک تفکری به من داده که اگر نتوانم بروم بالای کوه و روی قله باشم، کوهپایه را به قدری زیبا کرده ام که همه از قله پائین آمده اند. همین نعمت بزرگی است.

  • تا به حال به این فکر کرده ای که اگر تقدیر تو این نبود و این اتفاق برای تو نمی افتاد، باز هم الان رضای صادقی، همین رضا صادقی کنونی بود؟
نه. نهایتا یک کارمند جزء یک اداره ای بود که همین الانش هم درگیر مسائل وام مسکن و زندگی اش بود. قطعا اگر غیر از این بوده قطعا خدا هم محبت مردم را به من هدیه نمی داد.

  • و هیچوقت درباره روزهای اول آن اتفاق صحبت نکرده ای. چیزی در ذهن ات مانده؟ خاطره ای؟ دردی؟ از اولین روزهایی که تو دیگر پاهای سالمی نداشتی.
خوب چون زمانی که این اتفاق برای من افتاد من یک سال ونیمه بودم، طبیعتا هیچ تفکر و درکی در این باره نداشتم . ولی چون با این موضوع رشد کردم هیچوقت به آن فکر نکردم. این حرف من مثل آن است که شما اصلا فکر نمی کنید که موهایتان چطور بلند می شود. به تدریج با آن زندگی کردم و هیچوقت زمین را با پاهایم لمس نکردم که حالا دلم برای آن تنگ شود. برای همین زیاد به روزهای اول این اتفاق فکر نمی کنم.

  • و شده تا به حال به آن پزشکی که این بلا را سرت آورده فکر کنی ؟ ترانه با حس خاصی نسبت به او داشته ای؟
هر وقت که به آن فکر می کنم ، فقط تنها چیزی که سرانجام به آن رسیده ام این بوده که توانسته ام ببخشم اش. چون به یقین می دانم که در دنیا هیچ پزشکی پیدا نمی شود که برای آدم رنج دیده رو به رویش بد بخواهد. من او را از اعماق وجودم بخشیده ام. خیلی وقت پیش.

  • در تمام بچگی هایت، حسرتی بوده که در دلت مانده باشد و همیشه بابت این قضیه ناراحت باشی؟
بنا بر موقعیت زادگاهم، شرایط این نبود که من موسیقی را بتوانم از همان اول به صورت اصولی بیاموزم. چون بدون اغراق موسیقی بعد از خدا و امیر المومنین و خانواده ام، تنها چیزی بود که زنده نگه ام داشت و به من برای ادامه این راه انگیزه داد. این تنها حسرت من بود که نتوانستم موسیقی را آکادمیک بیاموزم. خیلی ها در ان دوره می رفتند کلاسهای موسیقی و من با حسرت به آنها نگاه می کردم و با گذشت این همه سال هنوز این درد برای من کهنه نشده.

  • و به همه آن آرزوهایی که در آن دوره داشتی رسیده ای؟
قطعا نه. «مانده تا برف زمین آب شود...» . ولی خوب احساس می کنم که خیلی راه سختی را آمده ام و تنها هم آمده ام. خیلی ها برای مسیر هایی که انتخاب می کنند راهنما دارند. به راهنماهایشان تکیه می کنند . ولی من این راه را به تنهایی رفتم. تنها چیزی هم که نگذاشت من تکه پاره شوم، لطف خدا بود و دعای پدر و مادرم. راه را خیلی سخت آمده ام و پر زخم ولی «مشکی تر از آن ایم که بی رنگ بمیریم...»

  • و چرا همیشه در این جور مواقع که صحبت از مادرت می شود، لحن صدای تو تغییر می کند و حالت بد می شود؟
همه پدر و مادر ها در هر فرهنگ و مملکتی، یک جایگاه خاص دارند ولی در فرهنگ جنوب، این جایگاه ویژه تر و خاص تر است. حالا با توجه به شرایط من این نگاه این فرشته های خدا به من خاص تر هم شده بود. به هر حال من در شرایط جسمی ای بودم که مدرسه های معمولی من را نمی پذیرفتند و فقط دوندگی های پدر و مادرم بود که باعث شد من را در این مدارس بپذیرند. مادرم در گرمای 45 درجه جنوب می آمد و جلوی مدرسه من می نشست تا همه کلاسهای من تمام شود و باز هم من را بغل کند و به خانه ببرد. یا پدرم هم همین طور. ببین این شرایط را که می بینی و بعد به زندگی نگاه می کنی، آن وقت است که شک نکن این دو موجود را تو قطعا جزو خواص می بینی. تو نمی توانی گریزی کنی و صرفا معمولی از کنار آنها عبور کنی.

  • تو امسال ازدواج کردی و بالاخره به قول خودت جدی تر درگیر زندگی شدی. شرایط ات با گذشته ات که مجرد بودی، چقدر فرق کرده؟
گذشته من یک مقدار افسار گسیخته تر بود. یک مقدار آزادی عمل بیشتری داشتم و یک مقدار در گذران زندگی گستاخ تر بودم. اما رضا صادقی جدید هر چند طول می کشد با این شرایط خودش را وفق دهد ولی الان برای من زیباتر و قابل احترام تر است. چون الان خواب و برنامه زندگی اش مشخص است و ادبیات اش مشخص است. یک مقدار پازل های فکری و شخصیتی من که بین شان فاصله و حاشیه بود، الان چفت و بست اش قوی تر شده و در کل ازدواج و عشق مثل یک قاب می ماند و یک تابلو. این قاب زیبا و این تابلوی زیبا باید خیلی مورد لطف خدا قرار بگیرند که به هم بیایند و زیبا جلوه بدهند در کنار هم. تا این لحظه و در دور و بری های من و خانواده، این تابلو و این قاب هنوز به ذوق نگاهی کسی بر نخورده و همه نگاه محترمی به آن داشته اند. این خوشحالم میکند.

  • تا حالا به پدر شدن فکر کردی ؟
من اسم بچه هایم را هم انتخاب کرده ام و این را هم بگویم که من به شدت دختری ام! یکی از دختر های من اسم اش «قصه» است و دختر دیگرم هم اسم اش «عشق» است. پسرم هم اسم اش از همین الان «ایلیا» ست.

  • چقدر هم اسم بچه هایت با هم همخوانی دارد!!
همیشه توازن زیبا نیست و باید قانون ها را شکست...(می خندد). اما اسم دختر ها من جوری است که در نهایت به آنها می گویم «قصهِ عشقِ رضا صادقی». از آن مهم تر وقتی دخترم را در مدرسه صدا بزنند می گویند: «عشق ِ صادقی». این لحظه ها را دوست دارم. حتی از فکر کردن به آنها هم حالم خوب می شود.

  • فکرهای خوش رنگی برای زندگی ات داری...
(می خندد)...


  • آلبوم جديد
اسم آلبوم که قطعی شده و اسم «همین...» را برای آن انتخاب کرده ام. از نوجوانان و جوانان با استعداد ایرانی برای این آلبوم استفاده کرده ام که لقب ستاره های زمینی را به آنها می دهم نه ستاره های آسمانی. دو پدیده موسیقی را می خواهم به مردم سرزمین ام معرفی کنم که یکی از آنها «آرون» نام دارد . یک جوان متولد 68 ولی بی اندازه با استعداد از خطه شمال. یک دوست دیگر هم دوست خوبم اقای «شفاهی» که از هموطنان شیرازی من است ولی فوق العاده مستعد و حرفه ای. از اشعار دوستان جوان و با استعداد هم استفاده کرده ام و کارهای خودم. خیلی به آلبوم جدیدم امیدوارم و سعی کرده ام از رضا صادقی ببرم!. از رضا صادقی ِ «وایسا دنیا» و «یکی بود یکی نبود» و... سعی کرده ام ببرم. باید ببینیم من این بار زودتر از خط پایام عبور می کنم با نه هنوز هم آنخا از من جلوتر اند.

  • حاشيه
اجازه می دهم این مشکلاتي كه جديدا برايم اتفاق افتاده حل و تمام بشود و بعد در موردش صحبت کنم. ولی می توانم همه این ماجراها را در یک شعر خلاصه کنم: «مشکی تر از آن ایم که بی رنگ بمیریم/ از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم/ تقصیر کسی نیست که اینگونه غریب ایم/ شاید که خدا خواسته دلتنگ بمیریم...». همه این اتفاقات را چون خواست خدا می بینم، باید منتظر ماند و دید در نهایت حق با چه کسی خواهد بود. قطعا شرکت «ایران گام» زحمت های زیادی برای من کشیده اند و در مقابل من هم برای شرکت ایران گام فرصت های زیادی را حاصل کردم. ما در کنار هم به رتبه های اجتماعی و نگاه های مردم رسیدیم. احساس می کنم با تفکراتی که بین من و این شرکت وجود دارد، کمی دچار اطرافیان شده ایم. اطرافیانی که این قضیه را تحریک کرده اند تا به این جای بد شگون برسد. ولی من فکر نمی کردم به این جاها برسد ولی امیدوارم که خیر باشد.
منبع: 
تاریخ انتشار : یکشنبه 5 شهریور 1391 - 00:00

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

ببخشید تو کامنت قبلیم برا کار پیش اومد ا از لحاظ فعل و فاعلی خوب نگارش نشد ..

من باز هم میگم حتی یه بچه 5 ساله هم این حرف رضا صادقی رو میشنید متوجه مشد که منظورش همین حرف بود ..یه کارمند جز گرفتاری که دنبال پرداخت وام مسکن هستش وو
رضا میتونست بگه تقدیر من این بود که خواننده بشم و از صدام مردم رو شاد و خوشحال کنم .. نه اینکه بگه اگه من خواننده نمیشدم فلان کاره میشدم ..
صحبتهای قبل رضا صادقی هم دال بر این نمیشه که الان قصدی نداشته ..
اگه ارزوی خیلی ها این بود که یه زندگی ساده داشته باشن مسلما وضع جونهای ما ازینی که هست خیلی بهتر بود از افزایش اعتیاد جونها گرفته تا فساد جوننها و عدم تمایل به ازدواج .. زیاده خواهی جوونها ما رو به منجلاب کشونده
فرهنگ ساده زیستی خیلی وقته تو جامعه ما از بین رفته چون الان جوونها دلشون میخواد تو اسب سفیذد رویاها زندگی کنن برا همین همیشه یه کسی هستند غیر اون کسی که میتونن باشن ..مسلما بدونید اون خیلی هایی که شما میگید در حال حاضر خیلی کم هستند ..
من به هیچ وجه قصد تخریب رضا صادقی رو ندارم نمیدونم شما هوادارا چرا متعصبانه برخورد میکنید
اگرم تو حرفتم به شما توهینی شد عذر میخوام

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

من به عنوان یکی از هوادارای آقا رضا اصلا نمیتونم چنین توهینی رو درک کنم . این دیگه چطور نقدی بود
واقعا خجالت آور بود .
درباره ی یه هنرمند اصیل نباید چنین حرفایی زد

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

داشتم این مصاحبه رو میخوندم، اما متاسفانه همون اولش اینقد بد و تند نوشتید که احساس کردم نخونم بهتره.
نقد کردن با توهین کردن فرق داره اوایل متنتون کاملا توهینه.
یعنی چی "بی خاصیت" !!
خواهشا طرز نقد کردنتون رو درست کنید.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

من از طرف همه ی طرفدارای رضا صادقی عزیز از آقای بابازاده عذر خواهی کنم که اگه بی احترامی از این جانب و دیگر طرفدارا به ایشون شد و خواهشی هم که دارم اینکه اگه خواستین از این نوآوری ها تو نوشته هاتون داشته باشین لطفا یه توضیحی قبلش یا بعدش بدین که سوءتفاهم نشه
بازم ممنون به خاطر مصاحبه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43


بچه ها لطفا زود قضاوت نکنید و از جو سازی های منفی توی جاهای محتلف علیه من کوتاه بیاید. لید این مطلب به سبک لیدهای وارونه روزنامه «سان» انگلیس نوشته شده. روزنامه ای که این سبک لید نوشتن رو وارد مطبوعات کرد و آوازه جهانی پیدا کرد.
سبکی که توی اون تمام واژه ها و عبارت ها معنی و مفهومی وارونه دارن و فقط در مورد یک سری خاص از سوپر استارها اختصاص پیدا می کنه.
پس دلیلی نمی بینم برای خوندن این همه اس ام اس توهین آمیز و مسیج های ناراحت کننده توی صفحه شخصی م.
جالبه که بهتون بگم خود رضا هم اولش ماجرا رو نفهمیده بود ولی وقتی بهش توضیح دادم خندید و فقط یه جمله گفت : « تو دیوونه ای ... دیوونه..!».
خلاصه که از طرفدارای با شخصیت رضا صادقی توقع این برخورد رو نداشتم و امیدوارم با این توضیحات هیچ سوء تفاهمی این وسط نمونده باشه. «همین...» !

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

برادر من عزیز من قرار نیست که خواننده ها رو شاه مهره موسیقی پاپ ایران -محسن چاوشی- مقایسه کنی اونوقت همه میشن ضعیف!

رضا صادقی عزیز درسته کمی فضای کارهاش یکنواخت شده ولی با صدای خاص و قدرت اجرای که داری به هیچ وجه فراموش نشده و نمیشه.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

بابازاده اگه میپرسیدی البوم چند ترکه
کی منتشر میشه اسمه ترانه سرا های اتفاق بدی نمی افتاد ب قوله رضا صادقی

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

برای چی انتقاد کردین ؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

اقای بهمن بابازاده این چه نقدیه نوشتی؟؟؟؟؟؟کی میگه رضا صادقی به تکرار رسیده و خواننده ی خوبی نیست و لبه ی پرتگاهه........من اصلا منظورتو نمیفهمم؟؟؟؟///یعنی چی؟واسه خودت میبریو میدوزی؟؟؟؟یعنی چی که منتظره لبه ی پرتگاه یکی هولش بده تا بیفته و فراموش بشه.........این چه نقدیه اوش نوشتی؟؟؟؟؟؟؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

بررسی هم میخواد دارین به یک خواننده ای توهیین میکنین که جنوبیا دوسش دارن کلا با همه جنوبیا اینجوریین تنها چاوشی نیست

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

اول مطلب رو که می خونی ادم می ترسه چی نوشته شده
والا واقعا وحشت کردم وقتی مطلب اولو خوندم خواستم چندتا بد بیراه هم بگم ولی ...
یا علی
همین ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

اول که داشتم اون بالا را میخوندم کلم داغ کرد!!! کلی ...تا رسیدم به اون لید وارونه!!! عاااااشقتییییییم سلطان تا ابد پشتتیم مشکی پوش همیشه دوست داشتنی همین بهترین آلبوم سال خواهد بود همین...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

آقای بهمن زاده ی عزیز الان م نظور شما چه کسی جز خوده شما متوجه شد؟؟؟؟ الان هر کسی این مطلب رو بخونه چی برداشت می کنه نظر شما فکر میکنین واقعا چند نفر که این مطلب رو خوندن متوجه منظورتون شدن؟؟؟؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

شما به چه حقی به خودتون اجازه میدین به یکی از بهترین خواننده های پاپ ایران توهین کنید و بگین خواننده خوبی نیست آلبوم های آخر رضا یکی از بهترینا کارای موسیقی ایران بوده شما به هیچ وجه حق نوشتن و چاپ این حرفا رو ندارین رضا صادقی همیشه در حال پیشرفت بوده و هست آلبوم همینه هم یکی از بهترین های سال میشه رضا الان داره به اوج میرسه نه به پرتگاه از موسیقی ما خواهش می کنم اجازه ی چنین توهین هایی رو ندن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

موسیقی ما باید به طور رسمی از رضا صادقی و هواداراش عذر خواهی کنی این مطلب رو به عنوان تیتر یک این سایت و اون مطلب توهین آمیز به عنوان خلاصه ی مطلب هستش یعنی هر کی که این سایت رو باز کنه اون مطلب بدون باز کردن این صفحه می خونه ............شما با آبروی رضا صادقی بازی کردین باید به صورت رسمی عذر خواهی کنید

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

آخه خیلی ها از جمله خود من نمی دونستن اصلا لید وارونه یعنی چی یه توضیحی هم باید میدادید

ممنون باش که بچه بازی هاتو طاقت میکنیم / هر چقدر بد میشی بازم ما نجابت می کنیم!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

بچه ها چرا الکی به بهمن بابازاده میپرین این یه کار ژورنالیستی جالب بود که اینجوری شروع کردن مطلبو وگرنه همه میدونیم رضا کارش درسته و اقای بابازاده ام کارش درسته که این لید غافلگیرکننده رو نوشته بود من که خیلیم واسم جالب بود....مرسی از مصاحبه.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

شما کلا زیاد خوشحال نشو اقای بابازاده خودش از طرفدارای پروپا قرص رضا صادقیه و کلا این مطالب معنی وارونه میده!!!
شاه مهرتونم باشه واسه خودتون

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

متاسفم برای موسیقی ما بدون دلیل توهین می کنید به رضا صادقی؟؟ پدرکشتگی باش داری آقای محترم؟؟ این چه نقدیه!؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

خوب اقای بابازاده شما نمی گی ما طرفدارای سلطان سکته می کنیم؟اخه این چه کاری بود کردی برادر؟می دونم از افعال معکوس انتخاب کردی ولی بیخیال ما جنبه داریم.
رضا صادقی همیشه خاکی بوده نمی گم فیلمش بی ایراده چون اساسا فیلم بی ایراد نداریم ولی اگه این بازی و هر کسی دیگه انجام داده الان خودش و از مارلون براندو هم بالا تر میدید!
مرسی بابت مصاحبه ولی اطلاعات از البوم جدید کم بود!ما می خواستیم از ترانه سراها تنظیم کنندها و کلا فضای البوم بیشتر بدونیم!که شما هم نپرسیدید!!!
بازم مرسی ضمنا دفعه دیگه خواستید از این کارا کنید قبلش یه توضیح بدید!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

خوب عزیز ما از کجا باید با این سبک اشنایی پیدا می کردیم!!!
به طرفداران سلطان هم حق بده!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

هر چند جناب بابازاده تنها زیر مجموعه ای از موسیقی ما هستند اما در هر حال طرفداران رضا صادقی از اعمال نظر شخصی جناب بابازاده در اول متن این مصاحبه بسیار ناراحت هستند و این ناراحتی خود به خود تعمیم به کلیت سایت موسیقی ما است و موسیقی ما باید از طرفداران رضا صادقی عذر خواهی کند .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

اون لید وارونه رو نمیبینی؟ اگرم نمیدونی چیه,میتونی بپرسی!خدایا این ملت چرا انقدر جوزده ان,خب وقتی چیزی نمیدونین بپرسین

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

من هر چی که متن و می خوندم بیشتر عضبی میشدم از ادبیات بده این آقا!!!
من اصلا جزوه طرفدارای رضا صادقی نیستم و خیلی سخت با کاراش ارتباط بر قرار می کنم،اما همیشه به کاراش و به شخصیت احترام می زارم
این متن نه شایسته ی سایت موسیقی ماست...نه شایسته طرفدارا و نه شایسته ی خود رضا صادقی
اینجا نه لندنه نه این یه سایت انگلیسی زبان ...ما توی ایران داریم زندگی می کنیم...قرار نیست ما ادای یکی رو در بیاریم...

امیدوارم دیگه تکرار نشه
بای

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

سلطاااااان بدون چون چرای موسیقی ایراااااان رضاااااا صااااااادقی بچه ها این یه مدل نقده که ما بهش عادت نداریم همه ی نوشته ها را بر عکس کنین دقیقا!!! آقای بابا زاده اومده و یه کار جدید انجام داده.اونم چون رضا صادقی پیش همه اثبات شده است اینکارو با سلطان کرده چون این نوشته ها را هرکس بخونه میفهمه یه بازیه و میگرده دنبال جایی که همش وارونه بشه!!هیچکس به بزرگی و جایگاه سلطان شکی نداره!! خیالتون راحت از همه ی طرفدارای سلطان خواهش میکنم قبل از اینکه منظور را نفهمیدند به ااین دوست عزیزمون توهین نکنند ما باید همیشه از نو آوریها حمایت کنیم تا همه جرات اینکارو به خودشون بدند وگرنه...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

سلام ...اصلا ازین حرف رضا صادقی خوشم نیومد که گفت شاید الان من یه کارمندی بودم که درگیر وام مسکن و..
شاید تقدیر رضای عزیز این بوده که خواننده بشه و.خدا هم کمکش کرده شکی نیست .. ولی شاید همون کارمند معمولی که یه لقمه نون یه کاسه ماست داره خیلی خوشبختر از یه ادم سرشناس و معروف باشه رضا صادقی تو این جمله به نوعی کارمندای جز رو که یه زندگی معمولی دارند و خیلی خیلی زیاد هستند رو تحقیر کرد ..
خوشبختی و سعادت یعنی چی ؟؟؟ یعنی یه کسی که خواننده باشه و معروف که همه بشناسشو ....یعنی خدا در حق رضا صادقی لطف کرد بعد اون همه خیل عظیمی از مردم جامعه که یه زندگی معمولی دارن و ول کرده و بهشون لطف انچنانی نکرده ..
..من این حرفو دارم به عنوان یه جامعه شناس میزنم شاید الان همه که نه ولی خیلی از جوونها دلشون بخواد یه ادمی باشن که تو چشم باشن مورد محبوب ومشهور باشن همه افتخار کنن که اونا رو میشناسن ..بعد تو تخیلاتشون همیشه یکی هستند که غیر از اونی که هستند و میتونند باشند ..بعد وقتی یه مدت با اون خیالات زندگی میکنن و نمیتونن به اون هدف برسن برا همین همیشه ناامید و دلسردن ..حتی اگه 2 فردای دیگه به یه جایی برسن بتونن یه کارمند عالی رتبه هم بشن باز به قول همین حرف رضا صادقی خودشون رو یه ادمی معومولی شکست خورد ه ای میدونن که خدا بهشون محبت نکرده و همیشه ناامیدن ..

ایکاش اینو همه جوونها میدونستن خوشبختی واقعی برا یه دنیای بزرگ دیگست خوشبختی واقعی رو تو چشای معنوی خدا ببینند کارمند جز که دنبال وام مسکنه جای خود داره .. وقتی خدا به حرف حمال سیاه پوست گوش میده و بچه ای رو که از پشت بام خونه میفته با قدرت جاذبه راست و سالم میندازه پایین وقتی خدا تو قران گفته ان اکرمکم عندالله اتقکم پس چرا ناامیدی؟؟؟ بزرگترین ادمهای دین ما از حافظ و مولانا گرفته تا مقدس اردبیلی و شیخ سعید ابوالخیر یه زندگی ساده و معوملی داشتن

ببخشید صحبتی رو باز کردم که زیاد به رضا صادقی مربوط نمیشد ولی دیدم جوونهای بسیار بسیار با چنین توهمایی همیشه ناامید و دلسردن

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

فقط چاوشی قویه . باشه ! شما راست میگید . تنها خواننده ای که تا بحال یک اجرای زنده نداشته و فقط در استودیو شنیده میشه !!!!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

آقای بهمن بابازاده عزیز ممنون از این گزارش جالب و زیبا و بسیار خواندنی . دستتون درد نکنه .
آقای رضا صادقی عزیز ممنون که همیشه صادقانه حرفای دلتو مبزنی همه جوابهات صادقانست.واست آرزوی سلامتی همیشگی دارم.در ضمن اسم بچه هاتون هم زیباست ... اسم آلبومتون هم خیلی خاص و متفاوته . همین...
موزیک ما ممنونم .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

با سلام خدمت اقای خاص موسیقی ایران م.ح.س.ن چ.ا.و.ش.ی صادقی در این گفتگوی مفصل برای اولین بار از بسیاری از مسائل پشت پرده صحبت کرده که قطعا واکنش بسیاری را در پی خواهد داشت.؟؟ کو مسائل پشت پرده ؟؟ از لحن رضا خوش نیومد نمیدونم دلیل این مصاحبه چی بود. ؟ رضا باید از ترانه دیگران استفاده کنه تا بشه رضای قبلی. با ارزوی موفقیت برای رضا اما در مورد موسیقی ما چندو قتیه البوم فاتح نورایی اومده بیرون با کلی حواشی اما شما پی گیری نکردین چرا؟ مگه هدفتون پیشرفت موسیقی نیست ؟ اصلا شما عدالت رو رعایت نمیکنین و با یه سری افراد خاص مصاحبه میکنین تا امار سایت بره بالا تا بگید بیشترین بازدید رو داشته باشید . حالا اگه این اتفاق برای یکی از خوانندگان مطر ح اتفاق میفتاد اون شما چه نمی کردید و میشدید شاکی ردییف اول اما ؟؟ واقعا هدفتون چیه ؟ میای از تنظیم کنندنهی که البوم خواننده بیرون نیومده مصاحبه میندازه یعنی چی؟ حالا فاتح نورایی البوم میده انگار نه انگار؟؟ فاتح با صدای زیبای که داره به حقش میرسه ولی شما کاره خوبی نکردین وبه قول یاس ادم تو محدودیت ها ستاره میشه؟ اما در مورد جدای ارجینی از چاوشی یکی از دلایل مصاحبه شما با ارجینی بود که با این تیتر زدین ارجینی: محسن چاوشی ان زمان اینقدر معرو ف نبود؟ مثل دعوای که بین خوانند گان دیگه را ه انداختین > یگانه واصحابی یادتون هست؟؟ ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

زنده باشی مرد!
تو هیچ وقت فراموش نخواهی شد همیشه جای تو در بهترین جای قلب ما عاشقات امنه.
تو مـــــــــونـــــدنی شدی نه خوندنی...
اسم آلبوم فوق العاده خوب انتخاب شده
منتظر طغیان هستیم سلطان
"تا آخرینه عمرم یه مشکی پوش میمونم"
هــــــمــــــــین...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

دوست عزیز شما منظور رضا رو متوجه نشدید رضا می گفت از بچگی با موسیقی زندگی کرده و این کار واسش اآرزو یزرگی بوده منظور رضا از سعادت و لطف و عنایت خدا رسوندن رضا به جایگاهی بود که آرزوش رو داشت فکر میکنم همه ما این رو یه سعادت بدونیم که در آینده به آرزو هامون برسیم
من شاید به عنوان یک جوون آرزوم اینه که توی شرکت به عنوان مهندس برق یا عمران کار کنم این میشه سعادت برای من منظور رضا این نبود که زندگی کسی که تو اداره کار میکنه زندگی بدیه ولی زندگی نبود که اون دنبالش بود.........

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

این لید وارونه رو دوست داشتم و از عزیزان میخوام کمى متفاوت و با دید بازترى نگاه کنن ، مثل خود رضا صادقى عزیز که به رنگ مشکى با دیدى وراى آنچه عادت و سنت بود نگریست و آن را رنگ عشق نامید :)

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

د ..فحوای کلامش همین منظور رو میرسوند ..هر کس تو نگاه اول این جمله رو میخوند به این موضوع میرسید ..حالا خودش یه منظور دیگه ای داشته که نمیشه از کلامش معنای دیگری رو استباط کرد ...وقتی یه نفر میگه خداحافظ من میخوام برم از کجا بفهمیم که منظورش اینه سلام من میخوام بمونم ..خواهشا از روی احساسات حرف نزنید ..

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

رضا صادقی عزیز هیچوقت فراموش نمیشن

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

دوستان عزیز لطفا این قضیه رو بزرگش نکنید ( لید وارونه ) اینم یک سبک از روزنامه نویسی و گزارش نویسیه . ما با این سبک آشنا نبودیم که اشنا شدیم جالب بود . اجازه بدید اینجور نوآوریها صورت بگیره و ما با تمام سبکهایی که تو دنیا اجرا میشه آشنا بشیم . البته این سبک و نوشتن خودش باعث میشه مخاطبان بیشتری بخاطر تحریک کنجکاویشون این مطلبو بخونن و این خوبه . به آقای بابازاده خرده نگیرید بلکه جای تشکر داره که مارو با این سبک هم آشنا کرد .
آقای صادقی عزیز همیشه تو قلب ماست و همیشه موندنیه . اون یک اسطورست چه از لحاظ شخصیت چه در عرصه موسیقی و خوانندگی . برای ایشان آرزوی سلامتیه همیشگی دارم .
موزیک ما ممنون .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

اگه منظورت از اجرای زنده اینه که محسن صداش مال خودش نیست پس بدون سخت در اشتباهی ، چون سلطان چاوشی هم با یگانه و هم با فرزین و . . کار کرده و اگه صدا غیر از این صدایی که میشنویم بود ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

هوادارای محسن چاوشی قبول کنید دیگه این خواننده محسن (سنتوری) نمیشه.کارهاش واقعا تکراری شده غیر از 2 یا 3 تا از آهنگ های جدیدش که خولب هستند.اما رضا صادقی یا بابک جهانبخش یا فرزاد فرزین هر دفعه بهتر از قبل شدند.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

از لید وارونه خیلی خوشم اومد :
فقط در مورد یک سری خاص از سوپر استارها اختصاص پیدا می کنه.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

سلام آقای بابازاده ...
ممنون بابت مصاحبه ...
اما به نظرم زیباتر بود که قبل از نوشتن مصاحبه و مقدمه توضیحی در خصوص نوع و سبک ژورنالیستی می نوشتید که سوتفاهمی ایجاد نمی شد ... البته خوب دنیای ژورنالیستی است و هزار و یک ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

نمی خوام تعصبی برخورد کنم ولی از اون ایرادهای بنی اسرائیلی بود!هر ادم می تونه از هر جمله لی هزاران برداشت متفاوت بکنه پس لزومی نداره شما برداشتی و که کردی واسه اکثریت جمع ببندی.
بعدش رضا صادقی می گه شاید اگه خواننده نمی شدم الان کارمند یه اداره بودم!یعنی دیگه این ادم مشهور محبوب نبودم حالا دقیقا از کجای این حرف متوجه شدی منظورش اینه اون ادم کارمند خوشبخت نیست؟اتفاقا نتیجه گیری که از این حرف کردی مثل اینه از معنی سلام نتیجه گیری خداحافظی بکنی!!
بد نیست بدونید تا حالا چند بار گفته اگه خواننده نمی شدم دوست داشتم گل فروش بشم!گل فروشی یه شغل خیلی سادست!پس اگه همچین ذهنیتی داشت هیچ وقت همچین شغلی رو ارزو خودش می دونست!
این حرفتونم کاملا اشتابه"حتی اگه 2 فردای دیگه به یه جایی برسن بتونن یه کارمند عالی رتبه هم بشن باز به قول همین حرف رضا صادقی خودشون رو یه ادمی معومولی شکست خورد ه ای میدونن که خدا بهشون محبت نکرده و همیشه ناامیدن .." ارزوی رضا صادقی خواننده شدن بوده پس اگه بهش نمی رسید شاید ناموفق بوده ولی از کجا می دونی ارزوی همه خواننده شدنه؟ارزوی خیلی ها همون یه زندگی ساده بدون دغدغه کارمندیه که اگه بهش برسن بازم لطف خدا شامل حاشون می شه.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

الان م.ح.س.ن چ.ا.و.ش.ی اینجاست که شما سلام کردی؟:DDDDD
خیلی باحالب بود!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

من با حرف شما مخالفتی ندارم فقط منظورم این بود برداشت از این جمله که اگه خواننده نمی شدم یه کارمند می شدم توهین به کارمنداست ....حداقل من یکی نمی تونم قبول کنم!
دوست عزیز رضا در جواب سوال خبرنگار که گفت اگه خواننده نمی شدی چیکاره می شدی و تقدیرت چی بود این و گفت!
سوال که از تقدیر کنونیش نشد که همچین حرفی که شما میگی رو بزنه!
صحبت های قبلی هم دال بر این می شه که کلا با ذهنیت این ادم اشنا بشید غیر از اینه؟خودش از یه زندگی خیلی ساده حتی از اون چیزی که شما هم فکر می کنید ساده تر اومده و همیشه بهش افتخار کرده!حتی هنوزم نسبت به هم رده هاش تو خیلی موارد سادست!
مشکل جوون های معتاد و افزایش فساد هم خیلی بی انصافیه اگه فقط ربط به رویا پردازی بشه!ارزوهای بزرگ خیلی هم خوبه باید شرایطی فراهم بشه که جوون ها بتونن به اونچه می خوان لیاقتش و دارن مستعدش هستن برسن!ولی انقدر تو همه چیز باندبازی هست که خیلی وقت ها این اتفاق نمی افته!بعد کشیده می شن به خیلی راه های دیگه!که کلا بحثش در اینجا نمی گنجه ربطی هم نداره!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

ای بابا ! همش داستان سلطان و ... ، پس ما رعیتیم نه ؟ ول کنین بابا این اسمارو ... باید بیشتر به کار موسیقی یک گروه توجه کرد تا به اسم و رسمش ... باور کنید کارای این دوستان همش در حال افته... میدونین چرا ؟ چون همش دنبال جو هستیم نه موسیقی و وقتی فقط جو میدیم  ... هر روز بدتر از دیروز ... آهنگای همین رضا صادقی ( همین ! ) یه زمانی ورد زبونمون بود اما امروز ... ای ای ای ! بابا شما طرفدارا دارید این آدمارو و این گروهای موسیقی رو با دست خودتون ... نکنید این کارو نکنید ... بذارید بعد یه عمر کار موسیقی به یارو بگید سلطان نه اول راه که طرف داره تو موسیقی تاتی تاتی میکنه!!! این به خدا طرفداری نیست تیشه به ریشه زدنه !

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

کلا انتقاد دربارش مسخرست اینجوری بهتر نیست؟
پرچم سفیدم اومد تغییری تو مالکیت دنیا ایجاد نشد:))))))

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

دوست عزیز یگانه و فرزین و صادقی و خواجه امیری و ... تا حالا کل ایران واسه مردم کشورشون کنسرت گذاشتند و صداشون به همه اثبات شده ست . ولی صدایی که از استودیو فقط بیاد بیرون از 10 تا کانال رد شده و 10 تا پلاگین هست روش . هیچ جای دنیا نمیگن چون اجرا نداشته خواننده خاصه . فقط ایران همینه !!! مردم ما بخوان کسی رو بزرگ کنن به هر شکلی بزرگ می کنن .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

هر آدم عاقلی اگه متن اول مصاحبه رو بخونه میفهمه که از افعال معکوس انتخاب شده ... این نه هنر میخواد و نه تخصص ... مگه میشه سایتی که اینقدر از رضا صادقی بدش میاد و بهش توهین میکنه باهاش مصاحبه هم بکنه ... یه ذره فکر کنید ... در ضمن من برای شرکت ایران گام متاسفم ، بدقول تر از شرکت ایران گام تو عمرم ندیدم ... میگه رضا صادقی مدیون ماست ... یکی نیست بهشون بگه قبل از اینکه شرکت ایران گام به وجود بیاد همه رضا صادقی رو میشناختن و با آلبومهای زیرزمینی دارای شهرت بود ، ایران گام مدیون رضا صادقی هستش که واسشون نرده بان شد تا همه این شرکت رو بشناسن

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

خیر اقای محترم ایراد من به هیچ وجه بنی اسراییلی نبود .. گفتم متاسفانه شماها احساسی برخورد میکنید .. رضا صادقی گفته اگه من پام اینجوری نمیشد میشدم یه کارمند جزیی که درگیر مسائل وام مسکن بود ..تو نگاه اول هر کسی وقتی این مطلب رو بخونه به یاد سختی های زندگی یه کارمند میفته که دنبال قسط وام مسکن خودش هست
.. فرافکنی نکن این خود شما بودید که با تفسیر اشتباه و به خاطر تعصب به خواننده محبوبت چنین منظوری رو برداشت کردی ..
من کاری به حرفای گذشته رضا صادقی ندارم ..هر هنرمندی یا خلاصه یه ادم که مشهور بشه تو مصاحبه هاش ارزو میکنه که دلش میخواست فلان شغل رو داشته باشه پس این دلیل نمیشه که چون رضا صادقی اون حرفو تو فلان جا زد پس منظورش اینجا این نبوده !!!! ...
ثانیا من به کی قسم بخورم قصد تخریب رضای عزیز رو ندارم ...
بعدش اقای محترم شما دارید تو جامعه ما زندگی میکنید ؟؟؟ بالا رفتن سن ازدواج دختران و پسرها ایا به نظرتون جوونهای حال حاضر حاضرن یه زندگی ساده رو شروع کنن و به کم قائل باشن ؟؟؟
به خدا قسم ادمهایی زیادی تو همین مملکت ما و جود دارن اگه قبل از ازدواج خونه و ماشین متناسب با شان خودشون رو نداشته باشن خودشون رو هیچ میدونن ..
من نگفتم همه دلشون میخواد خواننده بشن ..من نه بنا به اقتضای شغلیم نه بنا به تجربه و اموزهای اجتماعی دیگران متوجه شدم که جوونها در حال حاضر با زندگی ساده زیستی و امکوزهای اصیل دینی ما فاصله گرفتن ..بر شما اگه الان از خیلی از بچه های دبیرستانی بپرسی که میخوان چه کاره بشن ارزو میکنن بازیگر خواننده فوتبالیست یا خلاصه یه ورزشکار محبوبی باشن که تو چشم باشن و مشهور باشن

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

وای خدا...خندیدیم...چاوشی به تکرار رسیده.....هه هه...اینقدر نخندونین ترو خدا مارو

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

به خدا حرف از تکرار در مورد محسن چاوشی خیلی مسخرست! خوبه این همه سبک رو داره تجربه میکنه. شما پرچم سفید رو نشنیدی. برو گوش کن بعد بیا این جا بحث کن!
۱۳ هم که بیاد میفهمی دنیا دست کیه!
آره عزیزم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

دوست عزیز صحبت های اقای بابازاده درباره لید واروونه رو تو کامنت ها همین صفحه بخونید هیچ توهینی در کار نبوده همه چیرو بر عکس کنید!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

شما چرا نگرانی یه خواننده بخواد سقوط کنه خودش می کنه نه کاری به القاب داره نه جو موسیقی!
اصلا راه دور نریم همین کاره اخر که با بابک جهانبخض خونده الان ورده زبون هاست!!پس چجوری هر روز بدتر....
عزیزم رضا صادقی الان ده سال داره تو بالاترین سطح موسیقی پاپ فعالیت می کنه اندازه موهای سر شما کنسرت داخلی خارجی داره تا الان کلی شاگرد موزیسن سطح بالا تربیت کرده به انتخاب خیلی از مجلات بهترین البوم دهه هشتاد(وایسا دنیا) داره بعد شما می فرمایید اول راهه داره تاتی تاتی می کنه؟خیلی خنده داره1!پس به راه رفتن بیفته کل جهان میان زیر پرچم مشکی!!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

کاش حداقل طرفداران آقای چاوشی در زمینه ی سبک های موسیقی و دستگاه های موسیقی ذره ای اطلاعات داشتند ... اون موقع نمی گفتند هر سبکی رو خونده ! ضمناً کسی که اجرای زنده نداشته باشه خواننده نیست ! تو هیج جای دنیا . حالا البته ایران فرق می کنه دیگه . بر عکسه !!!!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

محســـــــــن چاووشی نیازی نداره که کنسرت های کشککی بذاره و نظر 4 تا طرفدار موسیقی که چیزی از موسیقی سر درنمیارن رو به خودش جلب کنه.
اگه کسی که از موسیقی چیزی سر در بیاره حتی به شدیدترین وجه هم از مخالفای اســـــتاد باشه باز هم هیچوقت نمیتونه بگه که استاد صداش واسه خودش نیست.
سندی داده که همتون میدونی این صدای خاص موسیقی دنیا فقط برای اســــتاد چاووشی و هیچ فرد دیگه ای تو دنیا با هیچ نرم افزار میلیاردی نمیتونه حتی شبیه شو بسازه.
از حســــــــــــــــادته.
شما برید کنســـرت کشککی خودتون و گوش کنین ما هم به موسیقی ناب هنرمند این سرزمین.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

عزیزم می گی
کجا جون اروز داره با لیسانس فوقش گیر یه کار سادست
تو می گی کارمند ساده گرفتار این چیزا نیست عمو هست بخدا سخته دوره کارمندی تموم بشه هنوز یه خونه نداشته باشی

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

رضا صادقی خوندنی نیست واقعا موندنی شد
همین ...
ممنون از بابازاده عزیز

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

بنظر من بهتره شماهایی که از موسیقی سر در نمیارین هیچ نظری ندین و سکوت کنین-چه محسن چاوشی چه رضا صادقی چه...همه برای هر ی اهنگی که میخونن کلی زحمت میکشن و هزینه میکنن پس لطفا بهشون احترام بذارین.از اقای بابازاده بابت مصاحبشون ممنون.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

سلام این کامنت اخر منه ..همین الان تعجبم کردم تا دیروز 8 نظر مثبت بود من فقط یه نظر مثبت به حرف خودم دادم ..الان یه نفر یا دو نفر از روی تعصب 37 نظر منفی دادن !!!!!

ای کاش این نظر سنجی تو یه جای بررسی میشد بدون تعصب .مسلما اکثریت به نفع صحبتهای من رای میدادند .
مشکلی نیست برای خودتون میگم احساسی برخورد میکنید خودتون تو زندگی با مشکل مواجه میشید ...
من دیگه جوابتون رو نمیدو .. چون اب در هاون کوبیدنه ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

من هم میتونم خودم مث شماها کلی امتیاز منفی به کامنت شما بدم و 100 تا امتیاز مثبت به خودم !!!

..بخدا قسم هیشوقت این کارو نمیکنم چون هیشوقت تو زندگیم ازین کارا نکردم و تو همین شخصیت باقی میمونم ......
اصلا هم دلم نمیخ.واد با ادمهای بی منطق جرو بحث کنم ..
شما برا طرفداری از خواننده محبوبتون حتی حاضرید با یه نفر در گیر هم بشید ..
فقط از خدا میخوام خود رضا صادقی این کامنت منو بخونه به اشتباه خودش پی ببره ..من رضا صادقی رو از صمیم قلب دوست دارم ...
بخدا دیگه جوابتون رو نمیدم چون هیچ فایده ای نداره اگه ا دامه بدم شما 1000 تا امتیاز منفی به کامنتم میدید امیدوارم رضا کامنت منو بخونه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

سلام چرا نظر من چاپ نشد من گفتم این مصاحبه دقیقا همونیه که توی همشهری جوان چاپ شده بود و اختصاصی نیست لطفا جواب بدین
موسیقی ما: تنها بخشهایی از این گفتگو در نشریه همشهری جوان همزمان با انتشار کامل آن در سایت موسیقی ما منتشر شده است.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

ببین چاووشی کنسرت نمیذاره دو حالت داره !!!
یا صداش خوب نیس یا به فکر هواداراش نیس
خب اگه راس میگید این که پیشکسوت موسیقیه چرا نباید یه کنسرت زنده داشته باشه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

آقای بابا زاده شما بیا در مورد اون شایعه ای که در مورد محسن چاوشی درست کردی توضیح بده . الکی میگی می خواد بره آذربایجان .
موسیقی ما جون من تایید کن...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

باشه ما هم که نمی دونیم شما دارید خودتون می کشید که کنسرت بگذاره ولی چون نمیذاره مجبورید اینجوری خودتون گول بزنید.
ما از اولم حرفی نداشتیم ولی مثل اینکه شما هستید به دلیل همین کنسرت نذاشتن و خیلی مسائل دیگه سعی در جلب توجه می کنید!من تو مطالب هر خواننده ای رفتم الکی بحث این و وسط کشیدید!!!انقدر بهش اطمینان دارید نیازی به این جلب توجه ها نیست!!!
اینجا هم بحث سلطان مشکی هست وگرنه با دلیل برهان درباره استادتون(خدایی خیلی خنده دار بود) و صداش حرف میزدم.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

شما اگه به حرفت اطمینان داری نیازی به رای مثبت و منفی نیست زشته قسم بخورم می خوای باور کن می خوای نکن ولی من همون یه رای که تو دادی هم ندادم!!!اقای جامعه شناس مشکلت اینه یه حرفی میزنی بعد توقع داری همه باور کنن یا بهش ایمان داشته باشن!شما نظره خودتو گفتی دیگه چیکار به بقیه داری که چجوری فکر می کنن یا واسه خوانندشون دعوا می کنن یا نه!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

آقای زمان ب,در اینکه صدای چاوشی افکتی نیست که من یکی هم شک ندارم,اما شما هم بهتره ادبو حفظ کنی و به دیگران توهین نکنی,این رفتار شرم آوره برای هواداران استاد چاوشی,حالا این (هوادار استاد چاوشی) رو نگاه نکن,اینم از اون ستون پنجمیهاست همه هم میدونن,فقط اسم چاوشی و زیر سوال میبره,اما از شما این گفتار بعیده

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

واااااااااااااااای آخه چرا انقد درمورد محسن چاوشی بحث میکنین!!!
بابا اینجا و این صفحه درمورد رضا صادقی عزیز هست نه کسه دیگه!
هرجا هر حرفی میشه این هوادارای محسن چاوشی خودشونو میندازن وسط!!!!!
با تشکر از موسیقی ما
و همچنین با ارزوی موفقیت هرچه بیشتر برای زضای عزیزمون...
موفق باشید.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

بچه ها این لقب سلطان رو کی به آقای چاوشی داده؟؟؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

اصلا شما میدونی نقد چیه
هم باید ویژگی مثبت رو بگی هم منفی
بعد اصلا اینطوری نیست
صادقی تکه محشره سلطانه و تا نداره
هواداراش انقدر زیادن که به شما اجازه ی زدن این حرفا رو نمیدن

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

حالا اگر سلطان چاوشی این طرفداران دو آتیش کنسرت میزاشت کشککی نبود ... حالا که نمی تونه بزاره بقیه رو زیر سوال میبرن . واقعا چقدر شخصیت بالایی دارید . کنسرت کشککی نیست دوست عزیز ! اثبات هنر خوانندگی به صورت زنده هست . این تعریف کنسرت هست !!! توی تمام دنیا ! خواننده ی شما از یک سیاره ی دیگه آخه تشریف آوردن دیگه . ضمناً ما لایو خوان های بسیار خوب مثل رضا صادقی ، خواجه امیری و فرزاد فرزین داریم که مردم سه سوته سالن رو پر می کنن و خواننده ها هم واسه همون مردم میان روی استیج ! به این میگن احترام به مخاطب !!! و توانایی اجرای زنده ! نه کنسرت کشککی ! آقای با ادب !

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

فیلمش خوبه؛ولی در مقابل پر پرواز هیچه !

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

سلطان همیشه دوست داشتنی موسیقی ایران
عاشقتیم...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

فقط چاوشی این که همش داره از مشکیو عزا صحبت میکنه هروقت مثل محسن تونست اونجوری چیلوت بخونه بعد بیان وسط یا حق

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

شما تئوری های درس هاتون رو بیشتر مطالعه کنید. پر واضح است که ایراد از سمت شما بوده. چرا که نگارش شما باید به گونه ای باشد که برای همه قابل فهم باشد. این دو پهلویی صحبت کردن شما دال بر بی تجربگی و آماتور بودن شما دارد.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:43

من با این سبک آشنا نیستم ولی از اولش معلوم بود داره از همون افعال معکوس خودمون استفاده میکنه

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود قرار بود رضا صادقی باشم نه مارلون براندو! | موسیقی ما